بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه در سراسر جهان توجه به نیازهای اساسی شهروندان در محیطهای شهری و نیز توجه به رفع مشکلات و معضلات شهری از جمله کاهش ناهنجاریها و افزایش امنیت در فضاهای عمومی، از مهمترین مسائلی است که همواره مدیران، برنامه ریزان و طراحان شهری به آن توجه کرده اند. با گسترش شهرها و فرهنگ شهرنشینی، فعالیت های جدیدی برای زنان تعریف شده که حضور هر چه بیشتر آنان در اجتماع را طلب می کند. اما این گروه خاص ویژگیهایی دارد که حفظ امنیت و تامین شرایط حضور آن را دچار چالش می سازد.
محدودیت های حضور زنان در فضای عمومی دامنه وسیعی از عوامل اجتماعی-کالبدی را در بر می گیرد. برای سهولت این حضور، تامین امنیت زنان امری ضروری است که با برنامه ریزی شهری اصولی و طراحی درست فضاهای عمومی شهرها و به کار گیری همزمان نهادهای ایجاد امنیت و قوانین شهری، این مهم فراهم می شود.
هدف از این مقاله بررسی عوامل و دلایل ایجاد محدودیت های حضور زنان و ایجاد احساس نا امنی برای این گروه خاص در فضاهای عمومی شهر و یافتن رابطه میان برنامه ریزی های کلان شهری و راهکارهای طراحی محیط با احساس امنیت زنان است.
این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعاتی، عواملی همچون فضاهای عمومی شهری و ویژگی های آنها، حضور زنان و عوامل محدودیت آن، تعریف امنیت در همه انواع آن و نیز عوامل ایجاد نا امنی برای زنان در شهرها بررسی شده و رابطه بین طراحی و برنامه ریزی شهری با این عوامل تبیین شده است. در نهایت به نظر می رسد میان برنامه ریزی شهری و ایجاد احساس امنیت برای گروه های خاصی مانند بانوان رابطه مستقیمی وجود دارد و با به کارگیری آن به طور همزمان با تمهیدات موازی، امنیت اجتماعی این گروه تامین می شود.
-1مقدمه:
امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت بستر ساز توسعه جوامع انسانی است و سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. حضور مردم در فضای عمومی شهر مستلزم احساس امنیت از سوی آنان است. یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی - احساس عدم امنیت - است.
حضور مردم در فضای عمومی شهرمستلزم احساس امنیت از سوی آنان است .یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی است . ناامنی مکان ها و فضاهای عمومی نشاط و سلامتی را در زندگی روزمره مختل می کند و با ایجاد مانع بر سر راه رشد فرهنگی و مشارکت عمومی، هزینه های زیادی را بر جامعه تحمیل می کند. حیات جمعی آدمیان در صورتی قرین آرامش و آسایش است که امنیت به مثابه مقوله ای بنیادین در ابعاد و جهات مختلف زندگی حکمفرما باشد
امروزه در سراسر جهان توجه به نیازهای اساسی شهروندان در محیطهای شهری و نیز توجه به رفع مشکلات و معضلات شهری از جمله کاهش ناهنجاریها و افزایش امنیت در فضاهای عمومی، از مهمترین مسائلی است که همواره مدیران، برنامه ریزان و طراحان شهری به آن توجه کرده اند. در بحثهای مرتبط با این مقوله، فقط جنبه های انسانی مد نظر نیست بلکه عوامل محیطی نیز از گذشته های دور تأثیرگذار بوده است
فضا عنصر جدا نشدنی ساخت مادی و ساختمند شدن زندگی اجتماعی است و این بدان معناست که نمی توان آن را جدا از جامعه و روابط اجتماعی فهمید
روابط اجتماعی در خلاء شکل نمی گیرد. به عبارت دیگر، هر شکلی از روابط را می توان در بستر اجتماعی خاصی جستجو نمود. مکان یکی از عناصری است که می تواند تا حدودی این بستر و زمینه را به مامعرفی کند. مشاهده گذرا و سطحی زندگی بانوان در داخل و خارج از خانه این فرض را در ذهن مشاهده گر بیدار می کند که گویی آنان در اماکن خاصی حضور دارند و رفت و آمد آنان در کلیه اماکن خارج از خانه به سهولت امکان پذیر نیست. از بین بردن این محدودیت و یافتن راه حلهای ایجاد سهولت حضور بانوان مستلزم شناخت عوامل ایجاد کننده این محدودیت است. بنابراین در ادامه به بیان مسائل پیرامون این موضوع پرداخته می شود.
-1-1بیان مسئله و ضرورت آن:
با گسترش روند شهرنشینی به عنوان موضوعی جهان شمول، اینک پرداختن به عوامل موثر بر احساس امنیت شهروندان اهمیتی افزون یافته است . مفهوم احساس امنیت یکی از شاخص های کیفیت زندگی در شهرها است و آسیب های اجتماعی از مهمترین پیامد های نبود امنیت به شمار می روند
مقوله امنیت و احساس امنیت در نزد شهروندان یک شهر از دو جنبه واجد اهمیت است:
- اول آنکه شهر به مثابه یک موقعیت زیستی که در بر دارنده حجم متراکمی از افراد گوناگون است در صورتی قادر به ایفای کارکردهای ویژه خود خواهد گردید که امنیت در نزد ساکنان آن در حد قابل قبولی ارزیابی شود.
- دوم آنکه با توجه به شهر نشین بودن - و یا شدن - اکثریت مردم در سراسر جهان، مقوله امنیت در شهر در پیوند با موضوعات کلیدی و عمده ای همچون امنیت ملی قرار می گیرد و لذا واجد اهمیت می شود.
اما به نظر می رسد در این میان، امنیت زنان در محیط های شهری به عنوان موضوعی مهم و وابسته به عموامل گوناگونی چون فرهنگ، سن، وضعیت تاهل و ... به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. امروزه عواملی مثل تحصیل یا اشتغال، موقعیتهای به رسمیت شناخته شده ای را برای خروج زنان از خانه و نیز امکان ارتباط آنان با دنیای بیرون از خانه و حضور در فضاهای عمومی و رسمی را که پیش از این مردانه بود، فراهم نموده است. بنابراین ضرورت پرداختن به موضوع امنیت این گروه خاص برای حفظ بقا و امنیت کل جامعه و فراهم شدن امکان رشد هرچه بیشتر آن بسیار حیاتی به نظر می رسد
-2-1 هدف پژوهش:
بهبود هر وضعیتی مستلزم شناخت ویژگی ها و ناهنجاری ها و ظرفیت های مربوط به آن است، برای ایجاد این شناخت بررسی تمام زوایا و تعاریف مرتبط با آن امری اجتناب ناپذیر است. پیشرفت و رشد هر جامعه مسلما به حضور زنان آن جامعه و چگونگی این حضور وابستگی زیادی دارد و برای میسر شدن آن باید نقش زنان روشن و مسیر ایفای این نقش مهیا شود. این پژوهش در راستای روشن شدن علل و زمینه های بروز نا امنی و محدودیت برای حضور بانوان در فضاهای عمومی شهرها، به بررسی ماهیت و ساختار این فضاها می پردازد و روابط اجتماعی و فرهنگی که در خلل استفاده شهروندان از این فضاها صورت می گیرد را با هدف روشن شدن جایگاه و ویژگی های حضور بانوان در فضای عمومی بررسی می کند.
-3-1 روش پژوهش:
روش تحقیق در این مقاله بصورت توصیفی- تحلیلی می باشد: بدینصورت که ابتدا به بررسی ادبیات مربوط به فضای عمومی و اهمیت آن در شهر و نیز ویژگیهای حضور بانوان در این فضاها پرداخته، سپس ارتباط میان این دو از دیدگاه برنامه ریزی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، فضاهای عمومی در شهر ارتباط نزدیک و قوی با شکل گیری مفهوم شهروندی و امنیت اجتماعی از جمله امنیت بانوان دارد. به همین ترتیب فضاهای عمومی بستر اصلی شکل گیری جامعه مدنی در شهرها می باشند.
-4-1 پیشینه پژوهش:
در رابطه با موضوع پژوهش،تحقیقاتی صورت گرفته که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-سیفائئ - - 1384 در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "مطلوبیت سنجی فضاهای عمومی شهری جهت استفاده گروه های خاص - زنان - در الگوی برنامه ریزی مشارکتی" برای پاسخگویی به نیازهای گروه های اجتماعی خاص استفاده کننده از فضا، با بررسی دقیق - کالبدی و عملکردی - محدوده مورد مطالعه و با در نظر گرفتن شاخص های فضای عمومی موفق، به این نتیجه رسیده است که در برنامه ریزی شهری برای دستیابی به محیط های شهری انسانی تر، باید شرایط حضورگروه زنان به عنوان بخشی از گروه های خاص اجتماعی فراهم شده تا عدالت جنسیتی برقرار شده و بازتولید فرهنگی شهری حاصل شود.