بخشی از مقاله
چکیده:
شهرهای بزرگ، کانون های ازدحام و تراکم حداکثر فضای کالبدی و جمعیت شهری هستند. این تراکم فزاینده پیامدهایی اجتناب ناپذیر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد که در این زمینه نقش هنر و فرهنگ از اهمیت بیشتری برخوردار است. هنر نمایش به عنوان هنری زنده و پویا جوهره ذاتی خود را از فرهنگ و زبان ارتباطی هنر را برای انتقال مفاهیم بکار میبرد. اما مهمترین عامل موثر در دریافت یک نمایش خوب توسط مخاطب مکان است. آن جا که مردم گرد هم میآیند و نسبت به یک نمایش واکنش نشان می دهند. این مقاله نشان می دهد که استفاده از نمادهای شهری مانند بناهای تاریخی و مذهبی و هنری مانند فضاهای نمایشی، فضاهای یک شهر را جذاب ساخته و ایجاد رضایت بین شهروندان و جذب گردشگران می شود.
مقدمه
فرهنگ را می توان به دو صورت فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی تعریف کرد. فرهنگ مادی، وسایل و ابزارهای مادی و آنچه به دست بشر از ماده طبیعی ساخته می شود و به شیوه ها و فرآیندهای ساخت و ساز آنها می پردازد و فرهنگ معنوی شامل ارزش ها، باورها، اندیشه ها، دانش و فن ها، دین، آداب و سنت ها، علوم و فلسفه، ادبیات، هنر و همه فرآورده های ذهنی انسان است . با توجه به نقش اساسی هنر نمایش در انتقال فرهنگ از اهمیت بیشتری برخوردار است. هنرهای نمایش به عنوان هنری زنده و پویا جوهره ذاتی خود را از فرهنگ و زبان ارتباطی هنر را برای انتقال مفاهیم بکار میبرد.
فرهنگ و هنر
در روزگار ما، شهرها به ویژه شهرهای بزرگ، کانونهای ازدحام و تراکم حداکثر فضای کالبدی و جمعیت شهری هستند. این تراکم فزاینده پیامدهایی اجتناب ناپذیر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. از جمله این پیامدها و چالشها عبارتند از: آلودگی هوا، آلودگی صوتی، جرم و بزهکاری و انواع کجروی های اجتماعی و به لحاظ اقتصادی با دشواریهایی از قبیل معیشت بیکاری و تورم و چندین نوع مسئله و موانع دیگر مواجه است. نقش فرهنگ و هنر در ارتقای کیفیت زندگی شهری در این راستا معنا میشود.
در یک کلام فرهنگ و هنر هر یک و یا توأمان نقش تعدیل کننده دارند. جامعه شناسان نهادهای اجتماعی را به عنوان ساختارها و مفاهیم اصلی جامعه به 6 گروه اصلی تقسیم می کنند که عبارتند از نهاد های خانواده، آموزش و پرورش، سیاست، اقتصاد، مذهب و فراغت و هنر. در جوامع توسعه یافته و یا در حال توسعه، هنر نمایش از ارکان اصلی و تحول آفرین نهاد اجتماعی ششم - فراغت و هنر - محسوب می گردد.
این نهاد اجتماعی در راستای رفع نیازهای انسانی و اجتماعی،ضمن تعامل با ساختارها و هنجارهای جمعی، با هنر آفرینی و خلق آثار نمایشی به تجلی زیبای حقایق و بیان جذاب انگیزه ها و احساسات مردم می پردازد و کارکرد عمیق و فراگستر خود را هم به عنوان آینه حیات جمعی و هم به عنوان الگوی زندگی اجتماعی بروز می دهد.از سوی دیگر جامعه شناسان بر حسب رویکردها و کارکردهای اجتماعی نهاد های اجتماعی را از نظر اهمیت و اثر بخشی از سطح به عمق به 3 دسته تقسیم می کنند:
نهادهای نخستین با کارکردهای معیشتی و دفاعی جامعه نهاد های دوم با کارکردهای حقوقی ،انتظامی و سیاسی جامعه نهاد های سوم با کارکردهای فرهنگی ،هنری و تربیتی
در این نگرش جوامع نخستین پس از تهیه لباس و مسکن و غذا به آفرینش هنری پرداختند تا مطبوع تر و خوشایند تر زندگی کنند. از این رو تئاتر و هنرهای نمایشی در این رویکرد جامع شناختی از نهاد های نوع سوم و عمیق در جامعه محسوب می شوند زیرا با عمیق ترین نیازها و متعالی ترین مکنونات فکری و قلبی بشر بصورت جمعی مرتبط است.
وقتی هنردوستی و فرهنگ پذیری در جامعه رواج یابد، تنگناها و آسیبهای مربوط به نهاد های نخستین - دفاعی و معیشتی - و سو گیری نهادهای بعدی - حقوقی،سیاسی و انتظامی - به سرعت بهبود یافته و امکان ایجاد جامعه ای فرهنگی و آرمانی افزایش خواهد یافت. از طرفی در عصر حاضر که همه انسانها به ویژه جوانان و نوجوانان به دلیل کم تجربگی نیازمند راهنما و مشوق هستند حضور و وجود عاملی به جز خانواده، دوستان و ...قطعاً خواهد توانست نقش مشوق را برای این قشر بازی کند. در این بین هنرهای نمایش همانند یک یار می تواند این نیاز را برآورده سازد.
اما مهم ترین عامل موثر در دریافت یک نمایش خوب توسط مخاطب مکان است. در طول تاریخ فضاهای نمایش، نظام ثابت روابط مکانی که در حقیقت به خود سالن نمایش و ابعاد صحنه اطلاق می شود همواره تغییر کرده و متحول شده است. مبنای همه تغییرات ارتباط بوده است. نظام های ثابت در هم شکسته شدند تا مخاطب به صحنه نمایش نزدیک تر شود و روند فرایند ارتباط شکل مطلوب تری به خود بگیرد. آن جا که مردم گرد هم می آیند و نسبت به یک نمایش واکنشی یکپارچه و دسته جمعی نشان می دهند، شاهد یک همگرایی اجتماعی هستیم و در جایی که مردم گرد می آیند اما نسبت به یک نمایش واکنش فردی نشان می دهند، شاهد یک واگرایی اجتماعی هستیم. مثلا در یک نمایش خیابانی یک همگرایی اجتماعی و در تالارها و نمایش های صحنه ای یک نوع واگرایی اجتماعی به شمار می رود و این حضور اجتماعی ، شور، نشاط و شادابی درونی به انسان می دهد و به خاطر همین حس و حال است که همه آن را باور دارند.
طراحی فضاهای شهر از جمله فضاهای نمایش علاوه بر ویژگی های عملکردی بر هویت شهر اثرگذار است. هویت در روند ناگزیر جهانی شدن و نفوذ فرهنگی که از پشتوانه تمدن و توسعه یافتگی برخوردارند، دغدغه ملت هایی است که از رسانههای فرهنگی - تاریخی برخوردار هستند و واقفند که می بایست راستای توسعه عمومی خود را با مکنونات فرهنگ جامعه به گونه ای سازگار کنند که از طریق ارتقاء آن یارایی مقابله با آثار و تبعات ناخواسته این نفوذ قدرتمند امکانپذیر باشد.
هویت
هویت عبارت است از شخصیت و حقیقت هر شئ یا شخص یا شهر که صفات و مشخصات جوهری او را در بر میگیرد. ویژگی های هر شهر تحت تاثیر محیط جغرافیایی شامل ساختارهای فرهنگی - تاریخی آن منطقه جغرافیایی شکل میگیرد. البته ساختارهای فرهنگی از جمله ایدئولوژی و سیاستهای حاکم بر هرمنطقه جغرافیایی به شدت در هویت شهر تاثیر میگذارد، از این رو میتوان گفت هویت هر شهر تجلی فرهنگ در محیط است - پوراحمد، . - 1385 لازم به ذکر است هویت شهر با شکل شهر تفاوتهایی داردامروزه شهرهای زیادی داریم که به ظاهر زیبا محسوب میشوند ولی از عناصر هویتی تهی میباشند. هویت و شخصیت شهر زمانی معنا پیدامی کند که شاخصهای خاص شهر نمود یابند. شاخصهایی که ریشه در مکان و زمان دارند و با سنت، عقاید و به طور کلی با دانش و فرهنگ آن جامعه پیوستهاند
شخصیت و هویت شهری تابعی از وضعیت منطقه، سنت های فرهنگی، فعالیت های موجود در شهر و هویت رسمی شهر است که حاصل تصمیمات گذشته در مورد شهر می باشد. باید به چنین تفاوتهایی بها و ارزش خاصی داده شود و در حفظ وتقویت آنها کوشید
بدین ترتیب شهرهمچون مدرکی مستند مینماید که از طریق ظاهرکلی، خودتاریخ رابه نمایش میگذارد. لذا هریک از این ساختههای بشری بیش از آنکه مصالح و شگردهای ساختمانی را آشکار کنند، به اظهارنحوهای از تفکرمی پردازند. آنها یادآور ماجراها و رویدادهای مهم هستند و در واقع شهرها را میتوان فصول کتاب تاریخ دانست
شهر به عنوان مجموعهای فرهنگی -کالبدی، براساس نیازها، فعالیتها و رفتار ساکنین آن شکل گرفته است و در معنای تاریخی خود، نقطهای است که در آن حداکثر تمرکز قدرت و فرهنگ یک اجتماع متبلور میشود. تجارب انسانی به علائم ماندگار، نمادها و الگوهای رفتاری ترجمه میشود. بناها، یادمانها و معابر عمومی، در مقایسه با مصنوعات پراکندهی نواحی غیر شهری، بیش از گذشته در برابر دیدگان انسانها خود نمایی میکند
شهرها تنها نقطههای بیتحرک روی نقشهها نیستند، بلکه آنچه که یک شهر را پویا و جذاب میکند و سبب ایجاد رضایت در بین شهروندان و جذب گردشگران میشود، تاریخ، فرهنگ، زیبایی بصری و منظر شهری است که نمود ویژه آن در المانها و نمادهای شهری به وضوح قابل رویت است.
نمادها و المان های شهری
از جمله عناصر مهم هویت بخشی شهرها نمادها هستند. نمادگرایی ابتدا در هنر ظهور کرد و به تبع آن دراشکال دیگر زندگی مردم ازجمله شهرها نمود عینیت یافت.