بخشی از مقاله

چکیده

فرهنگ یکی از مقولههاي بسیار مهمی است که بر برنامه درسی در بخشها و سطوح مختلف آن تأثیر می-گذارد و متقابلاً از برنامه درسی تأثیر میپذیرد. بنابراین فهم فرهنگی برنامه درسی در موفقیت یک برنامه درسی نقش حیاتی و مهمی دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است به شیوه توصیفی- تحلیلی، تبیینی از فهم فرهنگی برنامه درسی ارائه شود. پژوهش به صورت مروري و با به کارگیري مطالعات کتابخانهاي و منابع الکترونیکی معتبر انجام شده است. نتایج در قالب تببین و توضیح چند مقوله کلی ارائه شده است:

مفهوم فرهنگ یادگیري و آموزش، مفهوم برنامه درسی چندفرهنگی، مفهوم بومیسازي برنامه درسی و مفهوم برنامه درسی پاسخگو به فرهنگ. بر اساس نتایج میتوان گفت که اثربخشی برنامه درسی زمانی حاصل میشود که طراحی، اجرا و ارزشیابی آن با توجه به بستر اجتماعی و فرهنگی که برنامه درسی در آن ارائه می شود نظیر:ارزشهاي حاکم بر جامعه، چندفرهنگی بودن، میراث فرهنگی جامعه، فرآیندهاي فکري حاکم بر جامعه، قوانین و مقررات جامعه و حمایتهاي اجتماعی از برنامه درسی، صورت گیرد. در نتیجه شناخت این بسترهاي اجتماعی و فرهنگی و ارتباط آنها با برنامه درسی هم براي طراحان برنامه درسی و هم براي معلمان به عنوان مجریان برنامه درسی اهمیت و ضرورت اساسی دارد

-1 مقدمه

بیش از دو دهه است که محققان تعلیم و تربیت هشدار میدهند تحول در آموزش و پرورش و اصلاح برنامه درسی بدون توجه به مقوله فرهنگ ممکن نیست - عطاران و عبدلی،. - 1391 فرهنگ را میتوان مجموعهاي از سنتها، قوانین و مقررات، باورها، آداب و رسوم، ارزشها و هنجارهاي مشترك در یک جامعه دانست که اعضاي آن جامعه به عنوان عضوي از جامعه، آنها را فرامیگیرند و به آنها احترام میگذارند و افکار، احساسات، اعمال، رفتار، ارتباطات و تعاملات و به طور کلی شیوه زندگی کردن آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و اعضاي آن جامعه را از اعضاي جوامع دیگر متمایز می-سازد

اگر بپذیریم که تعلیم و تربیت منتزع از فرهنگ نیست ناگزیر باید تصدیق کرد که تعلیم و تربیت در بستر فرهنگی خاص به بار مینشیند و آموزشهاي یکسان در بسترهاي متفاوت فرهنگی، نتایج یکسانی به بار نمیآورند، یعنی گرچه ممکن است جوامع مختلف متکلفانه به اجراي برخی برنامهها و ارائه برخی آموزشها بپردازند اما به دلیل اینکه طلب و تعلق خاطر در میان نیست و با جان جامعه یا همان فرهنگ آن هماهنگ نیست، آثار مورد نظر به دست نمیآید و تحقق اهداف مورد نظر عملاً با مشکل مواجه شده یا محقق نخواهند شد

نخستین بار برونر6 در کتاب » فرهنگ آموزش« 7 به صورت نظامدار مسئله ارتباط فرهنگ و تعلیم و تربیت را مطرح کرد. بر اساس نظر او و نیز متخصصان برنامه درسی مانند جوزف، براومن، ویندشیتل، مایکل و گرین - 2011 - 8 طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی به شرطی ممکن است که به بستر فرهنگی اجراي برنامه درسی توجه شود

بر همین اساس در پژوهش حاضر به بررسی و تبیین فهم فرهنگی برنامه درسی پرداخته میشود. منظور از فهم فرهنگی برنامه درسی این است که توجه به بسترهاي فرهنگی یک جامعه چه نقشی میتواند در موفقیت یک برنامه درسی داشته باشد و آموزههاي آن براي برنامه درسی چه میتواند باشد. براي دست یافتن به هدف پژوهش نتایج در قالب چند مقوله کلی ارائه میشود. نخست مفهوم فرهنگ یادگیري و آموزش9، در بخش دوم مفهوم برنامه درسی چندفرهنگی10، در بخش سوم مفهوم بومیسازي برنامه درسی11 و در نهایت مفهوم برنامه درسی پاسخگو به فرهنگ12 مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.

-2 روششناسی

مقاله حاضر از نوع کتابخانهاي و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بدین صورت که ابتدا در بخش مقدمه مفاهیم فرهنگ و فهم فرهنگی برنامه درسی روشن شده، سپس در بخش یافتهها جهت دستیابی به هدف پژوهش، فهم فرهنگی برنامه درسی در قالب چهار مقوله کلی یعنی: مفهوم فرهنگ یادگیري و آموزش، مفهوم برنامه درسی چندفرهنگی، مفهوم بومیسازي برنامه درسی و مفهوم برنامه درسی پاسخگو به فرهنگ به صورت تحلیلی تبیین شده است. منابع گردآوري دادهها اسناد و منابع معتبر علمی کتابخانهاي و الکترونیکی بودهاند که به صورت منابع دست اول و مستند در اختیار محققین قرار داشته است.

-3 یافتهها

در این بخش یافتههاي پژوهش بر مبناي هر یک از چهار مقوله کلی مورد نظر در پژوهش مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

فرهنگ یادگیري و آموزش

فرهنگ یادگیري مفهوم تازهاي است که در دهههاي اخیر وارد ادبیات آموزشی شده است. با توجه به این مفهوم کلیه عناصر برنامه درسی، رفتارهاي آموزشی معلم و یادگیرنده که در یک محیط یادگیري با یکدیگر تعامل پیدا میکنند، از بستر فرهنگی آن محیط تأثیر میپذیرند - سراجی،. - 1391 به عبارت دیگر فرهنگ یادگیري اشاره به ارزشها و مفرضات مشترك افراد در مورد فرآیند یاددهی- یادگیري دارد

گرچه پژوهش هاي عمیق در زمینه فرهنگ یادگیري غالبا به دهه 1970 و بعد از آن مربوط می شود، لیکن مدتها قبل ویگوتسکی در واکنش به نظریه رشد شناخت ذهنی پیاژه و ادعاي او درباره جهان شمول بودن مراحل چهارگانه رشد ذهنی به طرح این موضوع پرداخت که یادگیري و تفکر،اساساً در فرهنگ، تاریخ و اجتماع هر فرد ریشه دارد و نمیتوان مراحل رشد شناختی یکسانی را براي همگان تصور کرد. جروم برونر از دیگر مبدعان اصطلاح فرهنگ یادگیري، با تأکید بر نقش فرهنگ در برنامه درسی و فرآیند یادگیري آن را آیینه توصیف، تحلیل و تفسیر برنامه هاي درسی آشکار و پنهان تلقی میکند.

از نظر او فرهنگ بستري را براي شکلگیري تعاملات بین دانشآموزان، ارتباط بین معلم و دانشآموزان، نحوه کلاس داري، نوع نگاه به محتوا، فرصتهاي یادگیري و شیوههاي ارزیابی فراهم میسازد که به مجموعه آن فرهنگ یادگیري گفته می شود. بر این اساس گرچه یادگیريغالباً در ذهن صورت میپذیرد ولی ریشه و منشأ فرهنگی دارد

بنابراین رویکردهاي آموزش و یادگیري از مناسبات فرهنگی، فکري و نظري متفاوتی تغذیه میکنند. اقتباس رویکردها و روشهاي اندیشه و عمل تربیتی بدون توجه به موقعیتهاي فرهنگی و اجتماعی زیست و بالندگی آنها آفتزا است و در عمل ناکارآمديهاي بسیاري را به فرایند آموزش و یادگیري تحمیل میکند. داستانهاي غم انگیز ناکامیهاي پیاپی اصلاحات آموزشی فراگیر، اقتدار- بنیاد و تقلیدي، نظامهاي آموزشی بخشی از جهان سوم ازجمله ایران در دهههاي گذشته را به اصلاح هراسی یا امتناع از اصلاحات آموزشی کشانده است

انسان نیازمند آموزش و یادگیري است که به توانایی او بیافزاید و اورا یاري دهد تا بخشی از فرایند حیات بخش هستی باشد، یادگیري زاینده اي که علاوه بر افزایش تواناییهاي سازگاري انسان با محیط به توسعه خلاقیت و نوآوري در او نیز کمک می کند. بنابراین تعریف، فرایند و الگوهاي آموزش مدرسهاي، برنامههاي درسی، سبکهاي یادگیري و هدفهاي تربیتی در موقعیتهاي فرهنگی متفاوت تفسیرهاي گوناگونی پیدا میکنند و متناسب با سازه هاي فرهنگی-اجتماعی متفاوت دگرگون میشوند

بر اساس مفهوم فرهنگ یادگیري و آموزش میتوان گفت آن نوع برنامه درسی اثربخش خواهد بود و میتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد که تا حد امکان متناسب با فرهنگ یادگیري و آموزش در آن جامعه باشد. به عبارت دیگر اگر در برنامهریزيها براي اجراي برنامه درسی طراحی شده فرهنگ یادگیري و آموزش جامعه مدنظر قرار نگیرد، آن برنامه درسی نمیتواند اثربخش باشد و در نتیجه تلاشهاي صورت گرفته در این زمینه با ناکامی مواجه خواهد شد؛ زیرا روشها و راهکارهایی که برخاسته از زمینه و متن جامعه باشد بهتر میتواند موفقیت یک برنامه را در رسیدن به اهدافش یاري رساند.

برنامه درسی چندفرهنگی

امروزه با از میان رفتن مرزها و در نظر گرفتن روابط و تعاملات فرهنگها و تأثیر آنها بر یکدیگر، بیش از پیش ضروري است که در امر برنامهریزي و به ویژه در طراحی برنامه درسی به این مهم توجه شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید