بخشی از مقاله

چکیده

خود انگیختگی فرزندان در جوامع امروزی، طبیعتاً گرایش آنان به سوی برنامه های پر زرق و برق و گسترده ضد فرهنگی را میسور ساخته است. به عبارتی دیگر می توان گفت، گرایش نوجوانان به صنایع مستهجن مدرن، سبب بروز انحرافات فرهنگی و دوری از اصالت فرهنگ اسلامی آنان شده است. این مقاله در صدد است تا ضمن پذیرش بحران های اخلاقی در جامعه کنونی، موثر ترین راهکار مبارزه با چنین پدیده هایی را فلسفه ورزی نوجوان دانسته و آن را بصورت آموزش تعقل و تعمق در مبانی امور تشریح نماید.

اگر افراد بهتعمّق در شناخت اهداف و معانی زندگی ترغیب شود، متعاقباً مقاومت در برابر بحران های موجود اجتماعی و انعکاس چارچوب اخلاقی و فرهنگی خویشتن و نه تأثیر پذیری آن از محیط بیرون را به ظهور خواهد رساند. این جستار، علاوه بر بیان مصادیق ناهنجاری های فرهنگی، فلسفه ورزی را متفاوت از فلسفه دانی می داند و ضمن بررسی ابعاد و پیامدهای آن از لحاظ فرهنگی، از مبانی معرفت شناختی دینی در قالب آیات و روایات هم بهره جسته است.تبیین این موضوع از سویی تهاجم فرهنگی را به چالش کشیده و از سویی دیگر خانواده ها را در تربیت فرزندان خود یاری می رساند.

مقدمه:

مبانی اصیل فرهنگ اسلامی چیست؟

چه عواملی در بروز و یا جلوگیری از آن موثر است؟

نقش رسانه ها و عکس العمل والدین تا چه حدی پیش بینی می شود؟

جایگاه فلسفه و فلسفیدن در تربیت اخلاقی و غنای فرهنگی فردی که باعث بروز حس کرامت نفس به نوجوان می شود تا چه حد است؟ اینها سوالاتی است که جستار حاضر در صدد پاسخ به آن هاست. انحرافات اخلاقی افراد، تاریخی به گستردگی وجود انسان ها دارد. از دیر باز مسائل متفاوتی از جمله: تنوع و تفنن، محیط، وراثت و یا تهاجم فرهنگی و ... انسان ها را به سوی امتحان و آزمایش بزهکاری در انواع مختلف خود سوق می داده است. این مسأله به جهتقابلیّت بیشتر شکل دهی و از سویی مطیع بودن کودکان و نوجوانان، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.

جاذبههای کاذب بر ذهن و روح آنان مستولی شده و عوامل انحراف از هر سوی آنان را احاطه کرده است. اگر چه انحرافات فرهنگی به مجموعه ای از آسیب ها و ناهنجاری هایی اطلاق می شود که تربیت و منش صحیح زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد، اطلاق می شود، اما بررسی استهجان و نحوست تفکر بیگانه برای تسخیر و تطمیع نوجوانان از طریق صنایع مدرن و تهاجم فرهنگی، امری بس ضروری به نظر می رسد و نقش تربیتی خانواده از مسیر تعقل ورزی را اولاً و محیط آموزشی و پرورشی دیگر کودک و نوجوان را ثانیاً مورد بازخواست و هشدار قرار میدهد.

والدین برای مقابله با این نابسامانی باید دید روشنی از این علل و عوامل داشته باشند و در ارتباط با فرزندان خود احساس مسئولیت نمایند تا بتوانند با احساس تعهد و شناخت صحیح از این فاجعه دوران معاصر پیشگیری کنند، در غیر اینصورت نسل جوان دچار تبهکاری و گمراهی روز افزونی خواهد شد. از این رو این مقاله سعی دارد در بطن تربیت خانواده و وجود عوامل و زمینه های انحراف اخلاقی و فرهنگی، اهمیت فلسفه ورزی را تقویت کند.

متأسفانه بسیاری از مطالعات علمی و پژوهشی از نوع کمی و پوزیتیویستی بوده و معمولا به معرفی فضایل و رذایل اخلاقی اکتفا کرده اند و عنایت لازم را به تربیت اخلاقی، یعنی نحوه متخلق نمودن افراد به صفات و رفتارهای اخلاقی ننموده اند - بناری، ، 1379، ش2، ص. - 168 بحث درباره تربیت اخلاقی، از یک سو به جایگاه اخلاق در نظام اجتماعی و نقشی که اخلاق فاضله می تواند در سعادت فردی و اجتماعی انسان داشته باشد، مربوط می گردد و از سوی دیگر، به ارتباط و درهم تنیدگی شدید اخلاق و تربیت مربوط می شود.

شدت این ارتباط در حدی است که سال های مدیدی مربیان تربیتی»تربیت کردن« فرد را با »متخلق کردن« او به اخلاق شایسته یکی می دانسته اند - حقیقت، 1387، ش26، ص. - 108 قبل از ورود به بحث لازم است برخی از اصطلاحات از جمله بزهکاری و عزت نفس که نقش پیشگیرانه در چنین آسیبی را دارد به خوبی مطرح گردد. لازم به ذکر است این مقاله در صدد است تا عزت نفس را به عنوان عامل اصلی جلوگیری از انحرافات اخلاقی معرفی کند.

-1      تعریف بزهکاری:

بزهکاری هر چند که به گونه های مختلفی تعریف شده است اما به طور کلی می توان گفت که بزه کاری، اقدام به عملی است که بر خلاف موازین، مقررات و قوانین جامعه بوده، انجام آن موجب پیگرد قانونی می شود و کسانی را که مرتکب چنین اعمالی می گردند، مجرم یا بزهکار می گویند - فرجاد، 1371، ص. - 169 یکی از مسائل و مشکلات بغرنج جوامع امروز که توجه بسیاری از روان شناسان، جامعه شناسان و حقوقدانان را به خود جلب کرده است مساله رواج بزهکاری در بین نوجوانان و جوانان است.

بزهکاری از نظر حقوقی به اعمالی گفته می شود که بر خلاف قوانین، مقررات و هنجارهای فرهنگی از سوی جوانان زیر 18 سال صورت می گیرد. اعمالی مثل غیبت از مدرسه، دروغگویی های مکرر، فرار از خانه، ولگردی، گدایی، ایجاد حریق، تخریب، رانندگی بدون گواهینامه، سرقت، حمل مواد مخدر، زیر پا گذاشتن حقوق دیگران، انحرافات جنسی و... در زمره اعمال بزهکارانه رایج در بین جوانان است. مهمترین دلیل شیوع بزهکاری، ورای عواملی چون فقر و محیط و ...، مجالست با دوستان ناباب تشخیص داده شده است.

در باب دوستان ناباب همنشینی با آنان نیز علاوه بر اثرات سوء از جانب آنان، موجب تصور بد اطرافیان نیز می گردد که همین مسأله خودمی تواند عامل انحراف محسوب گردد. امام صادق - ع - می فرماید:»لا تصبحوا اهل البدع و لا تجالسوهم فتصیروا عند الناس کواحد منهم - «کلینی، 1379، ذیل حدیث: - 3همنشینی با افراد منحرف، موجب می شود که مردم شما را یکی از آنان به شمار آورند.

از حضرت رضا - علیه السلام - پرسیدند بهترین آسایش در دنیا چیست؟ می فرماید: »وسعت منزل و زیادی دوستان.« - مجلسی، 1363، ج71، ص. - 177 بنابراین حدیث، منظور امام معصوم - علیه السلام - دوستان صالح است که انسان را به یاد خدا می اندازند و در امور دینی و حتی دنیوی یاری می دهند؛ این نشانه ی اهمیت دوست است.

-2      مفهوم لغوی و اصطلاحی عزت نفس

-1-2 مفهوم لغوی عزت نفس را برگرفته از »ارض عزاز « بفتح العین: زمین سخت و»تعزز اللحم ای اشتدد« سخت و نفوذناپذیر دانسته اند و بر این اساس گفته اند: عزیز کسی است که بر دیگران غلبه می یابد ولی کسی بر او غلبه نمی یابد. مفهوم اصطلاحی آنرا نیز ارجمندی، قوت، توانایی، برتری، سختی »عزیز علیه« یعنی شدید صعب، چیرگی، خودداری از نفوذ و حالتی نفسانی که مانع غلبه دیگران شود بیان کرده اند - الراغب الإصفهانی، 1362 ،صص 332 . - 333

-2-2 اصطلاح نفس نیز، در میان همه اصطلاحاتی که همه حکیمان و دانشمندان اسلامی به کار می برند، بیش از همه به ابعاد درونی انسان و چیزی که تعیین کننده اعمال و رفتار انسان است اشاره دارد. در ادبیات دینی نیز به معنای»خویشتن آدمی« و چیزی که اعمال و رفتار آدمی به آن باز می گردد، به کار می رود - شجاعی، 1388،ص. - 80

احساسات و تمایلات مورد قبول، در تشکیل نفس وجدانی افراد دخالت دارند. در آیات و روایات، از نفس و قوای آن به عنوان عوامل زمینه ساز رفتار یاد شده و تصریح شده است که هر فرد بر طبق ویژگیهای شخصیتی و نیازها و انگیزه ها ی درونی خود، عمل می کند. خداوند در این باره می فرماید:» قلکلﱡ یعملُ علی شاکلته - «اسراء - .

-3-2 گفته می شود عزت نفس مرکب از دو چیز است: یکی احساس شایستگی وقابلیّت و دیگری ارزش شخصی می باشد. به عبارت دیگر، مناعت طبع و عزت نفس همانا میزان اعتماد به نفس و بازگشت به خویشتن است - براندن، 1374،ص. - 14 امیر مؤمنان علی - ع - فرمود: »من کرمت علیه نفسه لم یهینها بالمعصیه؛ - - 5 آن کس که بزرگی و کرامت نفس خود را باور داشته باشد آن را با گناه و خطا پست و ذلیل نخواهد کرد.

این سخن مولای متقیان اشاره به ریشه خطا در نداشتن عزت نفس و روحیه خودباوری در فرهنگ درونی شده فرد دارد که باعث الگو پذیری از افراد صالح، افزایش عزت نفس در جهت اعتلای فرهنگ جامعه می شود. می توان عزت نفس را به عنوان میزان ارزشی که ما برای خود قایل می شویم در نظر گرفت. مطالعات حاکی از این است که آگاهی یا برداشت ما از خود بیشتر ناشی از تجربه های اجتماعی و فرهنگی ماست. ما خود را آنگونه می بینیم که فکر می کنیم دیگران ما را می بینند - ایلین، 1383،ص. - 10

-3      نقش خانواده

خانواده یکی از اساسی ترین نهاد های هر جامعه ای است که تمامی صاحبنظران در مورد آن اندیشیده اند و ریشه تمام نابهنجاریها و کجرویها را در خانواده جستجو کرده اند و در واقع هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر از خانواده ای سالم برخوردار باشد . اساس سعادت بشری زندگی خانوادگی است چرا که حیات مبدا خانوادگی ، همسری زن و مرد است که اساس فرهنگ خانواده را تشکیل می دهند .

خانواده و فرهنگ درونی آن پایه اساسی و سازنده مهمترین ساخت اجتماعی است و وجود همه نظام های دیگر اجتماع بستگی به مشارکت در نظام فرهنگی خانواده دارد . رفتارهای ناشی از نقشی که در خانواده فراگرفته شده است، نمونه و سرمشق رفتار در سایر قسمتهای جامعه خواهد بود . هدف اجتماعی کردن پاسداری از سنن فرهنگی جامعه است و خانواده با نقشی که در انتقال آن به نسل بعد دارد ، فرهنگ را زنده نگه می دارد.

کارهای زیادی وجود دارد که والدین میتوانند برای رشد عزت نفس مناسب فرزندان خود انجام دهند. والدین باید توجه داشته باشند که عزت نفس چیزی است که رشد آن از خردسالی شروع میشود، بنابراین تلاش آنها نیز باید خیلی زود شروع شود. والدین همچنین باید توجه داشته باشند که بچهها بعضی مواقع علائمی از عزت نفس پایین را بروز خواهند داد که اگر این مسئله دائمی نباشد ،مشکلی وجود نخواهد داشت و شخصیت و فرهنگ شخص را خدشه دار نمی سازد. مشورت با متخصصان بهداشت روانی نیز میتواند در آشنایی با روشهای افزایش عزت نفس مؤثر باشد - نیکولاس لانگ وکریستن زولتن، 1383، ش297، ص. - 65

-1-3 نقش فرهنگی- تربیتی والدین

یکی از رویکردهای اساسی در تربیت دینی - فرهنگی در میان رویکردهای مختلف Bرویکرد عقلانی - - rational approach است. رویکرد عقلانی ازسه جهت در خور تأمل است: اول به این سبب که بسیاری از فلاسفه از جمله فلاسفه تعلیم و تربیت غرب از جمله هرست، تربیت دینی را تلقین و هدف آموزش و پرورش را بسط نیروی عقل می دانند - سجادی، 1384،ش11، ص. - 27 دوم به این دلیل که بهره گیری از رویکرد عقلانی ابزاری مهم برای پاسخ بهتر دیدگاهایی است که درباره تربیت دینی و فرهنگی وجود دارد. برای پاسخ به این شبهه بهره گیری از رویکرد عقلانی اهمیت ویژه ای دارد. سوم به سبب اینکه قرآن بر اهمیت تفکر و تعقل در هدایت بشر تأکید می ورزد و وجه عقلانی وجود انسان را مورد تأکید قرار می دهد - همان، . - 28

-1-4 بازگشت به قدرت تفکر در تحلیل نقش رسانه

اگر چه تفکر انتقادی و استدلالی، -که تهاجم فرهنگی همواره در پی تضعیف این عنصر در کودکان و نوجوانان بوده است،- را می توان، مانع شکل گیری این انحرافات در فرد دانست، اما آموزش های لازم برای تقویت آن را نیز نباید فراموش کرد. تحقیقات نشان می دهد بسیاری از افراد خود باخته که در شکل های گوناگون هویت فرهنگی خود را باخته اند و به هویت انسانی خود پی نبرده اند که به نظر می رسد، این مسأله نیز نتیجه عدم تفکر و فقدان فلسفه ورزی در زندگی انسان بوده است.

فلسفه برای نوجوان در کنار آموزش های مهارت ها کمک می کند تا آنان خلاقیت ها را هم تجربه کنند و متناسب با فرهنگ صحیح پرورش یابند. اگر کودکان ما تحت تعلیم برنامه فلسفه قرار بگیرند، صرفنظر از اینکه در فضای باز یا بسته باشند، در آن فضا با تأمل عمل خواهند کرد و از سطحی نگری اجتناب می کنند. منظور از فلسفه برای نوجوان این است که ما آنان را به تأمل، تفکر و تعمقی تشویق کنیم که منجر به کشف واقعیت ها ، تعییین اهداف و مسیر درست در زندگی و نهایتاً کشف معنای زندگی شود. به تعبیری ما نباید برای آن ها رنگ زندگی را تعیین کنیم.

آنان را تا حدی راهنمایی کرده و خوبی و بدی راه ها را نشان دهیم و تصمیم گیری نهایی با اوست. ضمن اینکه این مسأله را باید از کودکی پیگیری کرد، کودکان ما باید به اینواقعیّت برسند که تمام برنامه های پیرامون آنان مفید نیست و در مقابل رسانه ها که می کوشند افکار و جهت گیری افراد را تحت کنترل بگیرند، مقاوم باشند و مستقل فکر کنند. - ناجی، 1389، ص - 6 پیامبر اسلام - ص - هیچ عبادتی را مانند تفکر ندانسته است.»لا عباده کالتفکر - « طوسی، 1388، ج1، ص. - 145 لذا بر اساس ارزش و ارجمندی، و بلکه وجوب تفکر، مقدمات و آداب درست آن نیز وجوب می یابد. - صفایی مقدم، 1377، ص. - 181

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید