بخشی از مقاله
چکیده
هر سبکی مراحل مختلفی را پشت سرمی نهد از جمله تأسیس، تکامل، اوج گیری، انحطاط واستحاله و هرکدام از این مراحل را می توان جداگانه مورد بررسی قرار داد . از آنجا که هیچ کدام از مراحل مختلف سبک اصفهانی - هندی - به اندازه منشأ و آبشخور اولیه این سبک محل تحریر نزاع محققان از گذشته تا امروز نبوده است
ما در این مقال درصدد آن هستیم که به سرچشمه و آبشخور اولیه سبک هندی اشاره کنیم. ادعای ما در این مقال آن است که سبک اصفهانی - هندی - سابقه دیرینه ای دارد وتجربه ای مکرر است که نخست در اصفهان و در شعر کمال الدین اسماعیل به وقوع پیوسته است و چندان بیراه نیست اگر بگوییم یکی از علل انتساب سبک هندی به اصفهانی نزدیکی سبک شاعران اصفهانی از جمله کمال الدین اسماعیل به این سبک است . به طوری که می توان او را پیشرو سبک اصفهانی - هندی - دانست. ما این مسئله را با ذکر قراین و اماراتی از جمله ویژگی های مشترک سبکی و قراین تاریخی روشن ساخته ایم.
مقدمه
مقدمات ظهور و عوامل ایجاد هر سبک تازه ای را باید در سبک های پیشین و دوره های ماقبل جستجو کرد . جای شبهه نیست که میان تمام اسلوب های ادبی ، رابطه ای موجود است و هرگز سبکی به طور مستقل نشو و نما نکرده و از تأثیر سبک های دیگر بخصوص سبک ماقبل محفوظ و برکنار نمانده است.بنابر این باید گفت نهالی که در دوره صفویه نیرومند شد و به بار آمد ،در زمانی قبل و به دست سخنگویانی دیگر غرس شده و به تدریج پرورش یافته بود. ایجاد سبک های تازه و شیوه های نو تدریجی است و ممکن نیست گوینده ای بدون هیچ سابقه قبلی ناگهان به اختراع طرزی خاص و اسلوبی نو موفق شود. سبک دوره صفویه نیز از سالها پیش بذرش در زمین دلها افشانده شده و مقدمات ظهور آن فراهم گشته بود
هر سبکی مراحل مختلفی را پشت سر می نهد از جمله تأسیس، تکامل، اوج گیری و انحطاط. وهر کدام از این مراحل را می توان جداگانه مورد بررسی قرار داد و آنگاه نسبت میان هر مرحله را تعیین کرد. ما نیز در این مقال در صدد آن هستیم که به سرچشمه و آبشخور اولیه سبک هندی اشاره کنیم .
شاید هیچ کدام از مراحل مختلف این سبک به اندازه منشأ و آبشخور اولیه این سبک، محل تحریر نزاع محققان وصاحب نظران این عرصه از گذشته تا امروز نبوده است. ما نیز نخست به نقل اقوال مختلف در باب منشأ سبک هندی می پردازیم و آن گاه به صورت مستند و دقیق و علمی و مبسوط به اثبات یکی از این دیدگاه ها می پردازیم. اقوال مختلف درباره منشأ و آبشخور اولیه سبک هندی به ترتیب زمانی به شرح زیر است:
محمد عبدالغنی خان صاحب، مؤلف تذکرهالشعرا ؛ محمد صدیق حسن خان بهادر، مؤلف تذکره شمع انجمن و واله داغستانی در ریاض الشعرا ، بابا فغانی را موجد سبک جدیدی - سبک هندی - در شعر می دانند.
شبلی نعمانی هم بابا فغانی را پایه گذار سبک جدید می داند و عقیده دارد که عرفی ونظیری در شیوه سخن گستری از او تقلید کردند .سپس طالب آملی و کلیم و صائب آن را به کمال رسانیدند. عده ای نیز سابقه این سبک را در قرن هشتم می جویند و حافظ را بنیان گذار آن می دانند
برخی از متأخران از جمله امیری فیروز کوهی اعتقاد دارند که تعقیدهایی که در غزلیات این شیوه - سبک هندی - دیده می شود، در قصاید خاقانی وظهیر کمال الدین اسماعیل نیز دیده می شود. - امیری فیروز کوهی،صائب - 7:1341علی دشتی نیز در کتاب شاعری دیرآشنا خاقانی را موجد سبک تازه می داند و معتقد است که بعضی از ویژگیهای سبک هندی در سخن خاقانی دیده می شود
برخی از معاصران نیز به سرچشمه اصلی سبک هندی در اشعار سبک عراقی به ویژه گفته های کمال الدین اسماعیل اصفهانی به طور گذرا اشاره کرده اند
اما کمتر کسی شعر کمال را از این جهت مورد مطالعه دقیق قرار داده است .با این همه ادعای ما در این مقال آن است که سبک هندی در ایران سابقه ای دیرینه دارد وتجربه ای مکرر است که نخست در اصفهان و در شعر برخی از شاعران سبک عراقی از جمله کمال الدین اسماعیل اصفهانی به وقوع پیوسته است. وچندان بیراه نیست اگر بگوییم یکی از علل انتساب سبک هندی به اصفهانی نزدیکی سبک شاعران اصفهانی ازجمله کمال الدین اسماعیل به این سبک است.قراین و امارات زیر این امر را تأیید می کند:
الف - ویژگی های مشترک سبکی
ب - قراین تاریخی الف. ویژگی های مشترک سبکی:
ویژگی های خاص سبک هندی که آن را از سبک های خراسانی و عراقی ممتاز می سازد، عبارت است از پیچیدگی وابهام ،مضمون آفرینی، یافتن معانی تازه و بیگانه، تشبیهات غریب ، تمثیل و اسلوب معادله و ...که این ویژگی ها را با بسامد بالا و چشم گیری می توان در شعر کمال الدین اسماعیل به وضوح دید.
1 تازگی معنی :
یکی از ویژگی های مهم سبک هندی، تازگی معنی است. شاعران این سبک همواره شعر خود را با آوردن معانی تازه از اشعار دوره قبل متمایز ساخته اند. صائب می گوید:
مصنفان استاد دانندم که از معنی و لفظ " شیوه تازه " نه رسم باستان آورده ام. این ویژگی در شعر کمال به وضوح دیده می شود.به طوری که توجه عمیق به مضامین نو و کشف معانی تازه از مهم ترین مشغله های ذهنی او بوده است.
در حقیقت لذت حاصل از شعر کمال لذت کشف معنی است و ذهن خواننده به هنگام مطالعه شعر او از کشف روابط ،تناسب های لفظی و معنوی و تخیلات نازک لذت می برد. چرا که شعر کمال در زمان خود نمونه اعلای خیال انگیزی و معنی تراشی است .
برای نمونه به چند بیت اشاره می کنیم :
دیده حدیقه ای است سنایی که اندر او // منظوم گشت مثنوی آبدار چشم
نی نی مجلدیست ز دیوان مدح تو // مقله سواد کرده بر او اختیار چشم
شب کینه به روز مهر حامل بود // گل آسودگی پیدا زخار امتحان آمد
********
گل پیرهن دریده خود را // از دست رخ تو بر سر چوب کند
********
کف تو حاضر و دریا غریق لاف گزاف // به طعنه صبح از آن خنده بر جهان آرد
2 اعتراف به آوردن معانی باریک یکی از وجوه مشترک سبک کمال با سبک هندی است. صائب می گوید:
به فکر معنی تازه چو مو شد باریک چه غم ز موی شکافان خرده بین دارم - 11 - کمال الدین اسماعیل بارها در اشعارش به این مسئله اشاره کرده است .
نمونه :
اگر نبوت اهل سخن کنم دعوی // مرا معانی باریک بس بود اعجاز
********
زانکه باریک چو موی است معانی رهی // آمد از شعر همه اهل خراسان برسر
********
زشرمت بدان گونه باریک گشتم // که از معنی خویش بازم ندانی
********
بدین جزالت الفاظ و دقت معنی // دریغ و درد اگر بودمی خراسانی
3 مضمون سازی :
مضمون سازی یکی از مهمترین ویژگی های سبک هندی و از مشغله های شاعران در این دوره است. غنی کشمیری ادعا می کند که اگر مضمون او شباهتی به مضمون دیگران داشته باشد از نزاکت خواهد افتاد. و در جایی دیگر می گوید:
مضمون بردن یاران نمی باشد غمی ما را چنان بستیم معنی را که نتواند کسی بردن
کمال در خلق مضامین بدیع مهارتی شگرف دارد ، به طوری که قصایدی با ردیف های نرگس ، دست ، چشم، شکوفه وهم چنین قصیده ای با التزام " مو " ساخته که در هر بیت یا هر مصرعی مضمونی بدیع پدید آورده است.
او در تصویری بدیع ازتشبیه لاله به نافه مشک نارسیده می گوید :
چون نافه مشک نارسیده // لاله همه کوه و در فکندست
آمیخته خون و مشک با هم // بی قیمت و بی خطر فکندست
آهوی رمیده گویی ان را // از ترس به رهگذر فکندست