بخشی از مقاله
چکیده
امروزه در سرودههاي شاعران، چگونگی ارائه تصویرهاي ادبی، یک از بنیاديترین مباحث در حوزة بلاغت است. در سرتاسر تاریخ ادبیات فارسی، شاعران همواره کوشیدهاند به مدد قوة خیال و عاطفه و با کمک تکنیکهایی چون آشناییزدایی، از طریق تصرّف در مفاهیم عادي و روزمره وبا ارائه تصاویر تازه، از رکود و رخوتناکی ساحت ذهن کاسته و بر شگفتی و لذّت حاصل از درك مفاهیم تازه بیفزایند.
هدف مقاله حاضر مطالعه و بررسی گونه هاي مختلف تصویر در سرودههاي قیصر امین پور است. مسأله بنیادي پژوهش، بررسی تحلیلی تصاویر مندرج در سروده-هاي امینپور از نظرگاه برونگرایی و درونگرایی - سطح و عمق - و کارکرد است. نگارندگان برآنند تا با بررسی این تصویرها از منظر خیال و عاطفه شعري، به نمایش تواناییهاي شاعردر عرصه خیال پردازي و هنر تصویرگري وي بپردازند. در پایان این نتیجه حاصل میشود که در تصاویر شعري قیصر امینپور رویکرد گستردهتري به تصاویر اعماق، به نسبت تصاویر سطح، دیده میشود.
1. درآمد
هنر-عموماً- و شعر –خصوصاَ - عرصه تصویرگريهاي هنرمند است. » شعري که در آن تصویر نباشد شعر به حساب نمیآید -
هر شاعري میکوشد تا شعر خود را عرصه جولان تصاویر هنري کند؛ اما گیرایی و جذّابیت این تصاویر و موفّقیت یا عدم موفّقیت آن شاعر در ارائه تصاویر شعري او، چیزي است که به میزان کاربرد عوامل تصویرساز در هر سرودهاي برمیگردد.همچنان که در یک تابلوي نقّاشی، کاربرد هنرمندانه و ترکیب درست رنگها در کنار تکنیک هاي این هنر، بر اهمیت اثر و ارزش آن میافزاید؛ کاربرد عناصر تصویرساز در شعر و میزان توانایی شاعر در استفادة درست و تأثیرگذار از این عناصر،در خلق تصاویر ادبی و هنرمندانه او و در نتیجه، اثر بخشی هرچه بیشتر شعر و سرودة وي مؤثر است.
بنا به گفته مؤلّف بلاغت تصویر، بحث از تصویر در معناي تخصصی آن را نخستین بار، شفیعیکدکنی در کتاب صور خیال در شعر فارسی مطرح کرده است:
تصرّف» ذهنی شاعر در مفهوم طبیعت و انسان و کوشش ذهنی او براي برقراري نسبت میان انسان و طبیعت، چیزي است که آن را خیال یا تصویر مینامیم
صرف نظر از تعریف شفیعی کدکنی، تعاریف دیگري نیز براي تصویر ارائه شده است، که جهت وضوح این اصطلاح پرکاربرد در حوزه هاي نقد و بلاغت ادبی، به مواردي چند از آن اشاره میشود:
» تصویر، بیانگر رابطه ذهنی با شیء و دست یازي شاعر به حوزة اشیاء و استمداد از آنها، براي بیان اندیشههاي خود به دیگران است
» تصویر، هرگونه کاربرد زبان مجازي است که شامل همه صناعات بلاغی از قبیل تشبیه، استعاره، مجاز، تمثیل، حس آمیزي، اسطوره و...شود«
»مراد از تصویر، چیزي است که اروپائیان به آن ایماژ و گذشتگان ما به آن تشییه، استعاره، مجاز گفتهاند«
» ایماژ یا تصویرخیال در اصطلاح ادبی، اثري ذهنی یا شباهت قابل رؤ یتی است که به وسیله کلمه، عبارت یا جمله نویسنده یا شاعر ساخته می شود تا تجربه حسی او به وسیله آن به ذهن خواننده یا شنونده منتقل شود«
»تصویرسازي در شعر، نوعی آفرینش هنري است که به وسیله آن، شاعر به کلمات و اشیاء رنگی از زندگی می بخشد و باري عاطفی بر دوش آنها می نهد و به یاري این تصاویر، دنیاي تازه اي را میآفریند
تصویر» عبارت از نحوة خاص ظهور یک شیء در شعور انسانی است و یا به طریق اولی، تصویر طریقه خاصی است که شعور انسانی به وسیله ي آن، یک شیء را به خود ارائه میدهد«
تصویر،» توصیف تخیلی یا مقایسه اي تخیلی است که منجر به ایجاد نقشی در ذهن خواننده یا شنونده می شود. در مباحث ادبی، خیال و تصویر دربرابر ایماژ، به مجموعه تصرّفات بیانی و مجازياي اطلاق می شود که گوینده با کلمات تصویر می کند و نقشی را در ذهن خواننده یا شنونده به وجود میآورد
»به طورکلّی، خیال و تصویر هنگامی رخ مینماید که حادثه اي در منطق عقلی و عمومی کلام به وقوع پیوندد و جایش را به نوعی مجاز بدهد«
» تصویر صورتی است از طبیعت، که در آیینهي ذهن منعکس میشود«
اگر از میان تعاریف ارائه شده براي تصویر، تعریف منطقی و کامل شفیعی کدکنی را مبنا قرار دهیم: » - تصرّف ذهنی شاعر در مفهوم طبیعت و انسان و کوشش ذهنی او براي برقراري نسبت میان انسان و طبیعت... و از دیگر سو عاطفه یا به تعبیري »افسون شاعرانه را اصلیترین عنصر شعر بدانیم- چنان که هست-: »هیچ مفهومی تا صبغه عاطفی به خود نگیرد نمیتواند وارد قلمرو شعر شود و عاطفه شعري دو عامل مهم تصویرساز در عرصه کلام مخیل یا شعر هستند.
تصویر هاي شعري بسته به عمق خیال و عاطفه شاعران متفاوت از یکدیگرند؛ به بیان دیگر، هرچه شاعري در اثر خویش از خیال، عاطفه و اغراهايق شاعرانه بیشتري بهره جوید، مسلّماً تصاویر ارائه شده در سرودههاي وي شگفتانگیزتر و در نتیجه، تأثیر آن بر خواننده عمیقتر و شعر وي موفّقتر خواهد بود.
.1-1 ضرورت و پیشینه تحقیق
هرچند تاکنون و تا آنجا که نگارندگان جستجو کردهاند، در حوزة بررسی تصاویر شعري قیصر امینپور، پژوهشی مستقل انجام نشده است و ضرورت پرداختن به آن احساس میشود؛ اما میتوان از آثاري در راستاي این پژوهش به عنوان پیشینه آن کرد که بیشک یافتههاي آنها در راستاي این مقاله گرهگشا خواهد بود.