بخشی از مقاله
چکیده
سابقه و هدف: فیروزه یکی از مفردات دارویی است که در طب سنتی ایران از آن در ترکیب داروها به عنوان مفرح و مقوی قلب و رفع خفقان - طپش قلب - استفاده میکردند. این کانی یکی از احجار آذرین است که ترکیب آن فسفات هیدراته آلومینیوم می-باشد. دانش و مدنیت بشر از دیرباز، کانیها را به اهداف و شیوههای گوناگونی به خدمت میگرفت.
برخیها را چون زر و سیم برای نقد و نظام معیشت، برخی را برای زیور، برخی را برای اصلاح غذا و تغذیه و برخی را برای دفع امراض استفاده میکرد. همینطور در برخی از کانیها چندین منفعت وجود داشته و انسان آنها را برای قوام زندگی خویش بهکار میبرد. هدف از نگارش این مقاله، نگاهی به کاربرد، خواص و افعال کانی فیروزه در درمان بیماریهای جسمی و روحی، ساز و کار تشکیل فیروزه بر پایه-ی نظریات طب سنتی ایران و عقاید و نظرات حکما در مورد فیروزه است.
مواد و روشها: پژوهش در این مطالعه، براساس مرور محتوایی متون طب سنتی اصیل همچون کتاب قانون شیخ الرئیس ابوعلی سینا، ذخیره خوارزمشاهی سید اسماعیل جرجانی، تنسوخنامه ایلخانی منسوب به خواجه نصیر الدین طوسی، اکسیراعظم و محیط اعظم حکیم اعظم خان، مخزن الادویه محمد حسین عقیلی خراسانی و تعدادی دیگر از متون و مقالات و منابع الکترونیکی است. دادهها به روش یادداشتبرداری جمعآوری گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها و نتایج: فیروزه که حکما طبع آن را سرد و خشک معرفی کردهاند، دارای کاربردهای متنوعی در حوزهی جسم و روان بوده اکثراً آن را داروی مفرّح و با قوت تریاقیه دانستهاند که در ادویه چشم برای درمان شب کوری و افزایش روح باصرهی آن، مقوی قلب و معده و رفع خفقان و در قطع اسهال و غیره، کاربرد داشته است. امروزه نیز از این کانی به شکل مفرد و یا در ترکیب با معاجین استفاده می شود.
-1مقدمه
فیروز واژهی کهن ایرانی و نام روز سوم از روزهای خمسه مسترقه است که در گاهشماری اوستایی و مصری، برای تعادل میان تغییر زمان و فصل در پایان سال افزوده میشد. درونمایهی این واژه به معنی مظفر و منصور و آنکه حاجاتش برآورده باشد - لغتنامه برهان قاطع - است. در این واژه، حرف فاء منقلب از پ فارسی بوده و این لغت در گویش فارسی، عربی، ترکی و اردو برای نام شخص حقیقی مذکر و مونث و نیز جایگاه صفت به کاربرده شده است.
فیروزه و پیروزه اسم فارسی است معرب آن فیروزج و در یونانی سافروس مینامند و به هندی برگ تمن است و آن سنگی است سبز رنگ مایل به زرقت . - 1 - در دیدگاه حکیم داوود انطاکی رنگ فیروزه ترکیبی از خضرت - سبز - و زرقت - نیلگون - است از این روی رنگ فیروزه حاصل ترکیب و امتزاج دو رنگ با دو منشا خواهد بود. و رنگ آن در هوای صافی، صاف می گردد و در کدر آن کدر می شود تغیر رنگ سنگ فیروزه بدنبال تغییر صفای هوا ، مورد اتفاق اهل حکمت است و این نشانه را نشانه برتری بر دیگر اقسام فیروزه می دانستند.
ارسطاطالیس - ارسطو - گفته هر سنگی که از رنگ خود متغیر گردد آن برای پوشیدن ردی است. وجه وقوع ردائت در فیروزه کاستی استحکام آن به نسبت دیگر کانی ها است و سرعت گسسته شدن و داشتن رگه های بسیار و سرعت پذیرفتن فساد از مغیرات نیز به همین دلیل است - ناظمجهان، - 1394 حواجه نصیر الدین طوسی در کتاب تنسوخ نامه در مورد اهمیت فیروزه میگوید "و داشتن فیروزه به فال نیکو دارند و گویند کسی که با خود دارد بر خصم خویش فیروزی یابد و پادشاهان آن را پسندیده دارند. و رسم پادشاهان قدیم چنان بوده است که چون آفتاب بر حمل شدی و سرِ سال نو بودی، جواهر قیمتی حاضر کردندی و در آن نگریستندی، جهت فال نیکو. و یاقوت و زمرد و مروارید و فیروزه در قدح های شربت انداختندی. و در این معنی میل به فیروزه بیشتر کردندی" - نصیرالدین طوسی، . - 1363
-2روش انجام کار
پژوهش در این مطالعه بر اساس مرور محتوایی متون طب سنتی اصیل همچون کتاب قانون شیخ الرئیس ابوعلی سینا، ذخیره خوارزمشاهی سید اسماعیل جرجانی، تنسوخ نامه ایلخانی منسوب به خواجه نصیر الدین طوسی، اکسیراعظم و محیط اعظم حکیم محمد اعظم خان، مخزن الادویه و قرابادین6 کبیر محمد حسین عقیلی خراسانی و تعدادی دیگر از متون و مقالات و منابع الکترونیکی است. نرم افزار طب نور نیز که نرم افزاری جامع بوده و حاوی بیش از 1000 کتاب و رساله از متون طب سنتی و ایرانی است، مورد استفاده قرار گرفت. دادههای مورد نیاز به روش یادداشتبرداری جمعآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
-3یافتهها
-3-1انواع فیروزه از دیدگاه حکما
حکیم عقیلی خراسانی در کتاب وزین "مخزن الادویه" دربارهی فیروزه چنین میگوید:" و معدن آن نیشابور و خجند و کرمان و آذربیجان و کوهستان فارس از نواحی شیراز است و در هندوستان در جبال بهتنت نیز میشود و آن هشت نوع میباشد و بهترین همه نیشاپوری کهنه بزرگ صاف رنگ یکسان آن است که در صفای هوا صاف و در کدورت آن کدر گردد که ابو اسحاقی نامند و بعد از آن، فتحی و ازهری، پس سلیمانی، پس درنویی، پس آسمانگونی که آن را خاکی نیز نامند، پس عبد الحمیدی، پس اندلسی، پس گنجینه و این بدترین همه انواع است چنانچه در کوهستان بهتنت که می شود از این است - «عقیلی، . - 1388
در متون کهن به اتفاق، بهترین گونهی فیروزه را ابواسحاقی نام بردهاند که نسبت به دیگر معادن منطقه، فیروزهای با کیفیت بهتری دارا بوده و سبب آن را باید در اجزا و بستر آن معدن جستجو کرد که شرایط تکوین بهتری برای این سنگ دارد. اما حقیقت وجه-ی تسمیه آن اکنون بر ما مکشوف نیست و معمول در تسمیه به اسم اشخاص، بر اساس نخستین یابنده آن بوده است.
مانند گیاه جنطیانا که نخستین بار جنطین ملک آن را شناسایی کرد یا طین مختوم که سازندهی این دارو زنی راهبه بود که بر آن خاتم می-زد - ناظمجهان، - 1394 و احتمال نامگزاری این قسم از فیروزه بنا بر مالک یا متولی آن در گذشته یا به اسبابی از این دست بعید به نظر نمیرسد و بسا تسمیه به نام غار و مکان یا صفت یا شاخصهای متناسب با مسمی وضع لغت صورت پذیرفته باشد؛ مانند غار عبدالرزاقی که فیروزه ابو اسحاقی از آنجا استخراج میشده است.
از نمونههای دیگر تسمیه غار زاک، غار قره دم، غار چراغ کش، غار آبدار، غار سرکوه می باشد، و بسا یک شیء نامهای مختلفی داشته باشد، مانند طینالاکل،گل نیشابوری، گل خراسانی، طین النقل. نویری، متوفا به سال 733 ق، در نهایه الارب خود هنگام یاد کردن از نیشابور و مختصات آن میگوید که از عمرو بن لیث صفار نقل شده است که میگفت: »چگونه مقاتله نکنم برای شهری که گیاه آن ریواس و خاک آن نقل و سنگ آن فیروزه است؟«
سپس نویری توضیح میدهد که مراد عمرو بن لیث از جمله »خاک آن نقل استگِ«ل خوردنی است که مانند آن بر روی زمین یافت نمیشود. مقدسی در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ص 331 هنگام یاد کردن معادن خراسان میگوید: »در نیشابور، در روستای ریوند معدن فیروزه و در روستای بیهق معدن رخام و در طوس برام و در زوزن گل خوردنی - طین الاکل - « وجود دارد. ابن رسته در الاعلاق النفیسه ص 373 گوید: »از طرف قاین به اندازه دو روز راه که به نیشابور نزدیک شویم گل نجاحی - الطین النجاحی - که به آفاق حمل میشود مشاهده میگردد«
-3-2معادن فیروزه در متون قدیم
میان نگارشهای کهن در ضبط طبقات فیروزه و نام و نشانههای آن اختلاف است. نگارنده عرایس الجواهر و نفائس الاطائب چنین بیان میکند» معادن فیروزه آنچه مشهور و معروف است در پنج موضع است: در بلاد خراسان در محروسه نیشابور در دهی کی آن را بشان خوانند، و در حدود خوارزم و در حدود ماوراء النّهر- خجند، و در حدود کرمان در کوهی کی ]میان یزد و کرمان است[، و در حدود ترکستان به حدود ایلاق، و در چند موضع دیگر مینمایند، امّا غیر نیشابور همه بد باشد و جوهر هر معدنی را نامها نهادهاند که حکّاکان و جوهریان هر جوهری که ببینند در حال بدانند که از کدام معدن است.
اسامی معادن فیروزه نیشابوری که بهترین فیروزهاست، معدن ابواسحاقی معروف و مشهورترین معادن است و فیروزه آن نیکوتر و رنگینتر و باقیمتترین جمله معادن فیروزهاست. دیگر معدن زرهونی است. آن نیز نیکوست. امّا رنگش به غایت طراوت نیست کی ابو اسحاقی. معدن سوم عبدلی است که فیروزه آن اندکمایه سبزفام است. چهارممعدن، کوه اسبان است که فیروزه آن به حلاوت و نیکو باشد، امّا اندکمایه سبزفام بود. پنجم معدن عبد المجیدست که فیروزهیآن رنگین بود، امّا اندکمایه درشت طبع بود.