بخشی از مقاله

چکیده

رشد اخلاقی عبارت است از رشد انسان در جنبه های شناختی، گرایشی و رفتار اختیاری انسان که به کمال انسان در زندگی شخصی و اجتماعی و معنوی او می انجامد. اگر »هوش « را ظرفیت سازگاری با موقعیت جدید قلمداد کنیم، آنگاه »اخلاق«، ظرفیت سازماندهی ارزشی به این موقعیت را پوشش خواهد داد.

از این رو »هوش اخلاقی« می تواند گستره و ژرفای توانمندیهای فکری و عاطفی را در همه مراحل و ابعاد زندگی نمایان کند و نیکی و نیک خویی را پدید آورد. اهمیت هوش اخلاقی تا جایی باید برای والدین مهم باشد که همان قدر که به نگران »هوش منطقی« کودکان خود هستند، نسبت به »هوش اخلاقی« آنها نیز حساسیت نشان دهند.

با توجه به این که هوش اخلاقی اکتسابی است و با تربیت اخلاقی مرتبط است مرتبط است، آموزشهایی که منجر به رشد هوش اخلاقی کودکان می شود، می تواند موجب توانمندی در ارتباطات و زندگی بهتر در جامعه شود. در این پژوهش توصیفی-تحصیلی، مراحل رشد اخلاقی تا رسیدن به هوش خلاقی و چالش های پیش روی آن توضیح داده می شود و در پایان در مورد شیوه های تقویت هوش اخلاقی بحث خواهد شد.

مقدمه

علم اخلاق شاخه ای از علوم انسانی است که موضوع آن شناخت مصادیق ارزشها و بیانگر راه های کسب فضائل و ترک رذائل اخلاقی است.

اخلاق به سه شاخه یکاملاً مجزا تقسیم می شود:

الف: فلسفه اخلاق که شاخه ای از »فلسفه« است و وظیفه ی آن پاسخ به پرسشهایی از این قبیل که به عنوان پایه اخلاق نظری است.

-1 خوب و بد یعنی چه؟

-2 مفاهیم و حقیقت مفاهیم اخلاقی چیست؟

-3 قضایای اخلاق اخباری هستند یا انشایی؟

-4 مسائل اخلاقی جهانی و جاودانه - مطلق - اند، یا سرزمینی موقّت - نسبی - ؟

-5 معیار کلی خوب و بدی یک صفت یا رفتار اخلاقی چیست؟

-6 شرایط و حوزه های مسئولیت اخلاقی چیست؟

ب: اخلاق نظری که وظیفه ی آن مطالعه صفات و اعمال اخلاقی و پاسخ به انتظاراتی از قبیل:

-1 شناسایی، دسته بندی و تعریف صفات و اعمال اخلاقی در حوزه عمومی.

-2 شناخت ریشه ها و پیامدهای آنها.

-3 قضاوت در مورد خوبی یا بدی صفات کلان - صفاتی که محدود به حوزه خاصی از زندگی نیستند -

-4 شناسایی حوزه های خاص اخلاق.

ج: اخلاق علمی یا تربیت اخلاقی، فنی است برای رسیدن از وضعیت مطلوب نا موجود به وضعیت موجود مطلوب در اخلاق. از این نظر اخلاق اساس معنویت است. و انسانی که اخلاقی تر است، معنوی تر نیز هست.

از مهمترین مسائل مطرح شده در این حوزه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-1 شناخت و استفاده از مبادی رفتار.

الف: مبادی رفتار از نظر علما پیشین از این قرار است: تصور+ تصدیق

ب: روان شناسان معاصر ترکیب مشابه دیگری را پیش رو نهاده اند: شناخت+ انگیزش+ توان عملی -2 روش ایجاد و از بین بردن صفات اخلاقی

رشد اخلاقی

رشد اخلاقی عبارت است از رشد انسان در جنبه های شناختی، گرایشی و رفتار اختیاری انسان که به کمال انسان در زندگی شخصی و اجتماعی و معنوی او می انجامد.

روان شناسان، رشد اخلاقی را متشکل از سه عنصر شناختی، عاطفی و رفتاری می دانند و هر دیدگاه به یکی از این مؤلفه ها تأکید دارد.

شرط لازم ایجاد رفتار اخلاقی، شناخت است،امّا شرط کافی نیست به نظر می رسد در این میان حلقه ای مفقود است که به آن توجه نشده است و آن شکل گیری باور اخلاقی است که انسانی که خوب و بد را می شناسد، الزامی برای عمل به آن ندارد، مگر آن که باور ژرف و ایمان راستین به آن داشته باشد. باور، انسان را همیشه به رفتار اخلاقی در پنهانی ترین شرایط وا می دارد و موتور حرکت انسان است که بدون آن به درجه رفتار مکانیکی تنزل می یابد. باور رفتار انسان را در همه ابعاد و زمینه ها هدایت و کنترل می کند

رشد اخلاقی از دیدگاه امام علی - ع -

در بررسی اخلاق و رشد اخلاقی امام علی - ع - ، اساسی ترین مطلب را فاصله بسیار زیاد بین »خود طبیعی یا حیوانی« و »خود ملکوتی« میداند، که قابلیت قرار گرفتن در جاذبه الهی را دارد. با توجه به این که فاصله زیاد است که جریان تصفیه و تصعید به وسیله تهذیب نفس از علایق دنیایی ضرورت پیدا می کند. انسان موجودی است که هر اندازه از خود حیوانی بیشتر تبعیت کند، سقوط به پست ترین مراحل حیوانی را محقق می سازد و اشتیاق به کمال را در نهاد همه ی انسانها است در خود کمرنگ تر می کند، بنابراین امام تلاش می کند که انسان ها را نسبت به این نکته آگاه کند و آن ها را از خود حیوانی به سمت خود ملکوتی راهنمایی کند و برای تحقق این امر بر رشد اخلاقی تأکید می کند. به نظر امام علی - ع - ، نفس انسان، راه های ورودی گوناگونی دارد آن چه که از طریق حواس یا باطن دردل اثر می گذارد را خواطر می نامند.

امام علی - ع - ، اخلاق را یک امکان می داند. برای رشد اخلاقی سه رکن قائل است: »اعتقاد«، »دلیل و استدلال« و »قلب.«

امام معتقد است که رشد اخلاقی به صورت تدریجی بروز می یابد و با توجه به همین صفات به چهار مرحله رشد اخلاقی در انسان قائل است:

مرحله اول: اخلاق را اخلاق بهیمی می داند که در این مرحله شکم پرستی در کودک غلبه می یابد.

مرحله دوّم: اخلاق در زندگی او بروز می کند. در مرحلهسوّم اخلاق شیطانی و در مرحله آخر، اخلاق الهی در او بروز می یابد.

امام مراحل رشد اخلاقی را نیز براساس مراحل اخلاق به سه، هفت سال تقسیم کرده است:

کودک تا شش سال آزاد است و باید به او آسان گرفته شود، هفت سال تحت تأدیب قرار گیرد و هفت سال به کار گمارده شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید