بخشی از مقاله

چکیده

خشونت در مدرسه در بعد اجتماعی آن، چه در جوامع توسعه یافته و چه در جوامع در حال توسعه همواره به عنوان یک دغدغه و آسیب مطرح بوده است. رفتارهای خشونت آمیز در مدرسه بر فرآیند آموزش و پرورش تأثیر می گذارد و عواقب ناگواری دارد. تحقیقات زیادی روی این مسئله انجام شده منتها به دلیل داشتن روش های مختلف برخورد با مسئله و شقوق متعدد نظری، نتوانسته این انبوه نتایج را در یک قالب پژوهشی که نقطه عطفی برای پژوهش های آتی در این حوزه باشد فراهم آورد.

این پژوهش فراتحلیلی به منظور تلفیق تحقیقات انجام شده در حوزه خشونت در مدرسه انجام گرفته است . در یک دهه گذشته پژوهش های زیادی درمورد تأثیر عوامل گوناگون از جمله خانواده، مدرسه و اجتماع در خشونت و پرخاشگری دانشَ آموزان صورت گرفته است که نتایج ناهمخوانی بین آن ها مشاهده می شود. لذا انجام یک پژوهش به روش فراتحلیل مفید به نظر می رسد.

در پژوهش حاضر هدف، بررسی فراتحلیل تأثیر عوامل مربوط به مدرسه بر رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه دانش آموزان در مدرسه است. پژوهش حاضر شامل 6مقاله داخلی است. جامعه آماری این پژوهش بخشی مربوط به تحقیقات پیرامون خشونت و بخش دیگر مربوط به تحقیقات پیرامون پرخاشگری است. از میان 6مورد، در زمینه خشونت 5 مورد و در زمینه پرخاشگری 1مورد برای فراتحلیل مناسب تشخیص داده شد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تلفیقی است. همانطور که گفته شد، پژوهش حا ضر فراتحلیلی از یافته های مرتبط با موضوع خشونت در مدرسه و عوامل گوناگون تاثیر گذار برآن است. نوع روشی که در پژوهش حاضر استفاده شده است، روش تلفیقی و تحلیل محتوا است.

یافته های تحقیقات مورد مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه، بین مدت پرداختن به بازی های ویدیوئی- رایانه ای با انواع پرخاشگری در مدرسه، بین سه راهه جنسیت، کلاس و ابراز خشونت بدنی، بین عوامل اجتماعی و بالاخره بین خشونت تلویزیونی - تئوری یادگیری اجتماعی - و خشونت دانش آموزان در مدرسه رابطه معناداری وجود دارد.

مقدمه

رفتار انسان فوق العاده پیچیده است، آن قدر پیچیده است که نظریه های زیادی برای تبیین آن وجود دارد. چون در هر لحظه و در هر مکان عوامل بسیار زیادی در یک رفتار خاص نقش دارند. درواقع رفتار انسان است زندگی فرد را چه در ارتباط با دیگران و چه در ارتباط با خودش شکل می دهد

"خشونت معادل واژه انگلیسی «Violence» است که از ریشه لاتین «Vis» به معنای زور و نیرو مشتق شده و ناظر بر مفهوم ایجاد محدودیت و نظارت فیزیکی بر فرد دیگر است - کاسیگو فورگاتو، . - 95 :2006 این تعریف بیشتر ناظر بر خشونت فیزیکی است، اما امروزه با تاکید بر مفهوم "محدودیت" و "اعمال زور" به ابعاد دیگر خشونت نیز توجه شده است. با توجه با تمایزات فرهنگی، ماهیت خشونت در همه جوامع شبیه هم است و در محیط اجتماعی به صورت غارت، سلطه بر دیگران و ...وجود دارد. اما در میان انواع خشونت ها، خشونت در مدرسه آسیب جدی اجتماعی است"

بررسی خشونت از ساده ترین و آشکارترین شکل آن، یعنی خشونت جسمانی - بدنی - نسبت به کودکان آغاز شد. انواع دیگر خشونت نیز به تدریج مشخص شدند، انواعی که هرچند باعث جراحات بدنی نمی شوند، اما تاثیر آنها بر قربانی حتی می تواند بیشتر از خشونت بدنی هم باشد. خشونت روانی - تحقیر، دشنام، ازمیان بردن اعتماد به نفس - ، خشونت اقتصادی - در مضیقه قرار دادن قربانی - و خشونت اجتماعی - انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی - هم مطرح شدند. سپس محققان متوجه تجاوزات و سوء استفاده های جنسی شدند

خشونت رفتاری است که با هدف آسیب رساندن به دیگری، به گونه های جسمی، روانی، تحمیل محدودیت های مالی، ممانعت از پیشرفت های شغلی و ارتقای توانایی های فردی، بی اعتنایی به دیگری و... انجام می شود. خشونت، استفاده از زور فیزیکی به منظور قرار دادن دیگران در وضعیتی خلاف خواستشان است. پرخاشگری شامل هرگونه رفتاری است که با قصد رساندن آسیب روانی یا جسمانی به فرد دیگر یا یک شی انجام می شود

گالتونگ - 1975 - 1 در تعریفی فراگیر از خشونت با توجه به ساختار جامعه، خشونت را چنین بیان می کند: »زمانی از خشونت نام می بریم که افراد چنان تحت تاثیر قرار گرفته باشند که گمان برند قابلیت های جسمی و روانی آنان کمتر از قابلیت های واقعی آنان است« - مجموعه مقالات آسیب های اجتماعی ایران، . - 102-101 :1394 وی با توجه به این تعریف طبقه بندی های جدیدی از خشونت را مطرح می کند. از دید گالتونگ خشونت را می توان به صورت زیر طبقه بندی کرد:

-    خشونت هدفمند، در مقابل خشونت بی هدف.

-    خشونت آشکار، در مقابل خشونت پنهان.

-    خشونت فردی، در مقابل خشونت ساختاری.

-    خشونت فیزیکی، در مقابل خشونت روانی.

-    خشونت معطوف به قربانی، در مقابل خشونت بدون قربانی.

نوربرت الیاس2، جامعه شناس آلمانی در کتاب فرآیند تمدن - 1939 - چنین بیان می کند:»خشونت پدیده ای است که در فرآیند اجتماعی شدن آموخته می شود و از آنجایی که عدم خشونت ورزی به سطح تمدن جامعه و رشد فرهنگ احترام به شخصیت و عقاید دیگران و روشهای زندگی و شیوه های رفتاری دیگری و شکل گیری فرهنگ دموکراسی در جامعه مربوط است به نظر می رسد که محو خشونت ممکن نیست مگر آنکه در همه نهادهای رسمی و غیررسمی - مانند مدرسه و خانواده - خرد و کلان جامعه تغییر و تحولی بنیادین و مستمر و پایدار صورت گیرد، تنها در این صورت فرهنگ خشونت ورزی جای خود را به مدارای اجتماعی خواهد سپرد

هیرشی 3 معتقد است کج رفتاری زمانی رخ می دهد که پیوند میان فرد و جامعه ضعیف یا گسسته شده باشد. او علت هم نوایی افراد با هنجارهای اجتماعی را پیوند اجتماعی آن ها دانسته و معتقد است پیوند میان فرد و جامعه مهم ترین علت هم نوایی و عامل کنترل رفتارهای فردی است و ضعف این پیوند یا نبود آن موجب اصلی کج رفتاری است

رایت4 و فیتز پاتریک5 سرمایه اجتماعی در مدرسه را پیوندهای نوجوانان با همدیگر، دلبستگی و احساس تعلق خاطر آن ها به مدرسه و میزان مشارکتشان در انجمن های اجتماعی، آموزشی، هنری و ورزشی در مدرسه می دانند. مدرسه به عنوان محیط آموزشی و اجتماعی فرصت ها و امکاناتی را برای سرمایه اجتماعی فراهم می آورد که مستقیم یا غیر مستقیم از طریق این منابع قابل دسترس بر رفتار دانش آموزان تأثیر می گذارد.

عوامل و کارگزاران سرمایه اجتماعی در مدرسه متقابلاً بین نوجوانان و تجارب مدرسه شان پیوند ایجاد می کنند و از جمله در آن ها میزان معینی از تعلق دانش آموزان به مدرسه را پدید می آورند. مدرسه برای بسیاری از نوجوانان - در مسیر رشد آموزشی و اجتماعیشان - به عنوان مانع یا سد مهمی است که اغلب به علت شکست در رعایت الزامات و معیارهای رفتاری و تحصیلی، به صورت چالشی ناخوشایند در می آید. این وضعیت دشوار و ناخوشایند به ناکامی، فقدان اعتماد و عزت نفس، انزوا و رفتار خشونت امیز منجر می شود. چنین دانش آموزانی ممکن است در برآوردن نیازهای خواسته های معلمشان مشکل داشته باشند و به علت ناکارآیی، تنهایی و آسیب پذیری از طریق سرپیچی و رفتارهای مبارزه جویانه، خود را از نظر هیجانی تخلیه کنند

نتایج یکی از آخرین پژوهش های بالدری - 2003 - 6 که براساس مطالعه پیمایشی روی 1059 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی و متوسطه ایتالیایی انجام گرفت، نشان داد خشونت بدنی به صورت بارزی در مدارس ایتالیایی وجود دارد. اما فراوانی آن در مدارس پسرانه به صورتی معنادار بیشتر از مدارس دخترانه است

اگینز7 از پیشگامان نظریه فشار معتقد است ارتکاب جرم فرد نتیجه مستقیم حالات منفی موثر از قبیل عصبانیت، ناکامی،افسردگی، ناامیدی و ترسی است که این عوامل خود نتیجه شکست در دستیابی به اهداف، گسست بین انتظارات و دستاوردها، حذف محرک مثبت یا خوشایند و وارد کردن یک محرک منفی یا ناخوشایند است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید