بخشی از مقاله
چکیده
عصر امروز عصر دانش است و جریان دانش به مهمترین عامل در اقتصاد مبدل شده - است،فبدین معنا که ارزش افزوده در نظام کسب و کار امروزي، مرهون دانش است نه کالاچف پیتر دراکر معتقد است که راز موفقیت سازمانها اجراي صحیح مدیریت دانش در سازمانها میباشدچ فمدیریت دانش فرآیندي است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهاي مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایندچفاز آنجا که یادگیري سازمانی اشتراك زیادي با مدیریت دانش دارد و در واقع کامل کنندهي آن است، شرکتها و سازمانهاي امروزین در عرصه رقابت و نیز نگهداشت و بهبود جایگاه رقابتی خود مجبور به استفاده از سیستمی براي ایدهپردازي و یادگیري دانشهاي مفید براي سازمان میباشندچ فاطلاعاتی که از طریق یادگیري در سازمانهابدست میآید به سازمانها کمک میکند تا با محیط اطراف خود سازگار شوندچفدر این راستا یکی از ابعاد مهم یادگیري سازمانی، فراموشی سازمانی استچفهدبرگ فراموشی را یک قدم قبل از یادگیري تصور میکندچ فبه عبارتی به منظور یادگیري سازمانی باید اطلاعات منسوخ گذشته را شناسایی کرد و آنها را کنار گذاشتچفبا این نگاه به دانش با دو موضوع یادگیري سازمانی و فراموشی سازمانی روبهرو میشویمچفهدف ما در این مقاله بیان حالات مختلف فراموشی سازمانی، با توجه به دیدگاههاي ارائه شده در این زمینه میباشدچف بدین منظور، پس از تشریح مدیریت دانش، یادگیري سازمانی، فراموشی سازمانی و انواع حالتهاي آن، به بیان دیدگاه جدیدي در ارتباط با فراموشی سازمانی پرداخته میشودچ
کلمات کلیدي: دانش سازمانی، مدیریت دانش، یادگیري سازمانی، فراموشی سازمانی
مقدمه
موفقیت در گرو ادغام بازارها، نوآوري، انتقال منابع و یادگیري دانش جدید میباشدچفاما قبل از اینکه سازمانها بخواهند یادبگیرند، باید آنچه راکه براي سازمان غیر مفید است، را فراموش کنندچفاز این رو تلاش مدیریت دانش بر دو پایه استوار استف فدر نگاه نخست سازمان باید به آنچنان شایستگی دست پیدافکند که بتواند دانش نوین رابیاموزد که در ادبیات مدیریت از آن به عنوان یادگیري سازمانی نام برده میشودچفدر نگاه دوم سازمان باید داراي آنچنان شایستگی باشدکه بتواند دانش موجود خود را تحت کنترل درآورد و در موارد ضروري آن را کم و زیاد، یا به عبارتی اصلاح نماید که از آن به عنوان فراموشی سازمانی نام برده میشودچ فدر طول دههي گذشته شرکتها از ارزش مدیریت دانش سازمان آگاه شدهاند و تحقیقات بسیار زیادي در این زمینه انجام شدهاستچ فاما تمرکز اصلی تحقیقات موجود در حوزهي دانش سازمانی به یادگیري سازمانی مربوط میشود و کمتر به چگونگی و شرایط از بین رفتن دانش، خواه آگاهانه و خواهفناآگاهانه پرداخته شدهف استچفاز این رو علی رغم تحقیقات بسیار زیادي که درفزمینهي مدیریت دانش و یادگیري سازمانی انجامگرفته است، تاکنون زمینهي فراموشی سازمانی و مدیریت آن به فصورت گسترده مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته است پمشبکیفو همکارانف، 1390ژچ در این مقاله سعی شده است تا حالات فراموشی سازمانی که به عنوان یک عامل پنهان سازمانی تلقی میگردد، از دیدگاههاي مختلف، بیان شود.
مدیریت دانش
دانش در سازمان یعنی آنچه که افراد دربارهي ارباب رجوع، محصولات، فرآیندها، اشتباهات و موفقیتها میدانند پبولینگر، 2001ژچ فدانش یک سازمان میتواند در ذهن افراد، گروهها و واحدهاي آن، جا گرفته باشد و بخش اصلی فرآیندهاي اجرایی، عرفها و قوانین و مقررات آن محسوب شود پلسویترا، 2004ژچفف بت عقیده دارد که دانش سازمانی، نه بهطور کامل در افراد و نه در سازمان ذخیره میشودبخشی از دانش در افراد و بخشی دیگر در سازمان ذخیره میشود پبت، 2000ژچفدانش سازمانی یا فردي محصول تعامل افراد یا سازمان با یکدیگر است و سازمان براي روزآمدسازي و پالایش دانش خود نیاز به تعامل با محیط پیرامون خود داردچفبدین ترتیب اطلاعات جدیدي وارد سازمان میشود که لازم است براي آن فرآیندي طراحی شود تا بتوان با استفاده از اطلاعات جدید، برنامههاي جاري را نیز مورد ارزیابی مجدد قرار داد پبت، 2000ژچ فاین فرآیند همان مدیریت دانش است که براي تسهیل در فعالیتهاي مرتبط با دانش از قبیل خلق، ضبط و ذخیره، انتقال و کاربرد آن استفاده میشود پفخرزاد و ثریانژادمربی، 1391
یادگیري سازمانی
یکی از مفاهیمی که با مدیریت دانش اشتراك زیادي دارد و به عبارتیفکامل کنندهي آن است، یادگیري سازمانی است پگانسل و همکاران، 2011ژچفیادگیري سازمانی فرآیندي است که در آن، سازمان در طول زمان، میآموزد، تغییر میکند و عملکردهاي خود را بهبود میبخشد و با ایجاد تحول، به طور پیوسته با ارتقاء و بهبود توانایی خود پیشرفت مینماید پجعفري فو همکاران،ف1390سازمان، دانش را با فعالیتهاي روزمره خود یاد میگیرد، بدست میآورد، و این دانش را وارد حافظهي سازمانی مینمایدچ فیادگیري که در سازمان اتفاق میافتد بهطور چشمگیري تحت تأثیر پیچیدگی وظایف و محیط سازمان است پبت، 2002ژچفیادگیري در پاسخ به محیط رخ میدهد و سازمان باید اطمینان یابد که شرایط مناسب براي یادگیري را مهیا کرده استفپلسویترا، 2004ژچ
فراموشی سازمانی
ففففمفهوم فراموشی سازمانی اگرچه به سادگی قابل درك است، اما چگونگی سازوکار اتفاق افتادن آن در سازمان بهخوبی شناخته نشده استچفاز آنجا که فراموشی سازمانی میتواند بر رقابتپذیري شرکت و یا سازمان تأثیر بگذارد، سازمان نیاز به فرآیندهایی دارد تا اطمینان یابد دانشی که باید دور ریخته شود، فراموش میشود و دانشی که مفید بوده، فراموش نمیشودچفدر همین راستا استاربوكفو نیسترومفپ1984ژفنیز بیان کردند قبل از اینکه سازمانها سعی در کسب ایدههاي جدید کنند، ابتدا باید ایدههاي قدیمی را هنگامیکه به ناکارآمدي آنها پیبردند فراموش کنند پونگ و همکاران،2011کرانس دوففبه شماري از پژوهشها اشاره میکند که نشان میدهند سازمانها براي فراموشی کاملاً مستعد هستند؛ زیرا آنها نسبت به فراموشی بیتوجه هستند پکرانس دوف، 1998ژچفدر کارهایی که به طور متناوب انجام میشوند، دانشها میتوانند پس از مدتی فراموش شوند؛ میزان این فراموشی به اثربخشی ابزار انتقال دانش و زمان توقف کاربستگی دارد پتوکیفو همکاران، 2008
حالتهاي فراموشی سازمانی
در زمینهي فراموشی سازمانی، کارهاي مطالعاتی اندکی صورت پذیرفته استچفبا مرور ادبیات نظري روشن میشود که اندیشمندان از زوایاي مختلفی به فراموشی سازمانی توجه کردهاند که درفذیل به آنها اشاره میشود