بخشی از مقاله
چکیده:
فلات ایران و به تعبیر دیگر نجد ایران سرزمینی است با تمدن بسیار پیچیده و شگفت انگیز، تاریخ بسیار درخشان و طولانی و بستر عالیترین پیشرفتهای انسانی که از دیر باز استقرار تمدن و زندگی بشری به صورت دسته جمعی در این سرزمین صورت گرفته است. فلات ایران در تمامی ادوار و حوادث تاریخی آسیا و دنیا عامل مهمی بوده و در اثر وضع جغرافیائیش، ارتباط کاملی با تمدنهای مختلف داشته و تمدنش در تمدن های اقوام دیگر نفوذ یافته و عنوان چهارراه تمدن های بزرگ بشری لقب گرفته است.
در نتیجه همین ارتباط است که دارای فرهنگ و تمدن خاصی بوده که تا به امروز نیز ادامه یافته و در برهه هایی از زمان درخشانترین نتایج تمدنی را به بشریت عرضه داشته است. در این پژوهش سعی شده است که به روش مردم شناسی و کتابخانه ایی به بررسی و مطالعه زندگی بشریت در فلات ایران از آغاز تاریخ تا هزاره دوم قبل ازمیلاد مسح پرداخته شود.
نتا یج مطالعات حاکی از آن است که فرهنگ و تمدن ایرانی بیانگر نقش ارزنده ایرانیان درکوچ نشینی، گله داری، کشاورزی، علوم، فنون و... بوده و از هزاران سال پیش نهال فرهنگ و تمدن را در خود باور ساخته و سهم بسزایی در رشد و تحول انسان داشته است.
.1 مقدمه:
یکی از مهمترین مباحث تاریخ بشریت تمدن است. یعنی تحولات عمومی بشر به سمت تکامل فکری. انسانهای ابتدایی با وسایلی که طبیعت در اختیار آنها گذاشته بود روزگار را سپری می کردند. در این درجه بشر کاملا تحت نفوذ و مقهور طبیعت بود و این وضع مانع از بسط فکری آنها گردیده است. اما همین که بشر به درجه ای رسید که دیگر کاملا دست بسته محکوم مقتضیات جغرافیایی، طبیعت و محیط مسکونی خود نشده و توانست مجرای طبیعت را به میل و اراده خود تغییر دهد، وارد مرحله تمدن گردد. کلمه تمدن چنانکه از مفهوم آن بر می آید دارای معانی بسیاری است.
تمدن به طور کلی، نظمی است که در اجتماع و جامعه به وجود می آید و در پی آن خلاقیت فرهنگی رواج و رونق پیدا میکند.
فلات ایران به ملاحضات جغرافیایی نه تنها کانون اصلی گهواره کوچ نشینی و گله داری را تشکیل می دهد بلکه بستر عالیترین پیشرفتهای انسانی است که از دیر باز استقرار تمدن در آن امکان پذیر بوده است. شرایط جغرافیایی ایران زمین، زمینه ساز تمدنهای تلفیقی است و این خصیصه به طور مشابه در تمامی ادوار حیات عمر ملت ایران مجال ظهور و بروز پیدا کرده است و طبیعت ایران نیز همیشه به انجام این مهم کمک کرده است. شاید گفت که دو عامل بزرگ در پیدایش تحول، عظمت و احیای تمدن ایرانی وظیفه بزرگی را انجام داده اند:
1. یکی عامل جغرافیایی و وضع طبیعی کشور ایران می باشد که از ابتدای پیدایش تمدن ایرانی، این کشور در تحولات بشری وظیفه خود را چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی بخوبی ایفا کرده است و شاید هم یکی از عللی که مانع شده است با وجود حملات و تهاجمات اقوام مختلف که بزرکترین خطر برای هویت و موجودیت ایران به شمار می رفته، بکلی تمدن ایرانی رو بزوال نرود و هویت خود را حفظ کند.
2. عامل دوم نبوغ ذاتی ایرانی است که مانع شده است که تمدن ایرانی بکلی پایمال شود، چون سایر اقوام و ملل قدیم چه سامی و چه نژاد زرد پس از آنکه دوران درخشندگی خود را پیمودند، در اثر عوامل متعددی رو به انحطاط گذاشتند. در حالی که اقوام ایرانی به علت نبوغ ذاتی و هوش سرشار خود همیشه پس از مدت کوتاهی که تحت سلطه اقوام بیگانه قرار میگرفتند، تسلط معنوی خود را بر فاتحان تحمیل و آنها را در خود جذب می کردند. بطوریکه اقوام متجاوز رنگ ایرانی به خود میگرفتند و تمدن ایرانی مجددا حیات خود را بدست می آورد
فلات ایران در طول قرن ها جایگاه قبایل و ملل بسیاری بوده است که در مجاورت یکدیگر زندگی می کردند.
در حدود چهار هزار سال قبل اقوامی مهاجم یا مهاجر که به آنها نام آریایی داده شده است از آسیای مرکزی به سمت جنوب مهاجرت کرده و وارد فلات ایران شده اند و پس از استقرار، سه گروه مهم آنها در فلات ایران - فارس ها در مرکز و جنوب، پارتها در شمال شرق و مادها در غرب و شمال غرب - ، بخشی از این اقوام به سمت شبه قاره هند و بخش دیگر به سمت اروپا مهاجرت کرده و اقوام مدرن هندواروپائی را پدید آوردهاند. فلات ایران به واسطه داشتن راههای مختلف - راه ابریشم - مانند پلی بوده که قسمتهای خاور دور و باختری آسیا را به یکدیگر پیوسته و هنگامی که هنوز بشر راههای دریایی را نمی شناخت اهمیتی فراوان داشته است و آن را نه تنها به آسیا بلکه به اروپا نیز مربوط می ساخته است.
.2 موقعیت جغرافیایی فلات ایران:
در هنگامی که اروپا از کوههای یخ پوشیده بود فلات ایران دوره باران را از سر می گذراند وحتی در آن زمان در بخش مرکزی این فلات که امروزه به شکل بیابان نمک زار وسیعی درآمده است دریاچه پهناور وجود دارد که رودهای بسیاری به آن می ریخت. سپس دوران بارانی از بین رفت وبه جای آن دوران فرا رسیده که اصطلاحاً عصر خشک نامیده می شود تا به امروز نیز ادامه دارد. فلات ایران واحد جغرافیایی ویژه ای از قاره آسیاست که کشور ایران در آن واقع شده است.
فلات ایران سرزمینی کوهستانی و بلند در جنوب غربی آسیا می باشد که به دنبال چین خوردگیهای جوان ترشیاری شکل گرفته است. در دوران سوم زمین شناسی1 فلات ایران در زیر آب دریای تتیس بود. در اواخر دوران سوم زمین شناسی فلات ایران کم کم از زیر آب بیرون آمد و دریاچه هایی که امروز در فلات ایران باقی ماندند باز مانده همان دریای بزرگ قدیم می باشند. آب و هوای فلات ایران در دورانهای پیشین بکلی با امروز فرق داشته است
فلات ایران و به تعبیر دیگر نجد ایران قلمرو جغرافیایی پهناوری است که از سوی غرب به بین النهرین منتهی می شود و در امتداد دامنه های گسترده باختری زاگرس که تا دجله ادامه دارد به آرارات و کوههای ارمنستان می رسد. در بخش شمالی یا به عبارت بهتر شمال غربی، سلسله جبال بلند البرز وجود دارد که دو قاره آسیا و اروپا را از هم جدا می کند. در مشرق فلات سه رشته کوه متوازی معروف به کوههای سلیمان قرار دارد که با پیوستن به کوه بابا به سلسله جبال هندوکش و از آنجا نیز به هیمالیا وصل می شود. در جنوب خلیج فارس و بحر عمان قرار دارد.
فلات ایران بسیار مرتفع است و با شیبی ملایم از جنوب به شمال می رسد. مرکز فلات را بیایانی پهناور در برگرفته است که فرو رفتگی آن از نواحی اطراف بیشتر است.
مساحت فلات ایران /2/600/000دومیلیون وششصد هزار کیلومتر مربع یا تقریباً پنجاه وپنج هزار فرسخ مربع می باشد. سرزمین ایران با وسعت 1/648/195 کیلومتر مربع در جنوب غربی آسیا ومنطقه خاورمیانه قرار دارد ودر واقع شصت وسه درصد یا تقریباً دو ثلث آن است وآنچه که باقی ماند متعلق به ممالک دیگر است. مانند افغانستان- بلوچستان- پاکستان- ترکمنستان- آذربایجان- ارمنستان-قسمتی از ترکیه، عراق که در اثر حوادث تاریخی از اوایل قرن سیزدهم هجری تدریجاً از ایران جدا شدند.
.3 سیر تحول فرهنگ و تمدن درفلات ایران
بقایای سنگواره ی شکلهای اولیه انسان در تمام نقاط جهان بسیار نادرند و از این لحاظ خاورمیانه و فلات ایران نیز استثناء نیستد. فلات ایران به علت دارا بودن موقعیت طبیعی و شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی و همچنین به دلیل داشتن سابقه تاریخی طولانی، موجب شده تا این سرزمین در زمره یکی از نخستین زیستگاهها و کانونهای اجتماعی انسان پیش از تاریخ به شمار رود و مطالعات باستانشناسی، انسانشناسی و دیرینهشناسی نیز این موضوع را تایید کرده است.
اگرچه پیدایش و ظهور نخستین گروههای انسانی در فلات ایران به روشنی معلوم نیست و هیچ کس نمی داند که نخستین انسانها از کجا و کدام سو به آسیای غربی و ایران مهاجرت کردند. برای انسان شناسان امروزی نیز خیلی دشوار است که ساکنان کنونی فلات ایران را مشخص کنند. زیرا از زمانهای قدیم فلات کهن ایرانی میدان تاخت و تازهای اقوام مختلف بوده و در واقع به منزله پلی عمر زمین را به دورانهای و بخش های مختلفی تقسیم کردند که مبنای تقسیم بندی این دورانها اتفاقات مهمی بود که به وقع پیوسته است.
دوره اول پالئوزئیک - دوره دوم مزوزئیک دوران سوم سنوزوئیک می باشد . که هر کدام از این دوران ها خودشان به چند دوره تقسیم می شود . دوره سوم خود به دو دوره ترشیاری و کواترنری تقسیم می شود.
دوران گواترنری خود به دو دوره پلیستوس و هولوسن تقسیم می شود . در دوران سوم بود که زمین کم کم به حالت فعلی خود نزدیک می شود. در دوره ترشیاری کوههای قفقاز، البرز، زاگرس، هندوکش و... به وجود امدند . با تشکیل تدریجی کوههای البرز و زاگرس سرزمین ایران که تا آن زمان زیر آب بود خارج شد. همچنین در دوره کواترنری بود که چهار عصر نخستین یخبندان، عصر یخبندان، عصر دوم یخبندان و عصر بعد از یخبندان به وجود آمد . در دورهای بعد زمین رو به گرما گذاشت.