بخشی از مقاله
چکیده
گونه شناسی از مباجث و موضوعات حائز اهمیت در معماری بوده و از جایگاه ویژه ای در مباحث نظری برخوردار است. گونه شناسی از سالها قبل در علوم مختلف مورد استفاده بوده و در دهه های اخیر با توجه به نیاز های احساس شده در زمینه های هویت ، فرهنگ و معماری، بیشتر از سایر مواقع ذهن پژوهشگران و محققان را به خود جلب کرده است.
این مقاله بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با رویکردی تحلیلی - توصیفی و با هدف تشریح و توضیح وجوه مختلف گونه و گونه شناسی در معماری به عنوان یکی از ارکان معماری معاصر صورت گرفته است . در راستای نیل به اهداف پژوهش، بعد از شناخت موضوع و ارائه تعاریفی در این خصوص، به بررسی تاریخچه و سابقه موضوع پرداخته می شود. سپس نظریات و تفاسیر و مبانی نظری حاکم در این مقوله مورد کنکاش قرار گرفته و در ادامه به بررسی روشها و اهداف گونه شناسی مدرسه موراتوری پرداخته می شود.
مقدمه:
گونه شناسی که از قرن هجدهم در علوم مختلف کاربرد داشته با هدف دسته بندی و تقسیم بندی اشیاء بر اساس ویژگی های آنها بوده که این روش در معماری نیز استفاده شده است. گونه در تعاریف به آنچه که با آن چیزی نشانه گذاری یا بازشناسایی شود، و یا هرچیزی که دارای وِیژگی سمبولیک یا یک نماد باشد، گفته میشود. این نشانه گذاری و شناخت در معماری نیز مورد توجه قرارگرفته بصورتیکه در ادوار مختلف، بنا ها را براساس ویژگی های آنها و اهدافی که پژوهشگر دنبال می کرده است، به روشها و شیوه های خاصی دسته بندی کرده اند که این روشها هرکدام دارای پشتوانه فکری و مبانی نظری ویژه ای می باشند.
لذا در این خصوص به بررسی نظریه ها و روشهای گونه شناسانه پرداخته و به این سوالها اندیشیده خواهد شد که نقش گونه شناسی در معماری چیست ؟ و اینکه چگونه می توان از گونه شناسی در حل بحرانهای فرهنگی معاصر استفاده نمود؟
-1 گونه و گونه شناسی:
سنخ شناسی، نوع شناسی، نشانه شناسی [1] واژه تیپولوژی از ریشه کلمه تیپ گرفته شده است. انتقال اطلاعات پراکنده از دنیای معماری به ضمیر ناخودآگاه و محصول واحد آن ، نمود عینی چیزی به نام گونه یا تیپ را داشته است
گونه از ریشه کلمه تایپ است که معادل واژگانی چون مدل، نمونه،فرم، دسته و نماد می باشد و در حالتی کلی گروه خاصی با ویژگیها یا علامتهای مشخص و یکسانی گفته می شود که بر اساس همین وجوه مشترک دسته بندی می شوند . [2] این وجه اشتراک در مقامی است که از آن تبعیت شده و قابل تکرار است.
نوربرگ شولتز معتقد است که گونه ها هستند که پیش شناخت از خود اشیا را ممکن می سازند و بدین ترتیب ادراک را از » هم با داده های حسی « به » فهمیدن خود اشیا ، آن سان که آگاهی داده می شوند « آرتقا می بخشد
تیپولوزی به معنی علم مطالعه گونه ها یا تحلیل تطبیقی و دسته بندی شاخصه های ساختاری یا غیر از آن در قالب گونه ها به کار می رفت [4] گونه شناسی یا تیپولوژی نیز روشهای شناخت این ویژگیهای متشرک و دسته بندی آنها می باشد. گونه شناسی در واقع سنخ شناسی ، نوع شناسی و نشانه شناسی است
گونه فرم کلی، ساختار یا شخصیت یک گروه یا رده بندی معین از اشیا است، مدلی که چیزی بعد از آن و از روی آن ساخته می شود
گونه یک الگوی تجریدی نیست بلکه ترکیبی از ویژگی های اصلی یک ساختمان و شکل مادی شده ی چندین مفهوم، اصل و مشخصه است که توسط یک تمدن و در گذر تاریخ پذیرفته شده است [6] کانیگا در مورد گونه اعتقاد دارد :
هستی ذهنی یک شی در هیئت » تجربه ی آن شی « جدا از وجود فیزیکی آن یا هستی پدیدار شناسانه ی آن [7] گونه شناسی مطالعه تطبیقی اشیا محیط مصنوع به منظور تقسیم آن ها به گونه های متمایز است، این مطالعه می تواند از دید ویژگیهای فیزیکی یا سایر جنبه های اشیا باشد و بدین سان گونه عملی است که بیش از هر چیز به نگرش شخص پژوهشگر و هدف آن از انجام گونه شناسی بستگی دارد به عنوان مثال در معماری پژوهشگر مباحث اقلیمی بناها را براساس مسائل و ویژگیهای اقلیمی دسته بندی می کند در حالی که پژوهشگر مسائل فرهنگی از دید فرهنگی به موضوع نگریسته و اینگونه دسته بندی می کندیا در علم جرافیا محقق جعرافیدان زمین را از لحاظ آب و هوایی یا توپوگرافی دسته بندی کرده و به تشریح ویژگیهای آنها می پردازد.
-2 گونه شناسی در معماری
گونه شناسی در معماری از حدود 2000 سال پیش با انتشار کتابی به عنوان " ده کتاب " اثر ویتریوس معمار مشهور یونانی روایج پیدا کرد . ویتریوس در این کتاب بناهای یونانی را بر اساس کاربری آنها مانند خانه ها، معابد و ... دسته بندی کرده کرده است که هر کدام از آنها به زیر مجموعه و زیر شاخه هایی تقسیم شده اند. در ایران نیز خیاث الدین جمشید کاشانی در بخشی از اثر مشهور خود به عنوان مفتاح الحساب به دسته بندی و گونه شناسی طاق، قوس، گنبد، مقرنس می پردازد و در این راستا جداول محاسبتی ویژه و منحصر به فردی ارائه می کند [2] گونه شناسی در معماری در دو حوزه مکانی قابل بررسی می باشد:
اولی جنوب اروپا و در کشور هایی همچون ایتالیا و فرانسه که در این حوزه جنبه های نظری گونه شناسی معماری حائز اهمیت بوده و در مباحث نظری گونه شناسی فعالیت اساسی داشتند همانند مدرسه موراتوری که به بحث تاریخی - تکاملی معماری می پردازد و دومین حوزه ، حوزه شمال اروپا بوده که در آن به مباحث گونه شناسی شکلی بیشتر اهمیت داده شده و بناها براساس فرم و شکل مورد بررسی قرار گرفته و دسته بندی شده است. [2] معماران مدرن به دلیل اینکه گونه و مدل مانع خلاقیت و ابتکار دانشجویان و معمارن می شود را رد کرده و کاربرد آن را در معماری به کلی مردود می دانند به همین دلیل به آین گونه ها گونه مانع یا گونه انجامد کننده نیز اطلاق می شود. کارودکالو از این نوع گونه ها به استریو تایپ نام می برد
این دخالتها در حالی است که گونه و تیپ نمودن فضاها در انبوه سازی به صورتی گسترده و وسیع از سوی معمارن مدرن بکار گرفته شده و هیچ گونه انجامد یا بازدارندگی رخ نداده است.
در معماری معاصر ایران از سال 1350 با گونه شناسی اقلیمی که توسط مهندس توسلی انجام گرفت گونه شناسی معماری جانی دوباره یافت در این راستا پیرنیا در کتاب سبک شناسی معماری ، گونه شناسی معماری ایرانیرا بر اساس سبکها و ویژگیهای معماری مشترک بناها انجام می دهد .[10] معماریان در کتاب معماری ایرانی بناهای معماری ایران را ابتدا بر اساس نوع کاربری و عملکرد مجموعه دسته بندی کرده و اصول معماری ایرانی - نیارش ، پزهیر از بیهودگی و ... - را مورد کنکاش قرارداده و در بررسی خانه های ایرانی از روش گونه شناسی موراتوری استفاده کرده است
در دیگر کتابهای خود بناهای مسکونی ایران را به دو گونه درونگرا و برونگرا تقسیم نموده است . گونه های مسکونی درون گرا را در دو شاخصه دارای حیاط مرکزی و فاقد حیاط مرکزی بررسی می کند سپس در بحث گونه شناسی از فرم بنا - یک جبهه، دو جبهه و ... - و نیز نحوه قرار گیری و استقرار بنا در سایت بهره می گیرد .[12] بناهای مسکونی برونگرا را نیز همانند گونه های درونگرا در دو حالت کلی حیاط دار و فاقد حیاط مرکزی و سپس از لحاظ تعداد طبقات، تعداد حیاط، ساختمایه و ... مورد بررسی قرار داده است
-3 نظریه هایی در گونه و گونه شناسی
نظریه ها و اندیشه ها در خصوص گونه و گونه شناسی و نیز سیر تاریخی و روند تکاملی آن در معماری توسط مورخ معماری به نام ویلدر در سه دوره به شرح ذیل تقسیم بندی و بررسی شده است :
-1-3 دوره روشنگری و خردگرایی
متفکران در عصر روشنگری متاثر از فلسفه خرد گرایی و بر مینای تفکرات نیوتن ، معتقد بودند که تفکر نظام مند به تمام فعالیتهای انسانی قابل تعمیم بوده است به صورتی که در این دوره اکثر دایره المعارف ها با هدف طبقه بندی داده ها به صورت عقلانی به رشته تحریر در آمد.
در گونه شناسی این دوره ، معمار سرپناه را به عنوان اولین گونه مسکن معرفی می کند به طوریکه مارک آنتوان لاژیه در نوشته خود تحت عنوان مقاله ای در باب معماری ، سر پناه های اولیه را که متشکل از درختان بوده - تنه درختان به عنوان ستون و شاخه و برد ها به عنوان بام و سقف - را به عنوان یک کلبه ابتدایی مطرح می کند که اصل و ریشه تمام فرمهای معماری در گذشته و حال می باشد.
کواترمره کوینسی معتقد است گونه دارای معانی و مفاهیم متعددی چون مدل، مٌهر، نقش برجسته و غیره است و معماری تقلیدی از طبیعت می باشد. وی با رویکردی استعاری با گونه برخورد کرده و گونه را داری معنی و مفهوم می داند و برای شناخت بهتر گونه و مدل به مقایسه آنها می پردازد. وی مدل را به عنوان بازآفرینی میکانیکی و کالبدی اشیا دانسته ولی گونه را با یک وجود استعاری و مفهومی تعریف می کند. به نظر کوینسی مدل فرمی است که از روی آن تقلید می شود در صورتیکه گونه می تواند مبنای خلق و آفرینش آثاری غیر همسان باشد.
از منظر کوینسی تقلید شروع آفرینش و روند خلق آثار هنری است یا به عبارتی دیگر تقلید ارائه مجدد یا بازنمایی قوانین طبیعت است که اساس خلاقیت به شمار می آید [8] جی ان ال دوران یکی دیگر از اندیشمندان این دوره است که روشهای طبقه بندی تطیقی علوم زیستی را در مطالعه فرم بناها به کار بسته و فهرستی از عناصر معین یک ساختمان را مورد مقایسه قرار داده است [14] وی بر اساس هدف اصلی اش از معماری که ترکیب بندی عناصر بر اساس نیاز ها و الزامات اقتصادی بوده، اصول ساخت یک فرم را تا حد عناصر اصلی ساده کرد و در جدولی اشکال هندسی را که مبنای تنوع گونه ها بودند را ارائه نمود.
-2-3 دوره مدرنیسم
دوره مدرنیسم با بازساری کشورهای خارج شده از جنگ جهانی که در راس آنها کشور آلمان قرار داشت، شروع شد که نیازمند ساخت و ساز سریع بود که با تولید انبوه و انبوه سازی همراه بود. در این فرآیند انبوه سازی گونه به چیزی به نام سرنمون یا کلیشه تبدیل می شد که دارای ویژگیهایی چون خردمندانه بودن، کارکردی بودن و ساز و کار کنترل طراحی است. مورخ معماری گرگوتی دراین خصوص معتقد است : یک مدل تولید مدار به یک چیز غیر خاص با کارکرد فراگیر با مبنای علمی بدل می شود .[15] گونه در مکتب مدرنیسم را می توان در قابلیت عملکرد بالا، نفی سنت های گذشته و حرکت به سمت فرمهای خالص و اصلی و استفاده از کلیشه در انبوه سازی خلاصه نمود.
-3-3 دوره نو خرد گرایی
این دوره از نظام مند ترین و پیچیده ترین دوره های تفکر معماری به شمار می رود که بر خلاف دو تفکر قبلی از خود معماری و رها شدن معماری از محدودیت های خارج از نشات گرفته و با هدف تاکید مجدد بر تداوم فرم و تاریخ در برابر گسستگی حاصل از برداشت مکانیکی از گونه شناسی شکل گرفته است. اساس تفکر این دوره را سنت شهر ها و فرایند طبیعی رشد شهر و زنجیره ناگسستنی تداوم و سلسله مراتب تشکیل می دهد.
ساوریو موراتوری از متفکران و پیشگامان این دوره است که به تداوم و پیوستگی مقیاسهای متفاوت در سطح شهر اشاره دارد . وی از گونه به عنوان یک ساختار فرمال یاد می کند. و در مصالعه بافت تاریخی شهر ونیز به عنوان اولین پژوهش نوخرد گرایی، ، توسعه تاریخی این شهر را در قالب معنا و مفهومی که عناصر شهری را با شکل شهر پیوند می دهند توضیح می دهد.
آلدرو روسی از دیگر نظریه پردازان این اندیشه، گونه را مطالعه عناصر شهری و معماری میداند که قابلیت شاده شدن بیشتر را ندارد. وی معتقد است به جای تمرکز بر تفاوتهای موقتی مانند دوره های تاریخی معین، قدرت های اقتصادی یک زمان معین، مقیاس دست ساخته های بشری یا کارکرد اصلی آن دست ساخته ها، بر اشتراک ها و ویژگیهای ماندگار، باید از طریق مطالعه تطبیقی تمرکز گردد. بدین سان گونه شناسی به لحظه ی تحلیلی معماری تبدیل می شود
راب کریر نیز از پیروان این مکتب بیان میکند که گونه های فضایی مشخص و معین بوده و در نهایت از عملکرد اصلی خود تا حد زیادی مستقل اند. بنابراین منشا و مرجع فرم برای معماری، فرم های توده ای است که کل شهر را می سازند، شهر معدن گونه های فرمال تلقی می شود، سازنده ی گونه شناسی هایی که عناصر آن ها می بایست از بستر بومی آن منتزع گردد
-4 انواع و تفاسیر گونه شناسی
گونه شناسی یا نمون شناسی معماری اندیشه دسته بندی بنا ها براساس وجوه مشترک آنها از لحاظ مکانی، اقلیمی ، کالبدی ، سیر تکاملی و سایر موارد است . [2] گونه شناسی در معماری نیل به الگو های منلسبی برای طراحی بنا می باشد که در حالت کلی دو دیدگاه برای گونه شناسی معماری وجود دارد یکی گونه شناسی شکلی مانند مطالعات و گونه شناسی دوران و دیگری نگاه معنایی و فرهنگی مانند دیدگاه راپاپورت.
برخی از پژوهشگران و اندیشمندان که از پیروان مکتب نحو فضا ها هستند گونه در معماری را بر دو نوع تقسیم می کنند: یکی جنو تایپ و دیگری فنوتایپ. جنوتایپ یا به عبارتی الگوی زیستی، به قوانین انتزاعی نهفته در یک فرم فضایی گفته می شود. به مجموعه اطلاعاتی که در درون یک نوع یا گونه قرار گرفته و بر فرم کلی حکومت می کند، جنو تایپ اطلاق می شود .[18] یا به عبارتی دیگر ارتباط فضایی حاکم بر یک بنا، الگوی زیستی می باشد.
فنوتایپ یا الگوی کالبدی جسم یا کالبد بنا را نشانه گرفته و صرفاً به گونه های شکلی و فرمی بنا توجه داشته که قابلیت تکرار و کاربرد دارد. الگوی کالبدی از کنار هم قرار گیری و لحاظ نم ودن الگوهای زیستی در یک بنا و محدودیتها و آزادی عملهایی که این الگوهای زیستی یا همان جنو تایپها به همراه می آورند، تشکیل می شود به همین دلیل فنو تایپ ها همیشه متاثر از الگوهای زیستی موجود می باشد - تصویر شماره. - 1 لازم به ذکر است که یک جنوتایپ یا یک الگوی زیستی می تواند در آن واحد در بناهای متفاوت دارای فنو تایپ یا الگوهای شکلی متفاوتی باشد که این تفاوت در فنوتایپ هایی با الگوهای زیستی یکسان به شرایط فرهنگی، اقتصادی، سایت و ... بستگی دارد.
جنوتایپ ها در معماری همان اطلاعات و کدهایی است که در درون فضا نهفته است که از شاخص ترین ویژگی آنها یا الگوهای زیستی لا مکان و لازمان بودن آنها است بدین معنی که الگوهای زیستی می توانند در هر زمان و مکانی که بستر مهیا باشد بروز کنند و قائل به دوره یا محلی خاص نیستند
تصویر شماره : 1 روابط بهره برداران، جنوتایپ ها و فنوتایپ ها
گونه شناسی همانطور که اشاره شد به دید و هدف محقق بستگی دارد و اینکه به خواهد بنا ها را بر اساس کدام ویژگی مورد بررسی قرار دهد از این رو می توان از گونه شناسی هایی همچون گونه شناسی تاریخی، گونه شناسی اقلیمی، گونه شناسی فرهنگی، گونه شناسی سازه ای، گونه شناسی بر پایه مصالح و چندین دسته بندی دیگر با شاخه ها و زیر مجموعه هایشان نام برد. از این رو جهت دستیابی به اهداف پژوهش در مسیر گونه شناسی تاریخی - تکاملی گام بر داشته و به تفسیر و تشریح کامل این نوع گونه شناسی که دارای اعتبار جهانی و سازگار با موضوع می باشد می پردازیم.
-5 گونه شناسی موراتوری
همانگونه که در فصول قبل به تفسیر اشاره شد، معماری بیشترین تاثیر خود را از فرهنگ زمینه کسب کرده و با توجه به اینکه فرهنگ نیز دارای پشتوانه ای اعتقادی و زاده تاریخ و جعرافیای زمینه میباشد.