بخشی از مقاله

چکیده:

هدف از نگارش این مقاله، شناسایی یکی از مهمترین فرآیندهای آوایی تضعیف، یعنی حذف در گونه سیرجانی براساس» چارچوب واجشناسی زایشی« میباشد. بدین منظور دادهها از اسناد مکتوب مانند: کتاب، واژه-نامه، مقالهها و پایاننامههایی که در مورد این گونه نوشته شدهاند استخراج شده است، علاوه بر این، نگارندگان گویشور بومی این گونه میباشند.

در انجام این پژوهش از منابع مکتوب مانند :پایاننامه، مقاله و سایر کتابهای موجود در این زمینه نیز به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است .دادهها بر مبنای الفبای آوانویسی بینالمللی IPA آوانگاری شدهاند و روش انجام پژوهش براساس روش اسنادی، توصیفی- تحلیلی میباشد. با بررسی دادهها چند نوع فرآیند تضعیف از قبیل: حذف استخراج شدهاند که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته شده است.

پرسشهای مورد بحث در این پژوهش عبارتند از:

-1 چه نوع فرآیندهای واجی حذف در گونه سیرجانی وجود دارد؟

-2 تعداد همخوانها و واکههای گونه سیرجانی در مقایسه با فارسی معیار چندتاست؟

-1 مقدمه

مشاهدهی واژههایی از قبیل: دست /dast/ در فارسی معیار، به صورت [das] واژه پوست /pust / در فارسی معیار، به صورت [pus]، واژه وقت /بند/ در فارسی معیار، به صورت [ban] در گونه سیرجانی، این سوال در ذهن نگارندگان پدید آمد که چرا چنین فرایندی روی میدهد؟ در چه بافتی این فرایندها روی می-دهد؟

سپس با مطالعه گونههای دیگر پی بردند که این فرایندها در گونههای دیگر زبان فارسی روی می-دهد از قبیل واژهی »پند« و »گوسفند« در گونههای اقلیدی - شریفی، - 76 :1387 و شهرضائی - کاظمینی، - 69 :1390 بهترتیب بهصورت [pan] و [gusban]، واژهی »بلند« در گونههای اصفهانی - کلباسی، :1370 - 56 بهصورت [bolan] و در شهرضائی - کاظمینی، - 69 :1390 بهصورت [bulan] بیان میشوند. واژهی »بند« در گونههای سبزواری - بروغنی، - 55 :1383، اقلیدی - شریفی، - 76 :1378، ساری، عباسآبادی، تنکابنی و آملی - بهزادفر، - - 85 :1391 و اصفهانی - کلباسی، - 56 :1370 نیز بهصورت [ban]، واژهی »چند« در گونههای کرمانی - رزمدیده، - 116 :1390، شهرضائی - کاظمینی، - 69 :1390 و اصفهانی - کلباسی، - 56 :1370 نیز بهصورت [ an] تولید میشوند. واژهی »تند« در گونههای زبانی استان مازندران - بهزادفر، - 86 :1391 نیز بهصورت [t n]، واژهی »پوست« که درکرمانی - رزمدیده، - 111 :1390 نیز بهصورت [pus] در ترکیب پوستکلفت [puskolof]، در لریبالاگریوه - سلیمانی، - 105 : 1391 بهصورت [pys] و در ساروی، قائمشهری، آملی، بابلی، تنکابنی، نوری - بهزادفر، - 83 :1391 نیز مانند بهشهری بهصورت [pus] بیان میشوند، .

واژهی »مشت« درگونههای زبانی استان مازندران - بهزادفر، - 88 :1391 وکرمانی - رزمدیده، - 111 :1390 نیز بهصورت [mo ] و واژهی »ماست« در کرمانی - رزمدیده، - 111 :1390، اصفهانی - کلباسی، - 55 :1370، ساروی، قائمشهری، آملی، بابلی، بهشهری، نوری - بهزادفر، - 83 :1391نیز بهصورت [m V@ بهکار میروند. این موارد در نگارندگان انگیزهای ایجاد کرد که به بررسی این فرایند بپردازند و پس از مطالعه دروس آواشناسی و واجشناسی و آشنایی با فرایند تضعیف و تقویت به بررسی و شناسایی یکی از مهمترین فرآیندهای آوایی تضعیف، یعنی حذف در همخوانهای گونه سیرجانی براساس اصول واج-شناسی زایشی پرداختند.

شهرستان سیرجان که در قدیم سیرگان نامیده میشد و بنای آن به اشکانیان نسبت داده میشود در جنوب غربی استان کرمان واقع شده است. این شهر از شمال به شهرستان رفسنجان و شهربابک، از جنوب به استان هرمزگان شهرستان حاجیآباد، از شرق به شهرستانهای بافت و بردسیر و از غرب به استان فارس محدود میشود. در نمودار زبانهای ایرانی، این گویش یکی از گویشهای شاخه فارسی امروزی به شمار میآید. - کلباسی، - 35 :1388 جمعیت شهرستان سیرجان طبق سرشماری سال 1395، حدود 263 هزار نفر میباشد. - پایگاه اینترنتی مرکز آمار ایران - . ساکنان این شهرستان به گویش سیرجانی تکلم میکنند.

-2 پیشینه پژوهش تاکنون چندین مطالعه درباره شهر سیرجان انجام شده است، از جمله آثار موجود، میتوان به آثاری چون: تاریخ سیرجان همراه با جغرافیای تاریخی و سیرجان شناسی - علیاکبر وثوقی، - 1376، در مورد تاریخ سیرجان، موزههای بازیافته - مرتضی فرهادی، - 1378، شامل اطلاعاتی در مورد فرهنگ آب و هوایی در میان ایلات و عشایر و روستائیان سیرجان، سیرجان در آئینه زمان - علی اکبر بختیاری، - 1379، با موضوع موقعیت تاریخی و جغرافیایی سیرجان و همچنین در مورد فرهنگ دامداری در بین عشایر و روستائیان سیرجان و چند شهر اطراف آن، گویش مردم سیرجان - مهری موید محسنی، - 1381 که واژهنامهای در خصوص اصطلاحات گویش سیرجان میباشد، فرهنگ عامیانه سیرجان - مهری موید محسنی، - 1386 در مورد آداب و سنن مردم سیرجان، نامه سیرجان - محمود سریزدی، - 1382 در مورد شماری از واژگان و اصطلاحات کاربردی در این گونه، توصیف زبانشناختی گونه زبانی شهرستان سیرجان - شهیدی، روشن، - 1396 اشاره کرد.

-3 چارچوب نظری پژوهش

دستور زایشی رویکردی به زبانشناسی است که در دههی1950 در مؤسسهی تکنولوژی ماساچوست 1 - MIT - توسط نوام چامسکی2 و موریس هله توسعه یافت. این دستور بهعنوان یک نظریه معیار در آواشناسی و نحو است. بسیاری از زبانشناسان دستورزایشی در اروپایغربی، کانادا، کره، استرالیا، و غیره فعال هستند. در این دستور، هدف اصلی زبانشناسان حل مسألهای است که چامسکی - 1968 - به عنوان "مسألهی افلاطون"3یا "فقر محرک"4 مطرح میکند. از دیدگاه چامسکی فقر محرک ناچیزبودن داده-های زبانی است که کودک در معرض آن قرار میگیرد. وی در پاسخ به این مسأله میگوید از آنجا که کودک، در بدو تولد مجهز به دانش زبانی، زیستی و ذاتی است، قادر به تبدیل دادههای محدود و اندک به نظامی پیچیده میباشد.

:1-3 قواعد مطرح در نظریه زایشی قواعد مطرح در نظریه زایشی شامل دو نوع قاعده اصلی است. این قواعد برای تبیین انواع فرایندهای واجی بهکار میروند. برخی از آنها بافت آزاد5 و برخی مقید به بافت هستند: قواعد پیشفرض:6 قواعدی بینشان هستند که به قواعد واجی آزاد از بافت نیز مرسوماند. قواعد ازپیشتعیینشده یا پیشفرض بخشی از »دستورجهانی« محسوب میشوند. این قواعد زمانی به کار میروند که قواعد خاص زبان درمورد تعیین مشخصهای در یک زبان خاص سکوت کرده باشد. نمونهای از این قواعد به صورت زیر است:

قاعده آزاد از بافت

قواعد حشو7و قواعد واجی 8 قواعدی هستند که فرایندهای واجی متکی به بافت را نشانمیدهند. از اینرو به آن-قواعد حساس به بافت9 یا مقید به بافت یا قاعدههای قابل پیشبینی نیز گفته میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید