بخشی از مقاله
چکیده
یک نگاه آگاهانه به ادبیات فارسی به ما میگوید، ادبیات ایران با وجود شاعران و نویسندگان متعهد به عنوان پرچمدار تمدن و فرهنگ ایران در عرصهی جهانی درخشیده است؛ در اندیشهی تمامی ادیبان برجسته، نوعی تعهد و رسالت جهانی دیده میشود بدان گونه که نکتهی اصلی آثار خود را برای بیان معنویتی گذاشتهاند که در جهان کمپیدا شده و ادب فارسی با وجود این ادیبان در عرصهی جهانی منادی صلح و آرامش و اخلاق انسانی است. در این مقاله با هدف تأکید بر فرهنگ و معنویت ایرانی در ادبیات، کتاب »مرزباننامه« با رویکرد فرهنگی بررسی شده است؛ مرزباننامه از آثار ارزنده و ماندگار ادبیات فارسی است.
اصل آن به داستانهای قبل از اسلام میرسد که بعد از اسلام در قرن چهارم »مرزبان بن رستم« آن را با گویش طبری - مازندرانی - به نگارش درآورده و بعد از او در قرن هفتم »سعدالدین وراوینی« آن را با نثر فنی و آمیخته به صنایع ادبی نوشته است. در داستانهای کتاب اگر دقت کافی داشته باشیم، دانسته میشود که هدف اصلی نگارنده سوق دادن مخاطب به اخلاقی انسانی و معنویت است چنانچه نمونههای بسیاری را میتوان از این کتاب ارزنده استخراج کرد که در این مقاله به بخشی از آن پرداخته شده است.
1 مقدمه
مرزباننامه را بعد از اسلام در قرن چهارم، مرزبان بن رستم با توجه به داستانهای قدیمی نوشته است، »اصل کتاب که منسوب به مرزبان پسر رستم است، کتابی است حاوی داستانهای عامیانه و فلکورهای ایران قبل از اسلام و دیگر ملل همسایهی آن روز و عقاید رایج آن روزگار -
نوشتهی مرزبان بن رستم به گویش طبری است اما در قرن هفتم، وراوینی آن را در نیمهی اول قرن هفتم هجری بین سال-های 617و 622 از گویش طبری به زبان پارسی دری، آراسته به صنایع لفظی و معنوی و اشعار تازی و پارسی و امثال و اخبار نوشت؛»سعدالدین از مخصوصان و ملازمان خواجه ابوالقاسم ربیبالدین هارون بن علی بن ظفر دندان، وزیر ازبک بن محمد بن ایلدگز از اتابکان آذربایجان که از سنهی 607 تا 622 در آذربایجان و ارّان سلطنت داشت، بوده است و آن کتاب مستطاب را به نام او موشح نموده است -
مرزباننامه در ادبیات ما جایگاه مهمی دارد و یکی از متون برجستهی قرن هفتم به شمار میرود، »یکی از جواهر گرانبهای تاج ادبیات فارسی است« - بهار، 1381ج - 30 :3 همچنین »از جمله شاهکارهای بلامنازع فارسی در نثر مصنوع و مزین است و میتوان آن را سرآمد همهی آنها تا اوایل قرن هفتم دانست -
اگر با دو متغیر »فرهنگ« و »معنویت« به مرزباننامه نگاهی بیندازیم، مرزباننامه نیز چون دیگر شاهکارهای ادبیات ما دارای اندیشهای جهانی است؛ وراوینی با مؤلفهی ایرانی و اسلامی در قالب فابلهای اخلاقی، مفاهیمی را آورده است که دانستن آن جزء نیازهای اصلی بشر است.
کتاب در ظاهر شامل چند باب و داستانهایی است که از زبان حیوانات بازگو شده است و قصد نویسنده پند و اندرز و توصیههای اخلاقی به مخاطب است، اما اگر در ژرف ساخت و هدف داستانها و بطن آرایههای ادبی و جملات قصار نویسنده توجه کنیم، نویسنده سعی کرده است آن فرهنگ و معنویت ایرانی اسلامی را بازگو کند، در همه جا به دنبال توصیههای اخلاق اسلامی و نهی از ناهنجاریهای رفتاری است. در این مقاله با ذکر دلایل ایرانی اسلامی بودن مرزباننامه نمونههای از اخلاق و معنویت انسانی که در کتاب دیده میشود، بررسی شده است. لازم به ذکر است که با بررسیهایی که انجام شد، پیشینهای در این موضوع در بارهی مرزباننامه نوشته نشده است. بنابراین این مقاله میتواند گامی کوچک در جهت شناساندن این مسأله در این کتاب باشد.
2 بحث و بررسی
بدون شک فرهنگ، تمدن و هویت هر ملتی با زبان و ادبیات آن ملت نشان داده می-شود. در این زمینهها زبان فارسی در جهان خوش درخشیده است و این را مرهون ادبیات فارسی به خصوص وجود شاعران و نویسندگان پرمایهای هستیم که با ساخت و بافت زبان فارسی اندیشههای جهانی را بیان کردند که باعث اعتلای زبان و ادبیات فارسی شده است. اگر مقایسهای از لحاظ برتری زبان و ادب داشته باشیم درخشش بی-نظیر زبان و ادب فارسی را خواهیم دید که گوی سبقت از همه ربوده است.
ما در ادبیات، برجستگان متعهد به اخلاق انسانی چون فردوسی، خیام، مولانا، سعدی، حافظ و دهها و صدها شاعر و نویسنده داریم که نامشان هنوز هم در قلههای استوار ادبیات جهان ثبت است و رقیبی در برتری نیافتهاند. در آثار این ادیبان فرهنگ و معنویت ایرانیاسلامی بارز است گویی شاعر خود را موظف کرده که اثرش را در راستای اخلاق و معنویت انسانی بنویسد و هدف تمامی متعهدان ادبیات ما چنین است.
آنچه مسلم است ادبیات فارسی بعد از اسلام با همت فرمانروایان برای ترویج زبان فارسی، تشویق شعرا و توجه به نهضت ترجمه، جان دوباره گرفت و سرانجام با حکومت سامانیان، زبان فارسی، با عظمت گذشتهاش احیا شد و ادبیات فارسی به معنای امروزی شکل گرفت، احیای آن نیز توسط شاعران و ادیبانی بود که مورد توجه حکومت سامانی بودند، »پیدایش ادبیات فارسی مرهون مساعی صفاریان و مخصوصاً سامانیان است -
این آغاز دوباره، ابتدای زبان و ادب فارسی نیست بلکه قبل از اسلام نیز در کشور ما ادبیات وجود داشته است ولی در این دوره بود که زبان فارسی جان دوباره گرفت»علت وقفهای طولانی - حدود سه قرن - در پدید آمدن آثار علمی و ادبی به زبان فارسی جدید، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بود زیرا پس از استیلای تازیان بر ایران، همانند کشورهای دیگری که به وسیلهی مسلمانان فتح شده بود، اهتمام فرمانروایان غالب بر رواج زبان عربی و استفاده از آن به عنوان زبان رابط بین دستگاه خلافت و نواحی تحت تسلط ایشان بود، به همین جهت در زمان حکومت حجاج بن یوسف - 41 - 95 دفتر و دیوان در ولایت عراق از فارسی به زبان عربی نقل شد.