بخشی از مقاله

چکیده

در حالی که محیط رقابتی بالا و توسعه سریع تکنیک ها و سیستم های بهبود کیفیت موجب ترغیب مدیران به اعمال تغییر سازمانی میگردد،آنان اینگونه تصور مینمایند که موفقیت و اثربخشی ایجاد تغییرات به رفتار کارکنان وابسته است.از مسائل مهم در تغییر رفتار کارکنان می توان به نقش هنجارهای رسمی و غیر رسمی،نگرش فرد و فشارهای روانی و استرس محیط کار نام برد.

کلمات کلیدی : تغییر، رفتار کارکنان، سازمان، محیط سازمان

 مقدمه

دنیای ما دنیای سازمان هاست و گرداننده اصلی این گردونه،انسان ها هستند .آنانند که به کالبد سازمان ها جان می بخشند و تحقق هدفها را میسر می سازند از این روی بررسی رفتار انسان ها در سازمان ها همواره در عرصه مدیریت و سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است - گریفین،ترجمه الوانی و معمارزاده - . تمرکز پژوهش بر مطالعه تغیر رفتار کارکنان در داخل سازمان هاست. اجزای اصلی سازمان ها را افراد انسان تشکیل می دهند .یافته های علوم رفتاری به تشخیص این تفاوت ها و شناخت عوامل موثر در موقعیت های سازمانی کمک فراوان کرده اند - هرسی و بلانچارد،ترجمه علاقه بند،ٌَِْ -

 مفهوم رفتار و رفتار کارکنان

رفتار چیزی فراتر از اعمال آشکار است و شیوه و شدت انجام کار را توصیف می کند .این شیوه ها باید در زمان پیاده سازی طرح جدید سازمانی به کار گرفته شوند - اندرسن،ترجمه نقوی و همکاران،ٌََْ - . رفتار اساسا هدف مدار1 است.به عبارت دیگر،رفتار ما عموما با میل رسیدن به هدفی خاص برانگیخته می شود - هرسی و بلانچارد،ترجمه علاقه بند، ٌَِْ - . واحد اساسی رفتار یک فعالیت است .در واقع،هر رفتاری سلسله ای از فعالیت هاست .برای پیش بینی رفتار،مدیران باید بدانند که کدام انگیزه ها یا نیازهای مردم،عمل معینی را در زمان بخصوصی موجب می شوند - هرسی و بلانچارد،ترجمه علاقه بند، ٌَِْ - . رفتار هر فرد در جهت کسب هدفی است که بر اساس باور او، صواب یا ناصواب برایش کاملا سودآور خواهد بود - رضائیان،ٌَُْ - . چهار سطح تغییر در افراد انسان مورد توجه واقه شده است،که در شکل ذیل می توان آن ها را با توجه به زمان و دشواری نسبی، مشاهده نمود - هرسی و بلانچارد،ترجمه علاقه بند،ٌَِْ -

 اهمیت و لزوم تغییر در رفتار کارکنان

لیکرت1 بر اساس تحقیقاتی که به عمل آورده معتقد است که به همان نسبت که روحیه کارکنان بالا می رود،بازدهی و میزان تولید آنان نیز افزایش می یابد.لیکرت از تحقیقات مزبور چنین نتیجه می گیرد که حفظ و پرورش نیروی انسانی عامل بسیار موثری در کارائی سازمان به شمار می رود - اقتداری،ٌََُ - . آرگریس2 بر اساس نتایج تحقیقاتی که به عمل آورده معتقد است که ترکیب سازمان های امروزی به نحوی است که مانع رشد شخصیت کارکنان می گردد،زیرا کارکنان بدین جهت برای حقوق و پاداش مادی اهمیت قائل می شوند که هر گونه امیدی را برای تحقق و تجلی استعداد نها نی و رشد شخصیت خود از دست داده اند - اقتداری،ٌََُ - .

مشاهده می شود که سازمان های مبتکر و نوآور به گونه ای فعال آموزش و پیشرفت رفتار اعضای خود را ارتقا و تغییر می بخشند تا در جریان مسائل روز باشند، به کارمندان خود امنیت شغلی بالایی می دهند و افراد را تشویق می کنند تا قهرمانان تغییر شوند . وقتی یک ایده و تغییر جدید بوجودمیآید، قهرمانان تغییر به گونه ای فعال و مشتاقانه این ایده را تعالی می بخشند،از آن حمایت می کنند،   مقاومت را از بین می برند،واطمینان حاصل می کنند که این نوآوری و تغییر اعمال می شود - رابینز،ترجمه قاسم کبیری،ٌَّْ - .

 فضاهای سازمانی مؤثر در تغییر رفتار کارکنان

محققان، پنج نوع فضای سازمانی یا جو روانی را برای ترغیب یا ممانعت از پیدایش تغییر در رفتار کارکنان سازمان ها شناسایی کرده اند - کونوسکه،ٌٍَْ - که ویژگی های هر یک از فضاهای بیان شده ذیلا ارائه می شود :

فضای مانع تراش:3 در این فضاها، مدیر یا سرپرست از کاربست آنچه کارکنان در دوره های آموزشی آموخته اند هراس دارد. این نوع هراس به احتمال زیاد، هراس مدیر یا سرپرست از »مدیر یا مدیران فرادست« اوست. همچنین، هراس مدیر یا سرپرست از کار بست آموخته های کارکنان امکان دارد ناشی از احتمال تغییر در روش رهبری او باشد. چنین محیط های کاری باعث سرشکستگی کارکنان میشود چون اصلا نمیتوانند ابراز وجود نمایند زیرا مدیریتی ناآگاه در فرادست آنان رهبری را برعهده گرفته است.

فضای رغبت زدا:4 در چنین فضاهای سازمانی، مدیر یا سرپرست به روشنی در عملکردش نشان می دهد که اگر تغییر در رفتار کارکنان رخ دهد، ناخرسند خواهد شد و او علاقه ای به تغییر رفتار کارکنان ندارد. افزون بر این، در فضای رغبت زدا، مدیر آموخته های کارکنان را از دوره های آموزش، الگوی عمل قرار نمی دهد. همین امرشرایطی را پدید می آورد که بسیاری از کارکنان ترجیح میدهند از این محیط به محیطی دیگر بروند زیرا دانسته هائی دارند که مدیر نمیگذارد ، بکار برده شوند.

فضای خنثی:5 در چنین فضایی مدیران به کار معمول سازمانی می پردازند. آنچه این مدیران می خواهند عبارت است از انجام وظایف محوله. اگر نتیجه تغییر رفتار مانعی برای انجام امور محوله ایجاد نکند، مدیر واکنشی نشان نمی دهد در غیر این صورت، مدیر نقش مانع تراش و رغبت زدا ایفا خواهد کرد.

فضای ترغیب کننده:6 در فضای ترغیب کننده، مدیر کارکنان را برای یادگیری و کاربست یادگیری هایشان در انجام دادن وظایف شغلی تشویق و حمایت می کند. در چنین فضایی، مدیر می گوید: »مایلم بدانم چه یادگرفته اید و چگونه می توانید به انتقال آموخته ها برای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید