بخشی از مقاله
چکیده
جرم عبارت است از انجام دادن فعل، یا گفتن قول که قانون اسلامی آن را حرام شمرده و بر فعل آن، کیفری مقرر داشته است
.واژه فساد نخستین بار توسط ارسطو و بعدها سیسرون بهکار رفت.فساد را استفاده غیرمجاز از قدرت عمومی برای منافع خصوصی تعریف میکنند. اصطلاح فساد از فعل لاتینRumpereمیآید،که به معنی شکستن است. میردال،معتقد است تمام شکلهای گوناگون انحراف یا اعمال قدرت شخصی و استفادهی نامشروع از مقام و موقعیت شغلی،فساد محسوب میشود.
بانک-جهانی،جرایم اقتصادی یا مالی را سوءاستفاده از قدرت و اختیارات دولت به منظور تأمین منافعشخصی تعریف مینماید.به تعبیر دیگری جرایماقتصادی ، کلیه رفتارها و سوءرفتارهایی که موجب اختلال در نظماقتصادی یا عملکرد بهینه مراکز اقتصادی در مقیاسهای مختلف از واحدهای کوچک گرفته تا اخلال در اقتصادکشور، تعریف میکنند.
کارکرد اقتصاد در حوزه امنیت-اعم از امنیت ملی و فراملی- به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل گردیده؛و برخی تحلیلگران راهبردی - میردال - معتقدند بعد اقتصادی امنیتملی با تغییراتی ، جای بعدنظامی را گرفته و به تدریج به عنوان نقطه مرکزی،در آمده است.روش انجام مقاله مذکور به روش کتابخانهای است و هدف آن؛ ضمن معرفی فساد اقتصادی،به راههای پیشگیری و تجربیات برخی کشورها در این زمینه پرداخته میشود.
-1 مقدمه
سازمانهای جهانی، فساد مالی وسیاسی را یکی از مهمترین نگرانیهای مدیریت دولتی و مانعی بزرگ برای توسعهپایدار می-دانند. در فرهنگ وِبستِر،فساد به صورت پاداش نامشروع برای وارد کردن فرد به تخلف از وظیفه،تعریف شده است؛در نتیجه فساد عبارت است از خروج هر چیز از اعتدال،چه این خارج شدن اندک باشد و چه زیاد.به اعتقاد ساموئل هانتینگتون، هرگاه فرصتهای سیاسی نایاب شوند،فساد رخ میدهد،چرا که مردم از رفاه و ثروت برای خریداران قدرت استفاده میکنند و هرگاه فرصتهای اقتصادی کم باشند،باز هم فساد رخ میدهد،چرا که قدرت سیاسی برای رسیدن به ثروت و رفاه به کار میرود. بانکجهانی،جرایم اقتصادی یا مالی را سوءاستفاده از قدرت و اختیارات دولت به منظور تأمین منافعشخصی تعریف مینماید.
به تعبیر دیگری جرایماقتصادی عبارت است از کلیه رفتارها و سوءرفتارهایی که موجب اختلال در نظماقتصادی یا عملکرد بهینه مراکز اقتصادی در مقیاسهای مختلف از واحدهای کوچک گرفته تا اخلال در اقتصادکشور میشود. منظور از مفاسدمالی ،فساد مالی کارکنان دولت نسبت به اموال دولتی یا اموالی است که در اختیار دولت است یا جرایمی که کارمندان و کارکنان دولت در راستای انجام وظایف قانونی خود انجام میدهند و جنبه مالی دارند.مانند اختلاس،ارتشا،تصرف غیرقانونی،تدلیس درمعاملات دولتی،اخذ پورسانت.
پدیده رانت و رانتخواری که تحت عنوان تبعیض در توزیع منابع،امکانات و فرصتهای ویژهای که دیگران در شرایط مساوی از آن برخوردار نیستند،از مفاسدی میباشد که در شکلگیری مفاسد و جرایم اقتصادی نقش برجستهای دارد. امام صادق - ع - می فرمایند:»یک درهم که برای پیشگیری بیماری خرج شود، بهتر از مبلغ زیادی است که برای درمان، به مصرف برسد
.« پیش گیری یا جلوگیری کردن هم به معنی »پیش دستی کردن، پیشگرفتن و به جلوی چیزی رفتن« و هم به معنی »آگاه کردن، خبر چیزی را دادن و هشدار دادن« است اما در جرمشناسی پیشگیرانه، پیش گیری در معنی اول آن مورد استفاده واقع می شود یعنی با کاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیش گرفتن از بزهکاری است، اما از نظر علمی پیشگیری یک مفهوم منطقی- تجربی است که همزمان با تأملات عقلانی و مشاهدات تجربی ناشی میشود..
-2 مفهوم جرم
از نظر فقهای اسلامی:»جرم عبارت است از انجام دادن فعل، یا گفتن قول که قانون اسلامی آن را حرام شمرده و بر فعل آن کیفری مقرر داشته است یا ترک فعل یا قول که قانون اسلام آن را واجب شمرده و بر آن ترک،کیفری مقرر داشته است و برای او کیفر و مجازاتی معین شده است.درجرمشناسی، یعنی علمی که به علتهای وقوع بزه و درمان اعمال مجرمانه میپردازد، جرم ،کلیه اعمالی است، ضداجتماعی یا تنشهایی که جامعه را دستخوش آسیب میکند.
در قلمرو حقوق جزا بر اساس ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب سال » :1370هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات باشد؛ جرم محسوب می گردد.« در زمینه علتشناسی جرم، نظریه هایبنیادی انسانشناسی، زیستشناسی، روانشناسی و جامعه شناسی مطرح گردیده که بر اساس هریک از این دیدگاهها، نارساییهای جسمی، وراثت، اختلالات روانی، جامعه و عوامل وابسته به آن می توانند زمینه های مساعد مجرمیت را فراهم کنند. از پیشگیری تعاریف مختلفی گردیده است، ولی آن- چه که مهم است برای جلوگیری از وقوع جرم، بزه، جنایت، انحراف و...ازلفظ واصطلاح پیشگیری زیاد استفاده میشود ؛ در روایات اسلامی نیز به پیشگیری پرداخته شده است ،مثال؛ امام صادق - ع - در این خصوص میفرمایند:»یک درهم که برای پیشگیری بیماری خرج شود، بهتر از مبلغ زیادی است که برای درمان، به مصرف برسد
-3 مفهوم فساد
در مباحث فلسفی ،الهی یا اخلاقی، فساد به انحراف معنوی یا اخلاقی از یک ایدهآل گفته میشود.فساد شامل اعمال متعددی از جمله رشوه و اختلاس میباشد.فساد دولتی یا سیاسی، زمانی اتفاق میافتدکه یک مسؤل یا کارمند دولتی ازظرفیتهای رسمی برای مقاصد شخصی بهرهگیری کند. واژه فساد نخستین بار توسط ارسطو و بعدها سیسرون بهکار رفت.
فساد را به معنی استفاده غیرمجاز از قدرت عمومی برای منافع خصوصی تعریف میکنند.واژه فساد در لغت به معنی تباهی است.اصطلاح فساد از فعل لاتینRumpereمیآید،که به معنی شکستن است.بانک جهانی در تعریف فساد میگوید:سوءاستفاده از اختیارات دولتی برای کسب منافع شخصی.
سازمانهای جهانی پدیده فساد مالی وسیاسی را به عنوان یکی از مهمترین نگرانی-های مدیریت دولتی و مانعی بزرگ برای توسعهپایدار قلمداد کردهاند.
فساد به طور کلی به حادثهای اطلاق میشود که در آن دگرگونی شی به حدی میرسد که دیگر نمیتوان آن را بدان نام نامید و یا شناسایی کرد.فساد قهراً در مقابل موجود شدن است.اگر موجود شدن دال بر حصول صورت نوعیه باشد،فساد دال بر زوال آن است.در حالی که موجود شدن دال بر وجود بعد از عدم است،فساد دال بر عدم بعد از وجود است.از نظر فلسفی، فساد عبارت است از دگرگونی ناگهانی است که بر شی وارد میشود و حالت آن را تغییر میدهد یا آن را به شی دیگری تبدیل می-کند.مانند تبدیل آتش به خاکستر و تبدیل بدن به خاک.اشیایی که فساد بر آنها وارد میشود،بیشتر اشیاء مرکب هستند نه اشیاء بسیط
در فرهنگ وِبستِر،فساد به صورت پاداش نامشروع برای وارد کردن فرد به تخلف از وظیفه،تعریف شده است؛در نتیجه فساد عبارت است از خروج هر چیز از اعتدال،چه این خارج شدن اندک باشد و چه زیاد
در تعریف کلاسیک،دُبِل،فساد را فقدان ظرفیت وفاداری میداند.کولین نای، فساد را تخطی یک مقام دولتی از وظایف رسمی برای رسیدن به منافع و رفاه خود یا اقوام نزدیک یا ارتقای موقعیت،میداند.
مشتاق خان از دیگر کسانی است که به تعریف فساد پرداخته و فساد را»رفتاری که از اصل رسمی حکومتی حاکم برعملکردهای یک فرد در جایگاه دولتی به دلیل انگیزههای شخصی نظیر رفاه،قدرت یا مقام،انحراف پیدا کرده است«تعریف میکند.
ساموئل هانتینگتون، نیز معتقد است هرگاه فرصتهای سیاسی نایاب شوند،فساد رخ میدهد،چرا که مردم از رفاه و ثروت برای خریداران قدرت استفاده،میکنند و هرگاه فرصتهای اقتصادی کم باشند،باز هم فساد رخ میدهد