بخشی از مقاله
مقدمه
آموزش بزرگسالان به معناي عام خود، از دیر باز وجود داشته و انسان ها در طول تاریخ از تجارب یکدیگر درس ها آموخته و این دانش آگاهی را از نسلی به نسلی دیگر انتقال داده اند. با این وصف، آموزش بزرگسالان از قرن هیجدهم به عنوان شاخه اي از آموزش و پرورش رسمی شکل گرفت. بدون تردید، آموزش بزرگسالان با سوادآموزي آغاز شد، اما به تدریج تغییراتی اساسی در مفاهیم ، روش ها، ایدئولوژي و محتواي آن ایجاد گردید.
منظور از آموزش بزرگسالان این است که انسان ها را توانا سازیم تا یادگیري کنند، یعنی بیاموزند که چگونه بیاموزند و یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند و از این طریق نه تنها کلام که کل جهان را بفهمند.
باید این قاعده را که فقط کلاس درس براي آموزش مناسب است، درهم بشکنیم. آموزش باید شبانه روزي باشد و هرگز به چهاردیواري کلاس و آموزشگاه محدود نشود. هر جا که انسان هست آموزش نیز باید باشد. یاد دهی باید جایش را به یادگیري بسپارد. دنیاي ما انسان هاي فرهیخته تري می خواهد که ارزش هاي معنوي و اخلاقی شایسته را در زندگی شخصی خود تجربه کرده باشند. باید از مرز سوادآموزي فراتر رویم. انسان ها باید تعامل را بیاموزند. باید به مردم هر آنچه را که از آنان انسان می سازد، یاد داد.
بیان مسئله:
کنار آمدن با فشارهاي زندگی و کسب مهارت هاي فردي و اجتماعی، همواره بخشی از واقعیت هاي زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت زندگی او به اشکال مختلف تجلی یافته است. در دوران کودکی، تعارض ها جلوه چندانی ندارد اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواري ها روزمره، کشمکش هاي درونی و محیطی بیشتر تظاهر پیدا می کنند. براي غلبه بر این مشکلات ، انسان ها مجبورند همواره آموزش ببینند تا بتوانند با استفاده از روش هاي نوین از عهده حل معضلات مختص محیط هاي زندگی خود برآیند
آموزش بزرگسالان که با اصطلاح آموزش مادام العمر نیز از آن یاد می شود در زمره مسائل مطرح جهان امروزي است، موضوعی که قرن ها پیش توسط پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد - ص - بر همه مسلمانان و جهانیان با عبارات زیباي اطلبوالعلم من المهد الی اللحد " ز گهواره تا گور دانش بجوي" و یا اطلبوالعلم و لو بالصین "جویاي علم باش اگرچه آن علم در چین باشد" ابلاغ شده بود.
هدف پژوهش:
هدف از این پژوهش بررسی تحولات ،چشم اندازها و چالش هاي آموزش بزرگسالان در دو کشور ایران و آلمان می باشد.
مطالعه تطبیقی آموزش بزرگسالان دو کشور ایران و آلمان موجبات افزایش بصیرت و افق دید برنامه ریزان و مسئولان کشور را فراهم می سازد و نتایج چنین مطالعاتی به ما کمک می کند تا دریابیم دیگران با اتخاذ شیوه هاي صحیح آموزش بزرگسالان چه اقداماتی را در بهبود زندگی شهروندان به عمل آورده اند تا با حفظ ویژگی هاي بومی و مواریث فرهنگی خود با دیدي وسیع تر، تغییرات و اصلاحات لازم را در روش ها و عملکرد هاي آموزش بزرگسالان به وجود آوریم. امید است یافته هاي پژوهش حاضر راهگشاي سیاستگذاران مسائل آموزشی حتی سیاستمداران کشور در جهت افزایش کارآیی فرآیند آموزش بزرگسالان باشد.
سؤالات تحقیق:
- 1 سیر تحولات آموزش بزرگسالان در کشورهاي ایران و آلمان چگونه بوده است؟
- 2 چه نوع چشم اندازهایی را می توان در فرایند آموزش بزرگسالان ایران و آلمان تبیین کرد؟
- 3 چالش هاي موجود در آموزش بزرگسالان ایران و آلمان کدامند؟
- 4 کدام طرح ها و ابتکارات نوینی را می توان در آموزش بزرگسالان ایران و آلمان مشاهده کرد؟
- 5 چه نوع تفاوت ها و تشابه هاي بارزي را می توان در آموزش بزرگسالان ایران و آلمان مشاهده کرد؟
روش پژوهش:
جامعه مورد مطالعه در این پژوهش عبارت بود از جنبه هاي مختلف آموزش بزرگسالان در کشورهاي ایران و آلمان که مورد بررسی قرار گرفت.براي این کار از میان کشورهاي پیشرفته صنعتی کشور آلمان و از میان کشورهاي در حال توسعه کشور ایران با استفاده از روش نمونه گیري هدفمند انتخاب شد و با توجه به گسترده بودن موضوع ، سیر تحولات آموزش بزرگسالان، چشم اندازهاي موجود ، چالش ها، طرح ها و ابتکارات ، تفاوت ها و تشابه هاي آموزش بزرگسالان در کشورهاي نمونه مورد بررسی قرار گرفت.
داده هاي پژوهش با مطالعه کتب مربوط به این موضوع به زبان هاي انگلیسی وفارسی، پایان نامه هاي فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی و دیگر تحقیقات انجام شده ، مقالات مندرج در مجلات موجود، سایت هاي مختلف اینترنتی، وبلاگ هاي اهل فن، منابع مآخذ موجود در بخش آموزش بزرگسالان کمسیون ملی یونسکو و مؤسسات فعال در این حوزه همچون ICAEو همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوري و سپس با استفاده از روش جرج بردي تحلیل گردید.
یافته ها:
یافته هاي تحقیق حاکی از آن است که آموزش بزرگسالان در آلمان خصوصاً از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم ، شکل گسترده تري به خود گرفته تا جائی که دانش در بین مردم فراگیر شده و مفهوم یاددهی به یادگیري تبدیل شده است. در بخش چشم اندازها ، آموزش مادام العمر براي همه شهروندان آلمانی فراهم شده و این امر با فناوري هاي نوین در آموزش بزرگسالان توأم گشته و شایسته سالاري در مناسبات اجتماعی و اقتصادي توسعه یافته است.
در بحث چالش ها در حالی که کشور ما با مشکلات زیادي در گیر بوده و سوادآموزي پایه هنوز هم مهم ترین چالش در آموزش بزرگسالان می باشد،در کشور آلمان ، وجود مهاجرین خارجی بی سواد، بالا رفتن توقّعات شهروندان آلمانی از زندگی، ایجاد مدارس بین المللی بزرگسالان و آموزش صلح و همزیستی مسالمت آمیز، چالش هاي اصلی در این حوزه بوده است.
عمده ترین طرح ها و ابتکارات کشور آلمان در حوزة بزرگسالان ، ایجاد و تقویت کلاس هاي تخصصی آموزش بزرگسالان ، تقویت مشارکت هاي مردمی خصوصاً کارخانه داران و سهامداران بزرگ در گسترش آموزش بزرگسالان بوده است تا جایی که امروزه هدف از آموزش بزرگسالان در آلمان ، تربیت شهروندان جهانی می باشد، در حالی که در کشور ما آموزش بزرگسالان نتوانسته است از سواد آموزي پایه فراتر رود.
در بررسی آموزش بزرگسالان ایران و آلمان تفاوت ها و تشابه هاي زیادي مشاهده شد که از مهم ترین تشابه ها می توان به تلاش هر دو کشور در ریشه کنی بی سوادي ، تقویت آموزش هاي فنی و حرفه اي، گسترش امکانات آموزش از راه دور براي ادامه تحصیل بزرگسالان، سوادآموزي کارمندان و کارگران و سوادآموزي نیروهاي مسلّح اشاره کرد ، اما آنچه آموزش بزرگسالان آلمان را از ایران متفاوت می کند، این است که در کشور آلمان شرکت بزرگسالان در کلاس ها ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روزمرة آنها دارد و در کلاس هایی شرکت می کنند که مهارت هاي زندگی آنها را در برخورد با مشکلات بیشتر می کند.
از طرفی در کشور آلمان اکثر شرکت کنندگان در این کلاس ها داراي مدرك دانشگاهی می باشند در حالی که در کشور ایران ، شرکت کنندگان صرفاً براي باسواد شدن در این کلاس ها حضور پیدا می کنند. در کشور آلمان مقامات دولتی در اجراي برنامه هاي بزرگسالان جدي و مصمم بوده ، ولی در کشور ایرا ن از این جدیت و انسجام خبري نیست.
نتیجه گیري:
در کشور ما گرچه فرآیند آموزش بزرگسالان در دهه هاي اخیر شاهد تغییرات و تحولات زیادي جهت بهینه سازي آن بوده، اما اقداماتی که توسط دست اندرکاران انجام گرفته، اغلب بدون تحلیل و شناخت مسائل بنیادي آموزش بزرگسالان در کشورهاي دیگر صورت گرفته و نتیجه آن دوباره کاري و اتلاف وقت و هزینه هاي بسیار بوده است.