بخشی از مقاله

چکیده

معنای فرهنگ در یک جامعه، در برداشتی ساده و ابتدایی، به معنای راههای زندگی آن جامعه و آداب خوب آن جامعه می تواند باشد. فرهنگ یک جامعه را می توان مجموعه ای از آراء و عقاید ،آمال و آرزوها،مهارت ها و تخصص ها ، آداب و رسوم و هنجارهای افرادی که این جامعه در میان آن ها تولد یافته و رشد می کنند ، دانست. رویکرد فرهنگی به آموزش، مجالی برای ترویج گفتمان انتقادی در علوم تربیتی به ویژه روشهای آموزش و یادگیری، مطالعات برنامه درسی و پژوهش های نظری و عملی این حوزه از دانش بشری است.پژوهشهای بین المللی پیرامون "فرهنگ آموزش و یادگیری" نشان میدهند که آموزش فعالیتی فرهنگی است.

فعالیتی که در قالب برنامه های فرهنگی رخ می نماید و در نهاد دانش آموزان و مخاطبین خود ، مأوا می گیرد. بنابر این رویکردهای آموزش و یادگیری از مناسبات فرهنگی، فکری و نظری متفاوتی تغذیه میکنند. اقتباس رویکردها و روش های اندیشه و عمل تربیتی بدون توجه به موقعیت های فرهنگی و اجتماعی زیست و بالندگی آنها آفت زا است و در عمل ناکارآمدیهای بسیاری را به فرایند آموزش و یادگیری تحمیل میکند.

هدف از انجام این پژوهش بررسی فرهنگ، یاددهی و یادگیری می باشد،و در پاسخ به این سؤال است؛ که فرهنگ یاددهی و یادگیری چگونه در برنامه های درسی ایفای نقش نموده است؟برای پاسخ به این پرسش با مراجعه به کتابهای درسی، اسناد و مدارک و و با استفاده از رویکرد کیفی و به روش سنتزپژوهی به آن پرداخته شده است.از مهم ترین یافته های پژوهش می توان تاثیر عوامل انسانی و تاثیر آن بر فرهنگ یادهی و یادگیری اشاره کرد.

-1 مقدمه

خانواده، اولین محیط تربیتی است که با الگوی مبتنی بر ارزشهای خاص خود، کودک را برای جامعهپذیری تربیت میکند . فرهنگ خانواده از فرهنگ قومی نشأت میگیرد، به طوریکه کودک اولین بار با زبان مادری ، که از عناصر تشکیل دهنده فرهنگ قومی اوست، از طریق بیان مفاهیم تکلم می کند و مفاهیم فرهنگ قومی خود را به کار برد 

دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش از اساسی ترین نهادهای اجتماعی در هر جامعه به شمار می آید.وجه مشترک این دو نهاد از نظر کارکردی، تربیت و ارائه قواعد الگویی و هنجارهای اخلاقی و ملاک های رفتاری مطلوب در راستای زندگی سعادتمندانه در ابعاد فردی و اجتماعی است .

علاوه بر رشد و بالندگی معنوی و نیز فراگیری ارزشهای الهی و انسانی ، آماده سازی کودکان و نوجوانان برای مسئولیت پذیری و عهده دارشدن نقش های خانوادگی - از قبیل نقش پدر ، مادر ، فرزند و... - ، نقش های اجتماعی - نقش شهروند مطلوب و فعال در امور اجتماعی - ، نقش اقتصادی - نقش نیروی مولد و کارآمد اقتصادی - ، نقش فرهنگی - پایبند به آرمان ها و ارزش های معنوی - و نقش سیاسی - نقش فعال در امور سیاسی و تصمیم گیری های گروهی - نقطه تلاقی و فصل مشترک دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش محسوب می شوند

-2 مفاهیم تعامل فرهنگ و آموزش

تعاریف متعددی از فرهنگ شده است ؛ از آن جمله تعریفی که فرهنگ واژگان آمر یکایی هریتیج - 337 :1997 - ارائه کرده است و فرهنگ را معادل ایجاد فکر از طریق تربیت و آموزش... و آگاهی حاصل از این تربیت و آموزش میداند. تایلر معروفترین تعریف فرهنگ را به این صورت ارایه داده است:» فرهنگ مجموعه پیچیده ایست که در بر گیرنده دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است -

گروهی فرهنگ را ترکیبی از رفتار ها و فراگرفته از اعضای یک جامعه یا یک قوم دانسته اند. این ترکیب رفتار ها متضمن ارزش های مادی و معنوی است

نخستین بار برونر - - 1997 در کتاب » فرهنگ آموزش« به صورت نظامدار این مسئله را مطرح کرد . بر اساس نظر او و نیز متخصصان برنامه درسی مانند جوزف، براومن، ویندشیتل، مایکل و گرین - 2011 - طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی به شرطی ممکن است که به بستر فرهنگی اجرای برنامه درسی توجه شود

موسی پور - - 1391 معتقد است که می توان فرهنگ را از دو جنبه تاثیرپذیری و تأثیرگذاری بر برنامه درسی مورد مداقه قرار داد.

آنجا که فرهنگ حاکم برجامعه نقش خود را بر روی آموزش و فرآیند یاددهی -یادگیری به رخ می کشد توجه به خرده فرهنگ های باورهای سنتی و قومی، عقاید مذهبی، گویش ها و زیان ضروری می نماید . در این برهه ترسیم چشم اندازهای برنامه درسی و طراحی الگوهای یاددهی - یادگیری بدون توجه به این خرده فرهنگ ها و حذف عوامل فرهنگی ره به نا کجاآباد است.

تعامل و تاثیرگذاری آموزش بر فرهنگ قاطبه جامعه چنان پررنگ و حائز اهمیت است که بسیاری از زوایای پنهان و آشکار فرهنگی در راستای آموزش رنگ عوض نموده و تغییراتی نرم و البته شگرف به وجود می آورند. آن زمان که بحث از اصلاح امور و اعمال تغییر در رفتار افراد جامعه و فرهنگ سازی پیش می آید ناگزیر از آموزش هستیم.

همانطور که فرآیند آموزش متأثر از فرهنگ حاکم بر جامعه است . فرهنگ و خرده فرهنگ های موجود در جامعه نیز توسط آموزش دچار دگرگونی و دستخوش تغییرات است . به دیگر سخن این تعامل و بده - بستان دو سویه بوده و نمی توان از یک دیگر منفک دانست.

-3 پرسش پژوهش

-    فرهنگ یاددهی و یادگیری چگونه در برنامههای درسی ایفای نقش نموده است؟

-4 روش پژوهش

این پژوهش به لحاظ روش شنا سی بر رویکرد سنتز پژوهی استوار است و هدف دست یابی به دانش تلفیقی در حوزه فرهنگ یاددهی و یادگیری را تعقیب نموده است روش تلفیقی - سنتزپژوهی - شکلی از پژوهش است که حاصل آن دانش تلفیقی است؛ دانشی که مطالعات گوناگون و پراکنده را که میتواند با نیازهای میدان عمل مرتبط باشد، گردهم میآورد. به منظور دستیابی به دانشی که بتواند به حل مسائل جاری و مسائلی که مستلزم برنامهریزی یا اتخاذ تصمیمات عملی هستند کمک کند، پژوهش تلفیقی به ارزیابی و ترکیب مطالعات جاری و اجراشده میپردازد

در تحلیل کیفی محتوا و به منظور پیشروی از محتوا به نتایج، رعایت یک سری مراحل و اصول ضروری است؛ - 1 مشخص کردن نوع واحدهای تحلیل - مانند کلمه، جمله، پاراگراف، کل متن - ، - 2 تعیین روش نمونهگیری، - 3 کدگذاری و تقلیل دادهها، - 4 تفسیر و تحلیل دادهها،

5 -     مرتبط ساختن پاسخهای بدست آمده با پرسشهای پژوهش

تحلیل مضمون، روشی برای شناخت، تحلیل گزارش الگوهای موجود در داده های کیفی است. این روشی، فرایندی برای تحلیل داده های متنی است داده های پراکنده و متنوع را به داده های غنی و تفصیلی تبدیل می کند

در پژوهش کیفی به جای اصطلاح جامعه آماری که یک اصطلاح کمی است از اصطلاح جامعه هدف یا محیط و مکان پژوهش استفاده میشود

در پژوهش پیش رو همه اسناد و مدارک بینالمللی مرتبط با شاخص های فرهنگ یاددهی و یادگیری با تکیه بر نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند

-5 یافته های پژوهش

از بررسی تحقیقات انجام شده به روش سنتز پژوهی سعی بر آن شد با استفاده از روش مناسب، دادهها را برای سؤالهای پژوهش موردبررسی قرار دهد؛ بنابراین نیاز است که دادههای جمعآوریشده را با روشی مناسب مورد پردازش قرار داده و بهصورت اطلاعات قابلاستفاده درآورد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تعامل و تأثیر فرهنگ بر مقوله تعلیم وتربیت بود که در این راستا به بررسی فرهنگ و خرده فرهنگ های دورن سازمانی و برون سازمانی جامعه آموزشی پرداخته شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید