بخشی از مقاله
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی میزان توجه سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران به فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام شده است. روش تحقیق، تحلیل کیفی و دادههای لازم از طریق تحلیل متن سند فوق و سپس گردآوری نظرات متخصصان در این خصوص، بدست آمده است. جامعه آماری بخش اول اسناد تحولی سهگانه و نمونه آن سند برنامه درسی ملی و بخش دوم کارشناسان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی که از بین آنها 10 نفر به صورت هدفمند انتخاب گردید. گردآوری اطلاعات از طریق جدول محققساخته و بخش دوم با پرسشنامه محققساخته با سوالات باز انجام شده است.
نتایج بیانگر سه نکته بوده است. اولا فناوری اطلاعات و ارتباطات اگر چه به عنوان موضوعی مستقل در برنامه درسی معرفی نشده، ولی در بخشهای قابل ملاحظهای به عنوان ابزاری قوی برای تقویت و بهبود نتایج آموزشی به آن نگریسته شده است و بیانگر توجه و اهمیت این سند به این فناوری بوده است. از سویی مشخص گردید که بخش عظیمی از اهداف آموزشی و شایستگیهای پایه ذکر شده در سند، ظرفیت و توانایی این را داشته که با به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر و سهل تر و در سطوح بالاتری تحقق یابند.
برنامه درسی ملی، ویژگی و ظرفیت »سازگاری یا انعطاف پذیری تلفیق با فناوری اطلاعات و ارتباطات« را دارد. نکته انتهایی اینکه چون دیدگاه سند برنامه درسی ملی به فناوری اطلاعات و ارتباطات تنها دیدگاه ابزاری است پیشنهاد میگردد به منظور جامع دیدن مسئله، دیدگاه پارادایمی نیز در نظر گرفته شود.
مقدمه
وزارت آموزش و پرورش با نقشی خطیر و حیاتی که در زندگی بشر دارد، به عنوان مهمترین نهاد تعلیم و تربیت رسمی عمومی، متولی فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحتهای تعلیم و تربیت، قوام بخش فرهنگ عمومی و تعالیبخش جامعه اسلامی، با مشارکت خانوادهها، نهادها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی است. این نهاد مأموریت دارد زمینه رشد و ارتقاء دانشآموزان در سنین لازم التعلیم طی 12 پایه تحصیلی را در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی به صورت نظاممند، همگانی، عادلانه و الزامی در ساختاری کارآمد و اثربخش فراهم سازد
از طرفی تمهید مقدمات تربیت یادگیرندگان در هر نظام آموزشی نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاریهای خُرد و کلان و تدوین سازوکارهای اجرایی مرتبط خواهد بود . در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران زمینهسازی برای کسب شایستگیهای اساسی و تربیت انسان مورد نظر نظام جمهوری اسلامی ایران با چالش هایی روبهرو بوده است. همین مسئله در دهههای اخیر خصوصاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی، باعث شد سیاستگذاران و اندیشمندان تربیتی درصدد ایجاد تحولات اساسی در عرصه تعلیم و تربیت برآیند .
از جمله دلایل ضرورت چنین تحولی آن طور که در سند مبانی نظری تحول بنیادین - - 1390 آمده است اینکه : » آموزش و پرورش در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نتوانسته است تربیت یافتگانی در تراز جمهوری اسلامی پرورش دهد، که از شایستگیها و توانمندیهای اعتقادی، عاطفی و رفتاری و هماهنگ با نیازهای جامعه برخوردار باشند. همچنین لزوم هماهنگی با حرکت شتابان و تحولات سریع اجتماعی و بهرهگیری از تجارب موفق آموزشی و تربیتی عصر حاضر، ضرورت تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت کشور را بیش از پیش نمایان ساخت -
بر همین اساس تدوین اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش در دستور کار نهادهای سیاستگذار فرهنگی کشور قرار گرفت. یکی از مهمترین این اسناد، سند »برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران3« است که در اسفند ماه 1391 ، پس از تصویب در شورای عالی آموزش و پرورش، به وزارت آموزش و پرورش برای اجرا، ابلاغ گردید.
در مبانی نظری سند تحول بنیادین، رسالت خطیر برنامه درسی ملی ، فراهم آوردن سازوکارهای مناسب برای »طراحی«، »تدوین«، »اجرا« و »ارزشیابی« برنامه های درسی در سطوح ملی تا محلی دانسته تا مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، مفاهیم آموزشی و تربیتی به صورت نظام مند و ساختار یافته در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیرد و محیطی با نشاط و مدرسه دوستداشتنی را به تصویر بکشاند - «شورای عالی آموزش و پرورش، . - 4:1391 برنامه درسی قلب آموزش و یادگیری است و در بین مؤلفههای نظام آموزشی از نقش و جایگاه خاصی برخوردار است.
این مسئله در تعاریفی که اسناد بالادستی از برنامه درسی ارائه کردهاند نیز مشهود است . در سند »مبانی نظری تحول بنیادین « آمده است : »برنامه درسی به مجموعه فرصتهای تربیتی نظاممند و طرح ریزی شده و نتایج مترتب بر آنها اطلاق میشود که دانشآموزان برای کسب شایستگیهای لازم... در معرض آنها قرار میگیرند - «شورای عالی انقلاب فرهنگی،. - 176:1390 همچنین در »سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران«، برنام ه درسی به منزله »نقشه جامع یادگیری است که زمینه ایجاد تحول همه جانبه، گسترده و عمیق در مفاهیم و محتوای آموزشی را فراهم مینماید.
« در سند برنامه درسی ملی که در حقیقت نقشه راهی برای تدوین برنامه درسی حوزههای یادگیری محسوب میگردد، یازده حوزه تربیت و یادگیری4 معرفی گردیده است. حوزههای یادگیری، حدود محتوایی، روشها، فرایندها، و عناصر کلیدی یادگیری را روشن می سازند - شورای عالی آموزش و پرورش،. - 20:1391 همچنین در این سند ضمن تبیین چارچوب محتوایی هر یک از حوزههای یادگیری، تعدادی شایستگی پایه نیز که انتظار میرود در پایان هر دوره آموزشی دانشآموزان سطحی از آنها را کسب نمایند، بیان شده است.
از آنجا که چارچوب محتوایی حوزهها و شایستگیهای پایه، به نوعی تعیین کننده محتوای برنامههای درسی دوره تحصیلی دوازدهساله خواهد بود، و از طرفی انتظار میرود این محتوا پوشش دهنده جدیدترین نیازهای فردی، اجتماعی و علمی جامعه باشند، پرداختن به فناوری اطلاعات و ارتباطات5 در برنامه های درسی به عنوان یکی از اساسیترین نیازهای روز جامعه در تمامی عرصههای زندگی بشری، لازم و ضروری است. چراکه این پدیده، تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده است. تافلر در این رابطه چنین عنوان نموده است که »فناوری اطلاعات و ارتباطات آنچنان پتانسیل حضور در عرصههای گوناگون حیات بشری دارد که بیتردید می توان آن را نماد یک تمدن جدید یا ظهور یک موج تمدنی جدید دانست
آموزش و پرورش نیز از این قائده مستثنی نبوده و فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها شیوهها و روش های کاری آن را دستخوش تغییر نموده است، بلکه منجر به تغییر در سیاست ها و بنیانهای اساسی آن شده است.
به زعم مهرمحمدی - - 1387 انقلاب آموزشی که به تبع فناوری اطلاعات و ارتباطات به وجود آمده است »دیگر معطوف - یا محدود - به روشها و ابزارهای تعلیم و تربیت نیست بلکه اساس، فلسفه،ماهیت، اهداف یا دکترین تعلیم و تربیت را در کانون توجه قرار میدهد. « به زعم مهربان، از آن جایی که در عصر حاضر - دیجیتال - به واسطه ظهور و نفوذ فاوا،6 جوامع انسانی با تغییرات بسیار زیادی در پارادایم های اجتماعی، اقتصادی و حتی اجتماعی مواجه شدهاند که از آن تحت عنوان جابه جایی پارادایم ها7 یاد میگردد، لذا یکی از وظایف اساسی نظامهای آموزشی بایستی ایجاد و خلق توانایی لازم در یادگیرندگان برای مواجه و تصمیمگیری صحیح با تغییرات به وجودآمده به واسطه فاوا است
بنابراین اهمیت به کارگیری این پدیده در نظام تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نبوده و به زعم هیس8 از جمله شاخصهای بارز نظامهای پیشرو در تعلیم و تربیت، استفاده اثربخش از ظرفیتهای تازه ایجاد شده در سایه تحولات فناوری، است . لذا پرداختن به تأثیرات این فناوری در حوزه آموزش و پرورش، امری اجتنابناپذیر است
.4 شامل حکمت و معارف اسلامی، قرآن و عربی، زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ و هنر، سلامت و تربیت بدنی، کار و فناوری، علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، ریاضیات، علوم تجربی، زبانهای خارجی، آداب و مهارتهای زندگی و بنیان خانواده.