بخشی از مقاله

چکیده

ادبیات حماسی، در تربیت اخلاقی جامعه نقشی مهم دارد و شاهنامهی فردوسی به عنوان حماسهای ملی، در پرورش فضائل اخلاقی، به ویژه در بین ایرانیان همواره نقشآفرین بوده است. یکی از این فضائل، تدبیر و کاردانی است. براساس پژوهش حاضر، نمودهای فضیلت تدبیر و کاردانی در شاهنامه ذیل سه مورد قابل تقسیم است: نخست توصیف تدبیر و کاردانی و نشانههای آن، دوم اندرز به تدبیر و کاردانی و سوم تدابیر جنگی است. برای تبیین این موارد از نظریه فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه گانهی دانش، عاطفه و اراده به عنوان چارچوبی تئوریک و فلسفی استفاده گردیده است و برای هر یک از موارد سه گانه، شواهد کافی از شاهنامه انتخاب و نقل گردید.

بررسی حاضر نشان میدهد که مفهوم تدبیر و کاردانی در هرسه حیطهی ذکرشده، در شاهنامه به کار رفته است، بدین معنا که حماسه پردازی چون فردوسی با توصیف کردن، اندرز دادن و نمایش تدابیر جنگی در صحنهی عمل، زمینه را برای ترویج و پرورش فضیلت تدبیر و کاردانی به مثابه کنشی اخلاقی فراهم کرده است و کار او در این خصوص مبنایی فلسفی و تربیتی دارد. روش ما در مطالعه و بررسی این پژوهش به شیوهی تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است.

.1 مقدمه و طرح مسأله

ادبیات، از روزگاران دیرین نقش برجستهای در پرورش فضائل اخلاقی داشته است و این دو همواره تاثیری متقابل بر همدیگر دارند.

سینثیا ریچی و دورینهِرلی - 1996 - معتقدند که "فضایل میتوانند در انواع و اشکال ادبی مطرح و آموزش داده شوند" در واقع طی سالیان دراز، ارزشهای اخلاقی و هنجارها از طریق ادبیات و داستان سرایی به تصویر کشیده شده است و حتی این میراث باعث تقویت ارزشهای فرهنگی و تربیت منش در دانش آموزان می- شود

دیدگاه اخلاقی فضیلت، قائل به نیروی بالقوهای برای ادبیات در امر تربیت اخلاقی است. فلوبرت معتقد است که ادبیات میتواند پاسخی برای زندگی کردن به شیوه اخلاقی باشد

 در این بین، ادبیات کهن و کلاسیک جایگاه خاصی در تربیت اخلاقی انسانها دارد، زیرا قادر به برانگیختن تمایلات عمیق ما برای دنیایی بهتر است

شاهنامه فردوسی نیز به عنوان یکی از مهمترین متون ادبی- حماسی جهان، که برخوردار از کنشها و منشهای اخلاقی است، همواره در طول تاریخ نقش تربیتی مهمی در زندگی ایرانیان ایفا کرده است. به واقع فرهنگ، زبان و هویت ملی ایرانیان تحت تاثیر شاهنامه فردوسی قرار دارد. یکی از این موارد پرورش حس میهندوستی است که از اهداف و موضوعات اساسی شاهنامه محسوب میشود

فردوسی به کسی میماند که بربارویِویرانِ شهری سوخته ایستاده شکوهِ برباد رفته آن را توصیف میکند

پس از فردوسی، هویت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستر فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. اگر دیوان حافظ، ناخودآگاه جمعی ایرانیان را باز میتاباند، شاهنامه خودآگاه جمعی ایرانیان است

به قول تودوآ، ایران قدرتمند باستان، تنها در آرمان و خیال ایرانیان به حیات خود ادامه میداد

ما در این پژوهش وطندوستی را به مثابه یک فضیلت اخلاقی و با استفاده از نظریهی سهگانه ارسطو، در شاهنامه فردوسی بررسیکردهایم.

.2 پرسشهای تحقیق اساسیترین پرسشهای این پژوهش این است که آیا میتوان تدبیر و کاردانی را یک فضیلت اخلاقی دانست و به ترویج و گسترش آن در میان جامعه کمک کرد؟ آیا میتوان در آرا و اندیشههای اندیشمندان و فیلسوفان، بنیانی فلسفی و تربیتی برای تدبیر و کاردانی یافت؟ آیا میتوان این عنصر را با نظریهی سهگانه ارسطو تبیین کرد؟

.3 پیشینه و لزوم انجام گرفتن تحقیق در خصوص موضوع تدبیر و کاردانی در شاهنامه، پیش از این مطالب بسیاری به صورت کتاب و مقاله نوشته شده است اما آثاری که به این موضوع به عنوان یک فضیلت اخلاقی در شاهنامه پرداخته باشد و آن را با نظریهی سهگانه ارسطو در حیطهی علم اخلاق منطبق بداند، نوشته نشدهاست. البته پژوهشهایی انجام گرفته که کمابیش با بخشی از موضوع این مقاله ارتباط دارند و ما ضمن ارج نهادن بر کار این پژوهشگران از آنها استفاده کردهایم؛

از جمله: خزایی - 1389 - در کتاب اخلاق فضیلت، به بررسی فلسفی مفهوم فضیلت پرداخته ونوعی از اخلاق یعنی اخلاق فضیلت را شرح داده است. صفایی مقدم - 1387 - ، برنجکار - 1381 - و امیریان - 1392 - در مقالات خود، کرانستون - 2014 - در پایان نامه تاب آوری همیشگی و هایمن - 2015 - در کتاب اراده، دانش و میل نظریه سه گانه ارسطو یعنی دانش، عاطفه و اراده را بررسی کرده اند که نوعی چارچوب تئوریک در بحث اعمال و فضایل است. در زمینه ادبیات حماسی که شاهنامه نیز جزیی از آن است، افرادی چون ذبیح االله صفا - 1374 - ، و فتح االله کشاورز - 1381 - تحقیقات ارزشمندی انجام دادهاند و در زمینهی اخلاق و فضایل اخلاقی، افرادی چون خالقی مطلق - 1381 - در سخنهای دیرینه، ماگالی تودوآ - - 1377 در کتاب از پانزده دریچه: نگاهی به فردوسی و شاهنامه او و میرزا ملا احمد - 1388 - در کتاب بیا تا جهان را به بد نسپریم به پژوهش پرداخته اند.

اهمیت و تازگی پژوهش حاضر در این است که که به طور مستقل و مفصّل به موضوع تدبیر و کاردانی در شاهنامه و ارتباط آن با اخلاق و فضیلت پرداخته است و آن دو را با نظریه فضیلت ارسطو تحت عنوان سه گانه دانش، عاطفه و اراده تطبیق داده است.

.4 روش تحقیق پژوهش حاضر به شیوهی اسنادی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. منبع اصلی ما شاهنامه تصحیح جلال خالقی مطلق - 1386 - میباشد. اما در برخی موارد از نرم افزار شاهنامه بر اساس چاپ مسکو استفاده شده است. ابیات و داستان های مرتبط با موضوع مقاله از متن شاهنامه استخراج شدهاند و مورد تحلیل قرار گرفتهاند تا جایگاه آنها در یکی از مبانی سه گانه دانش، عاطفه و اراده مشخص گردد.

.5تعاریف و اصطلاحات تحقیق:

.1-5 تربیت، ادبیات حماسی و شاهنامه

نوع حماسی بیشترین استعداد را برای درج خصوصیات نوع تعلیمی دارد، زیرا بخشی از حماسه با مشکلات فلسفی و مسئله خیر و شر، مظاهر میهنپرستی، فداکاری و تحکیم مبانی ملت مرتبط است

حماسه های معروف جهان دارای مضامین اخلاقی و اجتماعیاند و برای جوامع امروز مفیدند 

شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از سه متن معروف حماسی جهان، بزرگترین اثر هویت ساز ایرانیان است، چنان که ابن اثیر آن را قرآن ایرانیان میداند

تأثیر شاهنامه بر زندگی مردم ایران از دیرباز اثرگذار بوده است. موضوع شاهنامه، تاریخ ایران از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ساسانی بدست اعراب است

.2-5 اخلاق فضیلت و سه گانه ارسطو

اخلاق یا نظریه فضیلت بر اساس این تفکر است که اخلاقیات، انسانهایی والا بوجود میآورد که با اعمال نیک خود، اسوه و الهام بخش دیگران میشوند

نظریه پردازان فضیلت، منش را کانون توجه قرار میدهند و پرسش محوری آنها این است که "من چگونه باید زندگی کنم؟" پاسخ آنها این است: فضائل را پرورش دهید. تنها با پرورش دادن فضائل است که شما به عنوان یک انسان، تحقق مییابید.

ما رویکرد فضیلت نگر - اخلاق فضیلت - را برای بررسی چگونه زیستن و صفات فرد آرمانی در نظام اخلاقی شاهنامه انتخاب کرده ایم که نزدیکی بیشتری با افکار فردوسی دارد. مبنای مورد نظر ما که برای تبیین اخلاقیات به کار گرفته میشود، مبانی "سه گانه دانش، عاطفه، اراده" است که به مثابه چارچوب نظری کار مورد استفاده قرار میگیرد. فعل اخلاقی و به طور کلی، فضیلت و فضیلت-مند بودن در گرو دستاندرکاری این سه گانه است. برای این که یک فعل اخلاقی دارای فضیلت باشد باید هم شناختی نسبت به آن وجود داشته باشد، هم میل و خواستی برای انجام آن ایجاد شود و هم به واسطه تمرین و عادت ظهور عملی پیدا کند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید