بخشی از مقاله
چکیده:
برنامه درسی پنهان را باید یکی از سرمایه های مفهومی رشته برنامه درسی به شمار آورد . طرح این مفهوم سبب شده است تا نگاه سطحی نگرانه نسبت به پدیده برنامه درسی کاهش یافته ،پدیده مذکور نه صرفا " در بعد طراحی،بلکه درسطح اجرا نیز مد نظر قرار گرفته ، پویایی های آن رصد شود .
بر خلاف تصور رایج ،برنامه درسی مدارس یک پدیده تک بعدی و صرف "مهد اجرای برنامه های صریح نمی باشد، بلکه به جزبرنامه درسی صریح که حاوی هدف ها ،محتوا، وروش های آشکار ومنتشر شده مورد حمایت نظام آموزشی یا همان برنامه درسی رسمی است برنامه های درسی پنهان نیز آموزش داده می شود .برنامه درسی در یک محیط آموزشی اشاره به جو عاطفی وشرایطی نانوشته دارد ، که دارای بیشترین اثر برارزش ها وعواطف مخاطبان یادگیری ، است.وچه بسا توجه نکردن به آن آسیب های تربیتی جبران ناپذیری را به فراگیران وارد کند.
برنامه درسی پنهان بعد غیر قابل پیش بینی یادگیری است .طراحی آموزشی بدون توجه به این بعد غفلت از بخش مهم عواملی است که در یادگیری دانش آموز تاثیر فراوان دارند . معلمان به طور معمول در طراحی آموزشی به عوامل آشکار بیشتر توجه می کنند واز عوامل پنهان آن غافل می مانند.هدف از این مقاله آشنایی با مفاهیم برنامه درسی پنهان و شناخت آن به عنوان یک مقوله مهم در نظام آموزش وپرورش از دیدگاه صاحب نظران و برنامه ریزان آموزشی ودرسی است.
مقدمه
برنامه درسی مدارس در حالت کلی به دو نوع تقسیم می شود:-1برنامه درسی رسمی -2برنامه درسی پنهان برنامه درسی رسمی:آن نوع برنامه درسی است که توسط نهاد آموزش وپرورش آماده شده و برای اجرا به مدارس ارائه می شود
این برنامه ازروی قصد طراحی شده و برای رسیدن به اهداف آموزش وپرورش است. برنامه درسی پنهان: آن نوع برنامه درسی است که طراحی نشده است و هیچ قصدی برای آن وجود ندارد.
هر نظام آموزشی در تلاش است تا از طریق طراحی و تدوین برنامه های درسی مشخص ،انواع مختلف دانش و مهارت ها را به دانش آموزان انتقال داده وآنها را برای بر عهده گ رفتن نقش ها و مسئولیت هایشان در زندگی واقعی آماده سازد . دانش آموزان در نظام آموزشی تجارب بسیار ارزشمندی را فرا می گیرند که بخش اعظم آنها در برنامه های درسی طرح ریزی شده ،مشخص نیست در واقع دانش آموزان بیش از آن چیزی که به صورت نظام مند وسازمان یافته از طریق مدارس و به واسطه معلمان به آنها آموزش داده می شود یاد می گیرند
این بعد از برنامه درسی را که در بستر فرهنگ حاکم برمحیط آموزشی وبدون آگاهی معلمان و دانش آموزان حاصل می شود ودر قالب مجموعه ای از انتظارات و ارزش ها تبلور می یابد و کمتر م عطوف به حوزه دانستنی ها و شناخت است برنامه درسی پنهان می نامند که نقش محوری وویژه ای را در مطالعات مربوط به برنامه درسی ایفا می کند.
دانش آموزان از طریق برنامه های درسی و به ویژه برنامه درسی پنهان با انواع دانش علمی ، اجتماعی ،تاریخی، اقتصادی وسیاسی، مهارت ها و نگرش های مختلفی همچون احترام، صداقت، سعه صدر، همدردی و وطن پرستی ، تعهد و توجه به نفع عموم و برابری ،رعایت قانون ومقررات وغیره آشنا می شوند .آنها می توانند دانش ،مهارت ها و نگرش هایی را فرا بگیرند که برای پرورش آنها خطر آفرین بوده و تهدید محسوب می گردد.
برنامه درسی پنهان اگر چه در بهبود وضعیت آمو زشی دانش آموزان موثر است ولی از طرف دیگر برکیفیت آموزشی ،نابرابری های اجتماعی ،عدالت وآموزش خلاق اثر منفی دارد . اکنون برنامه ریزی ،علاوه بر نظام رسمی آموزش وپرورش ،در مورد سایر تلاش های مهم آموزشی در موقعیت های غیر رسمی نیز ،کاربرد دارد. توجه به رشد و توسعه نظام هایآموزشی با توجه به کل فرایندهای آموزشی وکنترل پیامدهای آن تکمیل می شود وحتی گاهی اوقات نیز جایگزین آن می گرد.
در نهایت ،برنامه ریزان ومدیران بیش از پیش براهمیت راهبرده ای کاربردی و نقش ساز وکارهای مختلف تنظیم کننده در این زمینه آگاهی یافته اند وهرچه سطح آگاهی ما ازبرنامه درسی پنهان بالاتر باشدبهتر می توان فاصله میان برنامه رسمی وپنهان را کمتر نمود ویک آموزش پویا وپرنشاط بامحیط آموزشی مطلوب، ومعلمانی دلسوز وباانگیزه ومدیر انی زبده ، که در تربیت فرزندان ما نقش مهمی را ایفا می کنندمی توانند بهترین برنامه درسی رسمی را به اجرادر آورند تا به آن هدفی که امروز همه خواهان آن هستیم برسیم وآن چیزی نیست جز رسیدن به قرب الی االله وداشتن فرزندانی با سواد و با اخلاق که یک شهروند نمونه باشند ودرآینده با درایت وپشتکار جامعه را به سوی خود کفایی و پیشرفت بالای علمی و اقتصادی و فرهنگی رهنمون سازند.
تعریف برنامه درسی پنهان
تعریف برنامه درسی پنهان بسیار دشوارتر از اصطلاح برنامه درسی رسمی است . این به دلیل پیچیدگی تعریف اصطلاح پنهان است. زیرا تجربیات و یادگیری دانش آموزان با یکدیگر تفاوت داردو همچنین با تغییرات تدریجی باورها ودانش هر اجتماع دائما" در حال تغییر است.
از اواسط دهه 1970واوایل 1980 متخصصان برنامه درسی تلاشی در نظام مند کردن تمامی نظریه ها با نگرش
متاتئوریکی داشته و موفق به ترسیم وارائه نظام در این خصوص گردیدند که سه مقوله ی کلی برنامه درسی عقیم یا پوچ وبرنامه درسی پنهان یا مستتر 2را دربرداشت . سیلور والکساندر ولوئیس سه بعد برای برنامه درسی پنهان در نظر می گیرند:ساختار مدرسه: دیوانسالاری اداری مدرسه غالبا " همراه با مجموعه ای فشرده ی قوانین ، مقررات ،روش ها و نظام های مدیریت آن یک عنصر پر اهمیت برنامه درسی غیر مدون محسوب می شود .
عناصری از این طبیعت که به سادگی قبل تشخیص است عبارت اند از تمام نظام ظبقه بندی به خدمت گرفته شده در مدرسه ، روش های ارزشیاب ی و غیره.جواجتماعی مدرسه: جو اجتماعی مدرسه اگر چه عاملی نافذ در مدرسه است وکمتر از طریق اعمال آشکار مشخص می گردد .
معلمان در طرح ریزی آموزش باید به این مجموعه کامل شرایط غیر رسمی وطبیعت ارتباطات میان فردی که بین دانش آموزان و هیات آموزشی وجود دارد، معرفت یابند. فرهنگ موجود بین همسالان به ویژه در سالهای بالای مدرسه عاملی پر اهمیت در تعلیم و تربیت جوانان محسوب می شود . تعامل معلم ودانش آموز : تعامل معلمان وشاگردان در کلاس درس به وسیله ی ساختار مدرسه وسازمان اجتماعی غالب بر آن تحت تاثیر قرا رمی گیرد . این گونه ا رتباطات به نوبه ی خود اثری مستقیم بربافت سازمانی نحوه ی ارائه تکالیف یادگیری دارد
برنامه درسی پنهان توسط آسبروکس درقالب پیام های ضمنی موجود در جو اجتماعی اماکن آموزشی تعریف شده که اگرچه نانوشته است، لیکن توسط همگان دریافت می شود واین نوع برنامه را بدنه دانش می داند که یادگیرنده ها از طریق حضور هر روز در محیط آموزشی هضم نموده و محیط یادگیری را ایجاد می نماید.