بخشی از مقاله
چکیده
منظور از مسؤلیت مدنی ناشی از ارتباطات اینترنتی و شبکههای اجماعی آن است که چنانچه در نتیجهی اعمال و انتشار برنامههای دولتها و یا اشخاص مختلفی که با عناوین گوناگون با شبکههای اجتماعی و اینترنت سروکار دارند، در عرصهی بینالمللی به حقوق و منافع دولتها و اشخاص خسارت وارد گردد، اینکه این حکومتها و اشخاص بر چه مبنا و چگونه به جبران خسارت الزام پیدا کنند ، اینکه به وجودآورندهی یک شبکهی اجتماعی یا اینترنتی یا ارائه دهندهی خدمات اینترنتی یا شبکههای اجتماعی به عنوان مثال به حقوق مربوط به شخصیت لطمه وارد کند، هتک حرمت کند یا حریم خصوصی شخصی را جریحهدار کند یا اگر در فضای مجازی به طور غیرمجاز به سایت خصوصی شخصی وارد شده و به اطلاعات آن حمله ور شود، مسؤلیت این اعمال با چه کسانی است و زیاندیدگان چه مقدار میتوانند خسارت خود را مطالبه کنند .
توضیح و تبیین مسؤلیت مدنی ناشی از انتشار برنامههای شبکههای اجتماعی مستلزم توجه به دو موضوع اساسی است :
اول: توجه به قواعد عمومی مسؤلیت مدنی و استخراج قواعد خاص حاکم بر جبران خسارتهای ناشی از ارتباطات شبکههای اجتماعی و ارتباطات اینترنتی.
دوم: قواعد عمومی حاکم بر فعالیتهای رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی و تجزیه و تحلیل و استخراج قواعد خاص حاکم بر این اعمال میباشد.
در این نوشتار به مسؤلیت مدنی ناشی از اعمال زیانبار شبکه-های اجتماعی و قوانین حاکم بر آن و همچنین دادگاههای صالح به رسیدگی در عرصهی بینالمللی می-پردازیم.
مقدمه
در طی قراردادهایی که بین طرفین منعقد می شود ، معمولا تعهداتی بر ضمه ی متعهد قرار می گیرد. این تعهدات به انواع مختلف ممکن است از بین برود و ساقط گردد .یکی از عناوینی که در باب سقوط تعهدات مطرح می شود ، مسئله ی پرداخت خسارت است . با توجه به این که این موضوع در قانون مدنی ایران در زیرمجموعه ی ایفاء یا تأدیه بیان شده است ، باید بررسی شود که آیا پرداخت خسارت از موارد سقوط تعهد ، به طور مستقل است یا اینکه نوعی ایفاء تلقی می شود .
مبحث اول: آثار زیانبار پخش برنامههای شبکههای اجتماعی
در حقوق بینالملل،آسیب و زیان را عبارت از آثار و نتایج برآمده از فعل یا ترک فعل تلقی میکنند که بر خلاف قوانین و قواعد بینالمللی صورت گرفته باشد و یا این که عمل و ترک عمل نامبرده نتیجهی نقض یا سرپیچی از یکی از قوانین و مقررات حقوق بینالملل بوده باشد.بنابراین اگرچه تاکنون مسؤلیت بینالمللی دولتها و اشخاص در مقابل آثار زیانبار پخش کردن برنامههای شبکههای اجتماعی در فراتر از مرزها به موجب معاهده یا کنوانسیون خاصی ثبت نگردیده است ، امّا با توجه به مسائل مطرح شده میتوان چنین نتیجه گرفت که انتشار چنین برنامههایی آثار زیانباری را برای منافع فرهنگی ، اقتصادی،سیاسی و... ، برای دولتها و اشخاصی این برنامهها را دریافت میکنند، دارد.این زیانها ممکن است مادی یا معنوی باشند. انواع زیانها را در یک دستهبندی کلی میتوان به این شکل نام برد:
.1 زیان به ارزشهای فرهنگی:
یکی از مهمترین موضوعات در ارتباط با پخش و فعالیت برنامههای شبکههای اجتماعی ، وارد شدن خسارت و زیان به منافع و ارزشهای فرهنگی است که در جهان امروز از آن به »تهاجم فرهنگی« نام برده میشود . از عمدهترین دلایلی که حکومتها را در رابطه با »تهاجم فرهنگی« تحت تأثیر قرار داده و نگران کرده است ، رابطهی بین فرهنگ از یک سو و سیاست از سوی دیگر است. در این رابطه منافعی نهفته است که حکومتها ویا تبعهی آنها از آن بهره میبرند زیرا پخش و انتشار برنامههای شبکههای اجتماعی برای اهداف فرهنگی در واقع مسیری برای رسیدن به هدفهای سیاسی است.
در عرصهی بینالمللی این واقعیت وجود دارد که کشورهای دریافت کنندهی برنامههای شبکههای اجتماعی، قدرت انتخاب و هیچ گونه نقش و دخالتی در این برنامهها نخواهند داشت و این موضوعی است که بر خلاف اصل استقلال و حاکمیت حکومتها و تبعهی آنها در عرصهی حقوق بینالملل است.در واقع باید به یک حقیقت بسیار مهم توجه کرد که مجموعه ارزشهای اخلاقی و فکری و فرهنگی جامعه با بینالمللی شدن شبکههای اجتماعی و وسایل ارتباط جمعی در خطر سقوط و نابودی قرار گرفتهاند
.2زیان به حقوق اشخاص
مسئلهی حائز اهمیت این واقعیت است که در عرصهی بینالمللی اگر چه در ماهیت وجود» اصل آزادی اطلاعات« اتفاق نظر وجود دارد ، اما مشکل مهم تعیین»حدود و کیفیت آزادی اطلاعات« میباشد که عدم رعایت این حد و مرزها از سوی رسانهها و شبکههای اجتماعی میتواند برای افراد و دولتها آثار زیانبار داشته باشد.در پی همین موضوع، کمیسیون اروپا دراکتبر سال 1996 با در نظر گرفتن»اصل دسترسی آزاد به اطلاعات« در خصوص اعمال و فعالیتهای شبکههای اجتماعی و رسانههای برونمرزی ، این آزادی را مقید کرده است و به شرطی مورد پذیرش قرار داده است که شامل برنامههای زیانبار یا ناشی از تقصیر نباشد و در تعریف برنامههای زیانبار بیان میکند:برنامههایی که خلاف یکی از موارد زیر در آن مشاهدهشود، که ذیلاَ نام برده میشود.
این کمیسیون اظهار میدارد ایستگاههای ماهوارهای ، شبکههای اجتماعی و اینترنت ،در تهیه و تنظیم برنامههای خود باین به این امور توجه کنند :
- حمایت از کودکان و نوجوانان باید مورد نظر باشد، از جمله مسائلی مانند راههای کسب درآمد گمراه کننده ،خشونت و ... را به آنها آموزش ندهند.
- آسایش و امنیت ملی کشورها را به مخاطره نیندازند از قبیل این که تولید بمب، تولید و چگونگی گسترش مواد مخدر و داروهای غیرقانونی و همچنین فعالیتهای تروریستی را آموزش ندهند.
-امنیت اطلاعات را رعایت کنند و با هدف و انگیزههای نادرست، اطلاعات محرمانه کشورها و تبعهی آنها از دستشان خارج نشود.
-امنیت اقتصادی کشورها را بر هم نزنند به عنوان مثال حیله ، تقلب ، تدبیرها و وسایل سرقت به شیوههای مختلف را آموزش ندهند.
- از تمامیت ارزشی بشریت حمایت کنند و تشویق و تحریک به کینهتوزیها و تبعیضهای نژادی نکنند.
- به حیثیت و شهرت انسانها لطمه وارد نکنند از جمله مرتکب هتک حرمت یا تبلیغات مقایسهای غیرقانونی نگردند.
- حریم خصوصی انسانها را نقض نکنند از جمله اسرار و اطلاعات خصوصی اشخاص را افشا نکنند.
- مالکیتهای فکری و معنوی را محترم شمارند به عنوان نمونه آثار ادبی و سایر آثار دیگران که دارای حق تألیف هستند مانند نرمافزارهای جدید ، بدون اجازهی صاحبانشان پخش نکنند.
3. زیان به منافع سیاسی
وارد شدن زیان و خسارت به امور و منافع سیاسی کشورهایی که دریافت کنندهی برنامههای شبکههای اجتماعیاند و نیز اشخاص ، عمدتاَ از طریق تبلیغات صوررت میگیرد به طوری که شبکههای اجتماعی میتوانند به صورت مستقیم و زنده همهی تلاشهای یک دولت و حکومت در راستای تعیین باورها و تبلیغات و ... را باطل کنند .در عصر حاضر کشورهایی که ورود این تکنولوژی در آنها قدری تازگی دارد و در اصطلاح جهانسومی هستند،شبکههای اجتماعی و رسانههای فرامرزی را تهدیدی جدی برای روند مردمگرایی خویش میپندارند.
خبرسازیها و تبلیغات گستردهی رسانههای قدرتمند دنیا مخصوصاَ کشورهای غربی که تمام مسائل را از دیدگاه و باورها واصول خود مورد ارزیابی قرار میدهند ، دلزدگی و فاصله گرفتن ملتهایی که تحت تأثیر این موضوعات قرار میگیرند را از دولتهای خود به ارمغان میآورد.یکی از این اهداف ممکن است تروریستی باشد به عنوان نمونه ، پشتیبانی تبلیغاتی و روانی از تروریستها،تشویق آنان به ادامهی فعالیتهای خرابکارانهی خود ، آموزشهای غیر مستقیم نظامی ، پنهان کردن جنایتهای آنها و در بدترین شکل ممکن توجیه آنها، نمونههای بارزی از کارکرد این تکنولوژی بر ضد امنیت جهانی است.