بخشی از مقاله

چکیده

از جمله آثار ادبی ارزشمند وزیبا که در تاریخ ادبیات عربی جایی برای خود یافته است، داستانهای هزار ویک شب است. این داستانهای شیرین وتو در تو به دلیل عدم انتساب به راوی یا نویسنده خاصی، ونیز به دلیل بهرهگیری راوی یا راویان از اسلوبها و فرهنگهای مختلف، در روایت داستانها، سبب شده است که مؤرخان و ناقدان ادبی، هویت های مختلفی برای آن متصور شوند. عدهای اصالت آن را هندی، عدهای دیگر ایرانی وبرخی منشأ یونانی به آن دادهاند. البته هر کدام دلایلی بر صدق نظر خود ارائه دادهاند.

بدون شک هیچ کس هم نمیتواند رأی قاطعی له یا بر علیه محققان در این باره بدهد. اما چیزی که مسلم است اینکه تعریب، پردازش وافزایش این داستانها از دوره بنی عباس شروع وتا دوره عثمانی ادامه یافته است وتماماً در محیط جغرافیایی عربی انجام گرفته است. در این مقاله مجموعه این داستانها معرفی شده و به کنکاش درباره هویتهای مختلف آن پرداخته میشود. علیرغم وجود نشانههایی از سبک هندی در آن و نیز تشابهاتی چند که با هزار افسانه ایرانی دارد، با توجه به قرائن و دلایل لازم و کافی که ما به آن رسیدهایم، نتیجه میگیریم که فرهنگ عربی اسلامی نقش فزایندهای در خلق داستانهای این مجموعه داشته است.

-1خلاصه داستان

شهریار و شاه زمان، که هر دو از ملوک آل ساسان و با یکدیگر برادرند، ناگهان در فاصله زمانی کوتاهی به خیانت همسرانشان پی میبرند. این آگاهی غیر منتظره، چنان تأثیر تکان دهندهای بر آن دو دارد که هر دو را وادار به ک شتن زنان خیانتکار شان می کند سپس سرگ شته و حیران، راهی سفری بی پایان میشوند. در واقع جرقه اصلی این مجموعه عظیم، به وسیله دو زن زده میشود. دو زنی که غلامان سیاه را بر هم سران پاد شاه شان، برتری میدهند و خیانت میورزند.

در میانه سفر بی مق صد، شهریار و شاه زمان با یک شخ صیت عجیب برخورد میکنند: زنی که در ا سارت عفریتی مخوف و سنگدل است؛ عفریت، زن را داخل جعبهای پنهان کرده است. با این همه، زن هرگاه مالک بیرحمش را خوابیده میبیند، به خواهش یا زور با مردانِ رهگذر میآمیزد و انگ شتر شان را به یادگار نگاه می دارد، شهریار و شاه زمان نیز، بی آن که خود، راضی باشند، به ناچار تسلیم خواهش زن میشوند. زن جایی توضیح میدهد که » بدانید که عفریت مرا در شب نخستین از نزد داماد ربوده و در ص ندوق آهنین کرده، در م یان این در یای بی پا یان، پاس از من همی دارد«

ملک شهریار وبرادرش، چنانکه گفته شد، با دیدن این زن، به خیانت زنان، اطمینانی تردیدناپذیر مییابند. آنها در می یابند که زن، حتی اگر با صدها قفل و زنجیر، اسیر باشد، هم چنان خیانتکار ا ست که دو برادر با دیدن عفریت و دختر خیانتکار، دقیقاً آینده خود را در برخورد با زنانی دیگر پیشبینی میکنند. شاید برای رهایی از همین چرخه است که شاه زمان، جرّدت میگزیند و شهریار، ت صمیم می گیرد تمامی زنان سرزمینش را نابود کند، و بدین سان در واقع به انکار نیمه زنانه خود و سرزمینش می پردازد. شاه زمان، چاره را در انکار حضور زن در زندگی و زهد می یابد، حال آن که شهریار، دیوانهوار زنان را تملک میکند سپس برای نمایش قدرت خود، آنها را به تیغ تیز می سپارد. با این ح ساب میتوان دریافت که شهرزاد در چه موقعیت د شواری، پا به این قصه میگذارد.

پس از معرّفی سه نمونه شاخص از زنانِ خیانتکار، ح ضور ناگهانی شهرزاد، سخت غریب و شعف انگیز ا ست. نکته جالب این که راوی دانای کل، به هیچ وجه از زیبایی شهرزاد سخنی به میان نمی آورد ولی اشاره میکند که او تا چه اندازه دانا و دانشمند است و چگونه از حکایات و اقوال گذشتگان، چیزهای بسیار میداند

شهرزاد در شب زفاف، ق صهای جذاب برای پاد شاه، روایت میکند و بامداد، ق صه را ناتمام میگذارد. پاد شاه نیز برای شنیدن ادامه ق صه، ک شتن شهرزاد را به تأخیر میاندازد. این گونه ق صه گفتن، در شبهای دیگر نیز ادامه می یابد. بدین ترتیب پس از هزار و یک شب، » شهرزاد با جادوی سخن و شیوهای که می توان آن را قصه درمانی نامید، ذهنیت بیمارگونه پادشاه را درباره زنان دگرگون میکند

همچنین در این مدّت سه فرزند برای پاد شاه به دنیا می آورد و ثابت می کند که همه زنان خیانتکار و بی وفا نیستند و این داوری در مورد همه آنان، خردمندانه نیست.

-2 وجه نامگذاری هزار و یک شب

عنوان امروزین هزار ویک شب، ترجمه لفظ به لفظ نام عربی کتاب یعنی الف لیله و لیله است. اکنون با این پرسش روبرو هستیم که چگونه نام کتاب از هزار افسان به الف لیله و لیله یا هزار ویک شب دگرگون شد؟ مسعودی و ابن ندیم هر دو از الف خرافه که ترجمه لفظ به لفظ هزار افسان است یاد کردهاند.

اما چرا عدد هزار؟ ابن ندیم که هزار اف سانه را دیده ا ست، تعداد حکایتهای آن را کمتر از دوی ست حکایت ذکر میکند

بیگمان، هزار در نام این کتاب، عدد کثرت و بیانگر شمار ب سیار ا ست. هزار اف سان، هزار حکایت ندا شته ا ست. منظور از این عدد، تنها ب سیاریِ شمار حکایت هاست. همان گونه که در واژهایی مانند هزار پا، هزار لا و هزار درّه، مفهوم عددی آن ها مورد نظر نیست

-3 روند تدوین کتاب

واما چه زمانی هزار ویک شب تألیف گردیده است؟ برخی از پژوهشگران خارجی معتقدند که تألیف آن را در دورههای مختلف صورت گرفته است و آنچه که اخیرا چاپ شده است همان نسخهای است که مورد اختلاف نظر واقع گردیده است. جرجی زیدان معتقد است که تألیف هزار و یک شب به آن شکلی که به دست ما رسیده است احتمالا آن هم بعد از قرن دهم هجری بوده و »لین« معتقد است که آخرین نمونه گردآوری شده هزار و یک شب در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی است.

و »برتن« معتقد است که کتاب هزار و یک شبی که امروز در دست ماست همان کتابی است که در قرن سیزدهم میلادی جمعآوری شده است. »اویس تروب« معتقد است که قدیمیترین تاریخ آن به سال 386 لغایت سال 411 هجری 996 -1021 - م - برمیگردد.

در داستان »آرایشگربغداد« آرایشگر میگوید: ما امروز در 18صفر سال 653ه برابر نسخه برسلو هستیم، و ما امروز 10 صفر سال 763 هجری طبق نسخه بولاق - شب - 33 هستیم - القلماوی، 1959م: - 85 دلایل و قرائنی در متن وجود دارد که اثبات مینمایند در این کتاب در قرنهای اخیر دخل وتصرفی صورت گرفته است. از جمله به کاربردن کلمه طربوش - کلاه - و بر سرش کلاه و عمامه - دستار - بوده است. - شب - 22 دوزی میگوید: »این کلمه به دست عربها نرسیده است مگر در آغاز قرن شانزدهم و جز تحریفی از کلمه سرپوش فارسی بیش نبوده است

و کلمه »قهوه:« و هنگامیکه صبح پدیدار شد فریضه نمازش را برپا کرد و قهوه را نوشید - شبهای191، 968، . - 934 در مکان نوشیدن قهوه که همان قهوهخانه است تردد میکردند و کلمه »دخان « - دود - : بعد از اینکه صاحب کالا به تنهایی راه میافتد آن کالا را با خود به بازار برده تا به فروش برساند و با مبلغ آن گوشت وسبزیجات و توتون و میوه و مایحتاج دیگر را خریداری مینماید

ما میدانیم که قهوه و مصرف سیگار مگر در دوران اخیر رایج بوده و مردم در این دو مورد اختلاف نظر دارند، عدهای آن را حلال و عدهای دیگر حرام نمودهاند در حالی که تنباکو در سال 1556 م در اروپا رایج شده بود و رسم سیگار کشیدن در آن تا سال 1586 م گسترش نیافته بود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید