بخشی از مقاله

چکیده

ادبیات پایداری گونهای از ادبیات است که ریشه در فرهنگ مقاومت ملتها دارد، این ادبیات بیش از هر چیز مخاطبانش را دعوتِ به پایداری و جانفشانی و مقاومت مینماید؛ ازاینرو بسیار هدفگراست، اصالت اصلی در ادبیات مقاومت باهدف اثر است، در اینگونه ادبیات هم به دلیل هدفگرا بودن و نیز به علت ریشه داشتن در فرهنگ عامیانه و فولکلور اصالت از فرم و ساختار گرفتهشده است و عجیب نیست که در این نوع ادبی همواره هدف بر فرم ارجحیت دارد.

اگر انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس را به ترتیب آغاز و تثبیت این گونه ادبی قلمداد کنیم در ابتدا فرم در آنها بسیار ساده و ابتدایی است اما به همان مقدار وافی به مقصود و هدفگرا و مؤثر بوده است، بهبیاندیگر ساختار ساده سبب بیتوجهی و دفع مخاطب نشده است و برعکس، هدف ادبیات که همان تحریک احساسات و برانگیختن و ایجاد و تقویت روحیه مبارزه و پایداری مخاطبان است در این نوع ادبی به شکل متعالی رعایت شده است.

درنهایت با بررسی کتاب »هدف ادبیات« نوشته ماکسیم گورگی به این نتیجه رسیدیم ادبیات مقاومت با تمام سادگی ساختار و فرمی که دارد بسیار به هدف اصیل ادبیات نزدیک شده است. طبق تعریفی که ماکسیم گورکی در کتاب ارزشمند خود »هدف ادبیات« ارائه میدهد میتوان تطابق بیحدوحصر مفاهیم این کتاب را با مصادیق ادب پایداری ایرانزمین بسنجیم و بر آن صحه بگذاریم.

مقدمه

از نتایج و دستاوردهای مقاومت شکلگیری و توجه به گونه ادبیات پایداری است. ادبیات پایداری یا مقاومت باهدف برانگیختن ملتها و ایجاد انگیزه دفاع در برابر ظلم و جنگ و دیکتاتوری است. ادبیات مقاومت زمانی رخ مینماید که دولتهای خودی یا ملتهای بیگانه بر اقشار مردم فشار ظلمانه بیاورند و جنگافروزی کنند. در این هنگام است که سیمرغ ادبیات مقاومت از میان خاکسترهای آشوب و ظلم و جنگ متولد میشود و در برابر جور و بیداد قد علم میکند و امید و انگیزه میبخشد

ادبیات مقاومت در ایران به علت روی دادن انقلاب اسلامی - فشار حکومت وقت به مردم خود - و دفاع مقدس - جنگافروزی ملل بیگانه علیه ایران - فرصت به دستآورد تا رشد کند و بالنده شود. در حین حوادثِ مذکور ادب پایداری یک محرک و تشویقکننده برای ادامه مقاومت قلمداد میشد و در عین حال امیدبخش بود. این نوع ادبیات منعکس کننده مصادیق مقاومت مردم علیه جور بود. ادبیات مقاومت برخاسته از مردم فرهنگ و آداب و رسوم مردم است و خاستگاه مردمی آن نیز به همین دلیل است. ادبیات پایداری در شکلهای نظم و نثر، رمان داستان، شعارهای خیابانی، نمایشنامه، فیلم و... در ایران عزیزمان بالنده شد.

پیشینه پژوهش

فرانک جهانگرد در مقاله خود تحت عنوان »تحلیل سیر تکوینی تعاریف ادبیات پایداری در ایران« ریشهها و پهنه گسترده این نو ع ادبی را بررسی کرده است.

مقاله دیگر در این حیطه با عنوان »ادبیات پایداری؛ تعاریف و حدود« به قلم احمد امیری خراسانی و فاطمه هدایتی نگاشته شده است. همانطور که از نام مقاله پیداست نویسندگان در این مقاله به مرزبندی و تعاریف اصطلاحات مربوطه پرداختهاند و با ارائه دیدگاههای صاحبنظران و پژوهشگران سعی کردهاند مصداقهای مرتبط با آنان را هم ارائه دهند.

تعریف ها و گونه شناسی ادبیات مقاومت

قبل از تعریف ادبیات پایداری یا مقاومت ابتدا باید با خود مفهوم مقاومت و پایداری آشنا شد. مفهوم مقاومت، پایداری و دفاع مفهومی عام در فرهنگ ملتهاست. این مفهومکاملاً یک ارزش تلقی میشود زیرا یک واکنش غیرارادی در برابر تهاجم است. ادبیاتی که زاییده مفهوم مقاومت پایداری است در حوزه محتوایی وموضوعی به سه محور اساسی توجه میکند:

-1 توجیه حقانیت

-2 دعوت به مقاومت

-3 توصیف فاجعه.

نقش ادبیات پایداری در ایجاد فرهنگ ... 

محتوای ادبیات پایداری مشتمل بر طرح حوزههای مذکور است. البته گاه شعری یافت میشود که هر سه حوزه مزبور را بیان میکند یعنی گاه ضمن بیان شجاعت وستایش فتوحات، »آرمانها« را توصیف میکند وضمن سوگواری »بیان شجاعت« صورت میپذیرد.

در تعریف ادبیات پایداری آورده شده است: »ادبیات پایداری بازتاب سلحشوری، پایداری و تحرک دلاورانه جوانان معاصر ایرانی در حفاظت از مرزوبوم سرزمین نیاکان خویش است که در این راستا با باورهای اسلامی و عقاید استوار شیعی آنان همراه گشته است

آنچه در این تعریف اهمیت دارد محدود کردن این نوع ادبی به دوران معاصر است؛ بر این اساس ادبیات پایداری نیز میتواند دارای یک محدوده مشخص زمانی در ایران باشد. جمال میر صادقی درباره ادبیات پایداری مینویسد: »به شعرها، داستانها، نمایشها، سرودهها، ترانهها و تصنیفهایی گفته میشود که در دوران خاصی از تاریخ ملتی یا قومی به وجود میآیند و اگر هنرمندانه پرداخته شوند از حیطه تنگ ادبیات قومی و ملی بیرون میآیند و بهصورت شاهکارهای ادبیات، ماندگار میشوند.

ادبیات مقاومت معمولاً با توصیف دلاوریها و جدالها و ازخودگذشتگیها میپردازد که ملتی یا قومی بر ضد ملتی یا قومی دیگر که اغلب اشغالگر یا متجاوز است، از خود نشان میدهد

در این تعریف، تنها دشمن آزادی ملتها، دشمنان بیگانه و خارجی ملتها فرض شده است، حال آن که دشمنِ آزادی مردم ممکن است حکومتها و دولتهای داخلی نیز باشد و پایداری در برابر ایشان نیز منجر به ایجاد ادبیات مقاومت گردد. در تعریف دیگری، ادبیات پایداری یا مقاومت اینگونه تعریف میشود: »ادبیات مقاومت دربردارنده آثار ادبیای است که ازلحاظ مضمون و غایت، مخاطب خود را به پایداری در برابر دشمن فرامیخواند و در ذات آن، حقیقتخواهی و امید به آینده همواره فراروی خالق اثر و بطن متن ادبی وجود دارد

در تمام این تعاریف وجه مشترک وجود یک »هدف« در ایجاد و شکلگیری ادبیات پایداری است، ادبیات پایداری بیش از عنصر دیگر، هدفگراست و بر لزوم داشتن هدف که همان روحیه پایداری و مبارزه است تأکید میکند. تعریفی که بر ساختار و فرم اثر اشاره کند وجود ندارد. تشخص سبکی ادبیات پایداری همین هدف و زمینههای به وجود آمدن این پایداری است نه تمرکز بر ساختار آن. در تعریف دیگری که زمینههای به وجود آمدن ادبیات پایداری را واکاوی کرده آمده است: »به آثاری اطلاق میشود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق، استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانون-ستیزی با پایگاهای قدرت، غصب و غارت سرزمین و سرمایههای ملی و فردی و... شکل میگیرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید