بخشی از مقاله

چکیده

امروزه، عموم مردم از پدیده "چندگونگی مدارس" در کشور بسیار رنج می برند و این مسئله سبب شده است پیامدهاي مخرب جدي در حال و شاید هم در آینده فاجعه اي جبران ناپذیر به لحاظ تعلیم و تربیتی در کشور به وقوع پیوندد. از همه مهم تر، مسئله بغرنج دیگر که شکل گیري چندگونگی فرهنگی در اذهان مردم است. پدیدهي چندگونگی مدارس یا به عبارتی مدارس چندسطحی شکل گیري عامدانه انواع مدارس را در کشور نشان می دهد که به نحوي فرهنگ پذیري مدرسه اي را از هم متمایز ساخته است.

این پژوهش، به لحاظ روش شناسی از نوع تحقیقات کیفی روایی و به لحاظ نتایج، تحلیلی تفسیرگرایانه از نوع انتقادي بوده است که از طریق مصاحبه با مدیران، معلمان و والدین انجام گرفته است. تحلیل داده ها، نشان می دهد این پدیده به لحاظ شکل گیري سریع آن مسئله بغرنج تلقی شده و به لحاظ آینده نگري، دغدغه اصلی مدیران، معلمان و والدین محسوب میگردد. در تفسیر مسئله موجود با دیدگاه انتقادي محقق، باید گفت که شکل-گیري چندگونگی فرهنگی در بین مدارس و ایجاد ناهمگونی هاي فرهنگی، اجتماعی و اقتصادي در جامعه که جامعه آینده را دچار فاجعه فرهنگی خواهد ساخت در ایجاد اختلالهاي روانشناختی دانشآموختگان آینده نیز بیتأثیر نخواهد بود.

مقدمه

نظام آموزشی دستگاهی است که مسئولیت تحول و دگرگونی، غناي فرهنگ و تعالی جامعه را دارد و براي تحقق هدفهایی فعالیت میکند که در این عرصهي پهناور نقش اساسی بر عهده ارکان مدرسه - اعم از برنامه درسی، محتوا و نیروي انسانی - است

و بیش از دو دهه است که محققان تعلیم و تربیت هشدار می دهند تحول در آموزش و پرورش و اصلاح برنامه درسی بدون توجه به مقوله فرهنگ ممکن نیست - عطاران و عبدلی، . - 1391 همچنین عدم دغدغه مسئولین آموزش و پرورش و مغفول ماندن مثالواره فرهنگ مدرسه، توانسته است مشکلات عدیدهاي براي نظام مدرسه و حتی جامعه بیافریند.

فرهنگ مدرسه، نظامی از هنجارها، معانی و ارزشهایی است که بین اعضاي یک مدرسه اعم از دانش آموزان، معلمان و سایر کارکنان مشترك میباشد

بنا بر تعریف فوق، الساندرو و ساد - 1997 - 4 فرهنگ مدرسه را در چهاربعد انتظارات هنجاري - میزان درونی سازي و رعایت مقررات مدرسه توسط دانش آموزان - ، روابط دانش آموزان با معلمان، روابط دانش آموزان با یکدیگر، و فرصت هاي آموزشی - رعایت عدالت در دادن فرصت ها و امکانات آموزشی به دانش آموزان - میداند که اعضاي مدرسه به اثر نیرومند آن واقف هستند.

فرهنگ مدرسه بر نظام باورها، ارزش ها، نگرش ها، انتظارات، روابط اجتماعی، زبان مورد استفاده و سایر رفتارهاي فرد مؤثر واقع میشود - مصطفی زاده و نادري، - 1394 که با وجود فراهم سازي نظام تک فرهنگی در مدرسه، از تنوع یا چندگونگی فرهنگی باید خداحافظی نمود.

بنا بر تاثیرات فرهنگ مدرسه بر دانش آموزان و جامعه باید گفت که رویکرد تربیتی چند فرهنگی در عصر حاضر بسیار اهمیت پیدا کرده است بهطوري که تلاش بر این است که کثرتگرایی فرهنگی در نظام آموزشی ارج نهاده شده و نیازهاي آموزشی جامعهاي که داراي بیش از یک مجموعه سنتهاي معین و ترکیبی از فرهنگ هاي متعدد است را اهمیت و ارزش قائل شد.

این رویکرد روش سودمندي است تا جوامع از طریق نظامهاي تربیتی، کثرتگرایی فرهنگی را در جهت ارتقاي فرهنگ بین فردي و به عنوان رویکردي که فرصتهاي برابر آموزشی را در اختیار همگان قرار میدهد، گسترش دهد. ضمن این که بسیاري از مربیان تعلیم و تربیت، وجود تنوع فرهنگی در یک نظام تربیتی را به عنوان یک فرصت قلمداد میکنند

رویکرد تربیتی از نوع تک فرهنگی نیز، بسیاري از دانش آموزان را در موضع ضعف قرار داده و احتمال تبدیل شدن آنها را به شهروندانی مفید و کارآمد را به حداقل میرساند

چند گونگی فرهنگی یا سیاست چند فرهنگی، مفهومی استنسبتاً جدید که حضور چند فرهنگ متفاوت را در کنار هم تداعی میکند. رویکرد چند فرهنگی در صدد ایجاد تعامل، تفاهم و تبادل بین فرهنگی است، بطوري که فرهنگهاي مختلف با کمترین تنش و به صورت مسالمتآمیز امکان همزیستی پیدا کنند

بنابراین، تعلیم و تربیت چند فرهنگی هدف عمدهاش برابري فرصتهاي تعلیم و تربیتی براي نژادها، اقوام وگروه هاي فرهنگی مختلف است چراکه، تحصیل در یک مدرسه با تنوعی از دانشآموزان میتواند در کمک به آمادهسازي کودك براي تبدیل شدن به شهروندي داراي دموکراسی با فهم چند فرهنگی شود

با وجود این، مدارس کشور نباید به دنبال ایجاد فضاي تک فرهنگی باشند. چراکه، در حال حاضر در کشور ما به طریقی عامدانه به این امر کمک مضاعفی کردهاند؛ به طوري که در دههي اخیر، بیشتر سعی بر آن بوده است که با ایجاد چندگونگی مدارس - مدارس استعدادهاي درخشان، نمونه دولتی، هیأت امنایی، دولتی، مدارس تحت نظر مؤسسات مختلف و ... - به شکاف فرهنگی با ابعاد تک فرهنگی در بین مدارس و حتی جامعه برسیم.

بنا بر ملاحظات بالا، سئوالات ذیل در جهت فهم و رسیدن به پاسخ منطقی و هوشمندانه اندیشمندان تعلیم و تربیت و محققان علوم تربیتی ارائه می گردد تا بدین وسیله محققان نیز سهمی هر چند کوچک در رد چندگونگی مدارس امروزي که به شکل ناشیانه در حال گسترش است داشته باشند. سئوال اصلی، اینست که با وجود مطرود بودن چندگونگی مدارس - به لحاظ برهم زدن ساختار فرهنگی که در مدارس شکل می گیرند - ، آیا تنوع و گونهگونی مدارس به شکل حاضر در نظام آموزش و پرورش ایران وجود دارد؟

آیا جدا کردن این نخبهها از مدارس عادي کار درستی است؟ آیا اگر این گروه از دانشآموزان در مدرسه بین دانشآموزان معمولی بمانند و یاور همکلاسیهاي خود باشند بهتر نیست؟ آیا جدا کردن این دانشآموزان این تصور را به وجود نمیآورد که یک عده نخبه هستند و دیگران باقی مانده در مدارس دولتی کند ذهن و ناتوان؟ مگر این افراد نباید فردا در جامعه باهم زندگی کنند، همدرد هم باشند و به یاري یکدیگر بشتابند؟

مگر در مدرسه به غیر از این گروه خاص، دانش آموزان دیگري وجود ندارند؟ مگر نه این است که امکانات موجود باید در خدمت تمام دانش آموزان باشد؟ پس چرا این گونه نیست؟ آیا دانش آموزانی که ما آن ها را ضعیف و ناتوان می نامیم نباید سهمی برابر از امکانات هر چند ناچیز مدارس داشته باشند؟ و بلاخره، تنوع فرهنگی مغفول از همگونی دانش آموزان این گونه مدارس چگونه خواهد بود و ... . براي پاسخ به این سئوالات باید دید که دیدگاه هاي مدیران، معلمان و والدین نسبت به این پدیده چگونه است؟

روش پژوهش

رویکرد این تحقیق، کیفی است. در تحقیقات کیفی از روشهاي مختلفی استفاده می شود. روش استفاده شده در این تحقیق، تحلیل روایی است. ابزار پژوهش در این نوع تحقیق میتواند شامل داستان، شرح حال، خاطره، یادداشتها، نامه ها، گفتگو، مصاحبه، داستان هاي خانوادگی ، عکسها و تجارب زندگی باشد

روایت، دروازة ورود فرد به جهان است و تجربههاي افراد را در جهان تفسیر میکند و به آن معنی میبخشد. پژوهش روایی مطالعه تجربه در قالب روایت است و در درجه اول اندیشه ما درباره جهان را نشان می دهد. استفاده از پژوهش روایی انتخاب دیدگاه خاصی درباره تجربه همچون پدیده اي قابل مطالعه است. معتقد است که تحقیق روایی درباره فهم مردم از موقعیت، دیگران و خودشان بحث میکند

بر خلاف سایر تحقیقات کیفی، رویکرد پژوهشی روایی بر موقعیت طبیعی، علاقه به مفهوم و درك، تحلیل استقرایی، و بسط نظریه تأکید دارد

در تحقیق روایی حاضر روایت چندین مدیر، معلم، و والدین از ساختار مدارس امروزي تحت چندگونگی مدارس و فهم آن ها از موقعیت فرهنگی بوجود آمده در این مدارس بوده است که بصورت مصاحبه عمیق انجام گرفته است. پس از تحلیل تفسیرگرایانه محقق، به تبیین فهم فرهنگ مدرسه از این پدیده، در جهت اعتباربخشی به بسط نظریه تنوع فرهنگی در به حداقل رساندن شکاف فرهنگی ناشی از آسیب هاي این گونهگونی مدارس است.

یافته ها مدارس استعدادهاي درخشان و نمونه دولتی با هدف پرورش افراد نخبه و تیز هوش ایده ي "پرورش استعدادهاي برتر " امروز یکی از ایدههاي متروك در محافل تخصصی و نظامهاي آموزشی پیشرو بوده است، چرا که شواهد نظري و پژوهشی گسترده نشان دادهاند که این مدارس - حتی در شکل اعلاي خود، نه ورژنهاي ادعایی و بدون پشتوانه - شکست خوردهاند و به پیامدهاي نامطلوب تحصیلی، روانشناختی و اجتماعی انجامیده است

مصاحبه شوندگان - مدیران، معلمان و والدین - جدا کردن عدهاي از دانشآموزان را با عناوین "نخبه" از سایر دانشآموزان و وارد کردن آنان در یک بستر رقابتی را، با تضعیف مدارس دولتی دانسته اند. همچنین به اذعان آنها، روابط انسانی دانش آموزان با این جداسازي در معرض خطر جدي قرار می گیرد. علاوه بر این، این جداسازي و چندگونگی مدارس در قالب مدارس نمونه دولتی، هیأت امنایی و ... باعث عدم روحیه همکاري در بین دانش آموزان، دلسردي والدین به آینده دانش آموزان، عدم رعایت انصاف و برابري آموزشی می گردد که مصداق هاي زیادي از طرف مصاحبه شوندگان ارائه شد.

معلمی که در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی تدریس می کند ادعا می کند: "حس خود بینی منیوت در این دانش آموزان به طور وسیع رشد پیدا کرده است و این گونه از دانش آموزان می گویند: چون ما برتر از دیگران بوده ایم از این آزمون سرافراز بیرون اومدیم. به نظر این گونه دانشآموز، نمی تواند مشکلات دیگران را درك کرده و با هم نوعان خود همدردي نماید. این جاست که رشد متناسب ابعاد زندگی یک فرد براي زندگی کردن با دیگران بسیار لازم و ضروري به نظر می رسد؛ آن هم در یک جامعه اسلامی که پر از رافت و همدردي و مهربانی باید باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید