بخشی از مقاله
چکیده
اسلام معتقد است آنچه دوام و بقای هر حکومتی وابسته به آن است، ایجاد زمینههای بسط عدالت و از لوازم اصلی حرکت به سوی رشد و کمال، از بین بردن فقر و تبعیض در جامعه میباشد. توزیع نابرابر درآمد و ثروت در جامعه سبب بروز مشکلات بسیاری در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور خواهد شد. عامل فقر بهعنوان یک واقعیت ناخوشایند اجتماعی است.
دین اسلام فقر را جزو یکی از مصیبتهای بزرگ و از بلاهای جامعه بشری که تا سرحد نابودی آن تاثیر دارد، معرفی نموده است و ریشهکنی آن را اصلیترین هدف و وجه همت خود قرار داده است. از دیدگاه امام علی - ع - تمامی افراد جامعه مسلمان و غیرمسلمان باید در تامین نیازهای اولیه خویش در وضعیت اقتصادی مطلوب و مناسب باشند تا رفاه عمومی در جامعه برقرار گردد. این مقاله علل و آثار فقر را از نظر اسلام و راههای پیشگیری آن را براساس یک روش تحلیلی توصیفی و با استمداد از منابع تفسیری و فقهی مورد بررسی قرار داده است.
مقدمه
فقر و مشکلات ناشی از آن یکی از پیچیده ترین مسائلی بوده است که همواره پیش روی بشر قرار داشته و به عنوان یک پدیده هولناک مانعی برای توسعه پایدار محسوب می شود. شکل گیری این پدیده خطرناک ناشی از عملکرد تدریجی نظام های موجود در جامعه بشری می باشد و بسته به شرایط زمانی و مکانی علل و عوامل مختلفی بر آن اثرگذار بوده و ماهیت آن را شکل داده اند ..نظریه های اقتصادی علت اصلی فقر را درآمدهای پایین و عدم بهره مندی گروه های فقیر از فرصت های لازم برای کسب درآمد و فعالیتهای موّلد می دانند. بر این اساس نظریه هایسنّتی توسعه عمدتاً با هدف قرار دادن دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر و ایجاد فرصتهای مناسب اقتصادی برای گروههای کم درآمد به عنوان محور، به استراتژی های توسعه پرداخته اند.
اما امروزه مطالعات تجربی و نظری در کشورهای در حال توسعه نشان داده است که علی رغم افزایش نرخ رشد اقتصادی در طی سالیان گذشته، هنوز هم این کشورها درگیر فقر و مشکلات ناشی از آن می باشند و گروههای کم درآمد و فقیر این کشورها از منافع ناشی از این رشد بهره ای نبرده اند؟ به عبارت دیگر رشد اقتصادی به تنهایی ماهیت فواید توزیعی آن را تعیین نخواهد کرد و به ابزارها و سیاست هایی احتیاج دارد که بتواند همراه با رشد اقتصادی مستمر به کاهش فقر نیز منجر شود
پدیدار شدن فقر که نمودی از توسعه نیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، ثبات سیاسی، همبستگی اجتماعی و سلامت جسمی و روحی ملت ها را تهدید کرده و موجب افزایش مرگ و میر - به خصوص نوزادان و زنان باردار - ، کاهش متوسط طول عمر، کارایی نیروی کار و در نهایت بهره وری اقتصادی می گردد. بررسی تأثیر مقدار هر یک از عوامل تأثیرگذار بر فقر و پیامدهای تغییر در هر یک از این عوامل، بینشی چند سونگر درباره این مقوله به دست خواهد داد؟
این بینش باعث سیاست گذاری های مناسب، کاهش اتلاف در منابع و مؤثر بودن برنامه ها در مسیر ریشه کن کردن این معضل و تسریع دستیابی به توسعه پایدار کشور می گردد. بانک جهانی برای تحقق دنیایی رها از فقر، جهانیان را برای اقدام مؤثر جهت حذف گرسنگی با توسعه پناهگاه و مسکن و برخورداری عمومی از بهداشت، مسکن و آموزش دعوت نمود. در همین راستا و در سال 1996، 1OECD× خارج کردن نیمی از فقرا از خطر فقر را تا سال 2015 هدف گذاری کرده است و در نوامبر 1997، اعضای اسکاپ تعهد کردند که اقدامات لازم برای ریشه کنی فقر تا سال 2010 را انجام دهند. مطالعات انجام شده درکشورهای در حال توسعه حاکی از این است که با وجود رشد بالای اقتصادی در سال های گذشته، پدیده فقر در اکثر این کشورها به عنوان یک معضل ادامه دارد؟
براساس آمارهای بانک جهانی چیزی در حدود 4/5 میلیارد نفر از مردم دنیا در کشورهای فقیر و با درآمد پایین زندگی می کنند. که از این تعداد حدود 2/4 میلیارد نفر با درآمد سرانه سالانه ی پایین تر از 410 دلار زندگی می کنند. بر اساس این آمارها با وجود نرخهای رشد بالا، گروههای کم درآمد و فقیر بهره ای از منافع حاصل از این رشد نبرده اند و اینجاست که مسئله توزیع درآمد اهمیت خود را نشان می دهد. بازارهای مالی توسعه نیافته در کشورهای در حال توسعه، استفاده از خدمات مالی را برای گروههای فقیر و کم درآمد با ریسک مواجه کرده است. از اینرو پرداختن به تأثیرات توسعه بازارهای مالی بر فقر اطلاعات قابل ملاحظه ای را برای سیاستگذاران مهیا می سازد
با شروع صنعتی شدن و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، پدیده فقر در کشورهای اسلامی همواره ذهن متفکران و اندیشمندان عرصه های مختلف را به خود مشغول کرده است؟ مروری بر تاریخ کشورهای اسلامی نشان می دهد که این دسته از کشورها همراه با دیگر کشورهای جهان سوم، در مقایسه با جوامع صنعتی، از معضل فقر آسیب بیشتری دیده اند و به همین سبب این جوامع با توجه به قرارگیری در مدار توسعه، به حل این معضل پرداخته و با اتخاذ راهبردهایی چون رشد اقتصادی، رشد توأم با توزیع عادلانه و غیره درصدد بهبود شرایط زندگی در کشورهایشان برآمدند. اما در بسیاری از موارد، گروه کثیری از مردم از اثرات توزیعی راهبردهای رشد برخوردار نشدند و این امر منجر به بروز شکاف های اقتصادی، اجتماعی و گسترش پدیده فقر گردید
مبانی نظری
اقتصاد و دین ، در معنا بخشیدن به زندگیمادّی و معنوی بشر و نیل او به مدارج عالیکمالِ روحی ، نقش تعیین کننده ای دارند و می توان گفت ، در این جهتمکمّل یکدیگرند. از سویی زندگی فردی و اجتماعی انسانها، بدون اقتصاد شکوفا و رشد یافته ، بسی تلخ ، دشوار و قرین بدبختی است. اقتصاد بیمار، همواره زمینه ساز نابودی ارزش های دینی و استیلای سایه سیاه فقر، فساد، فحشا، جرم و جنایت بر زندگی بشر است - شاهرودی، . - 1384 از این رو است که رسول خدا صلی االله علیه و آله تهیدستی را سختتر از قتل - بحارالانوار: - 47/72 و امیر مؤمنان علی علیه السلام، مردن و زیر خاکرفتن را بهتر از ناداری دانستهاند
مروری اجمالی بر آیات و روایات اقتصادی به وضوح نشان می دهد که برقراری عدالت، رفع فقر و کاهش نابرابری اجتماعی، از اهداف اسلام و بالتبع اقتصاد اسلامی است. در واقع بدون توجه به این اهداف، نمی توان در حوزه اقتصاد اسلامی تئوری پردازی نمود و توصیه های سیاستی به دولت ها در کشورهای اسلامی ارائه داد.
اسلام معتقد است، آنچه دوام و بقای هر حکومتی به آن وابسته است ایجاد زمینه ×های بسط عدالت در جامعه و از لوازم اصلی حرکت به سوی رشد و کمال، از بین بردن فقر و تبعیض در جامعه و ایجاد وسعت در معیشت برای زندگی مردم است و برای برقراری عدالت در جامعه، رشد و توزیع عادلانه بایستی در کنار هم حرکت کنند. در نگرش اسلامی، عدالت توزیعی به عنوان هدفی والا برای فعالیت انسان معرفی شده و آن را عاملی در جهت رشد و توسعه جوامع بشری معرفی نموده است، در واقع یکی از اهداف نظام اقتصادی اسلام برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی است
از میان رفتن توازن و تعادل منطقی در اقتصاد، کار را به افراط و تفریط میکشاند. فقر، حدّ تفریط،و حاکمیّت بیقید و شرط سرمایه،حدّ افراط است. در ایندو حدّ است که اخلاق، فضیلت، علم و فرهنگ، تباه و قربانی میشود. هم فقر اقتصادی می تواند مانع اساسی رشد فکری و تعالی فرهنگی شود و هم تکاثر و مال اندوزی عامل فساد، سقوط و انحطاط معنوی است . لزوم پرهیز از افراط و تفریط در این دو مقوله، میطلبد که آدمی تلاش سازندهاش در راه تحصیل ثروت مادی و بهبود زندگی دنیوی را، تحت اکمیّتح بایدها و نبایدهای دینی قرار دهد و به دستورهای غنی و متین قرآن کریم و پیشوایان بزرگوار اسلام، در زمینه یفعالیّت های اقتصادی گردن نهد، تا از آثار ناهنجار فساد آن در امان ماند؟
در طول تاریخ، فقر و تهیدستی از بنیادی ترین مشکلات و از ناهنجارترین دردها در زندگی انسان بوده و امروزه نیز این پدیده همچنان مسأله روز و مشکل ملموس جوامع انسانی است که در همه ادوار تاریخ مورد نکوهش بوده است. فقر را می توان به غده های سرطانی تشبیه کرد که اگر به موقع درمان نشود، تمام پیکره جامعه را در بر می گیرد و از پای در می آورد
امیرالمومنین علی - ع - در این باره خطاب به فرزند بزرگوار خویش امام حسن مجتبی - ع - می فرمایند: فرزندم، انسانی را که به دنبال روزی خویش است ملامت مکن، زیرا کسی که هیچ نداشت لغزشهایش بسیار خواهد شد.
نکته دیگری که در این رابطه قابل توجه می باشد این مسئله است که در اسلام، وجود نابرابری و فقر در جامعه برای تمامی افراد و دولت ها تکلیف ایجاد می کند. لذا شاهدیم که اسلام پیروان خود راموظّف کرده است که در راه تأمین نیاز همنوعان و برادران خود تا سرحد امکان کوشش کنند و از بی تفاوتی و سرباز زدن از این تکلیف بپرهیزند. زیرا یاری رسانی به ناتوانان نشانگر رشد و بلوغ فکری و اخلاقی افراد است و بی تفاوتی نسبت به نیازمندان، نشانه انحطاط اخلاقی جامعه و خیانت به دین و برادران دینی است. دولت نیز به نوبه خود در این زمینه مسئولیت مهمی برعهده دارد
بدین ترتیب چهره تیره و تار فقر بر ارزش های انسانی سایه ای سنگین انداخته، آنان را به فراموشی می سپرد. با مطالعه مبانی اسلامی، حتی به صورت اجمالی روشن می شود که اسلام در تمامی عرصه ها جامعیت داشته و مدعی مبارزه با همه ناهنجاری ها و کاستی ها و از جمله فقر است و با علل و عوامل آن نیز به نبردی سترگ برخاسته است زیرا در اصل و فرع و تا کوچکترین احکام خود، در تضاد با مستکبران و متکاثران است.
معنای لغوی فقر
فقر یکی از مباحث مهم در ادبیات توسعه بوده و زدودن آن از جامعه از هدف های اصلی توسعه ی اقتصادی است
فقر یکی از مشکلات اساسی جوامع بشری و نشانه بارز توسعه یافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که ثبات سیاسی و همبستگی اجتماعی و سلامت روانی را دراقشار جامعه به خطرمی اندازد