بخشی از مقاله
چکیده
در زمینه مباحث موجود در بین اقتصاد دانان مسلمانی که در حال مدلسازی بانکداری اسلامی در مقابل نظام بانکداری مبتنی بر بهره می باشند، دو مفهوم کلیدی وجود دارد که در بسیاری از موارد منجر به برداشت های اشتباه نسبت به موضوع می شود. یکی مفهوم هزینه سرمایه که به سهم سرمایه و سرمایه گذار در یک فعالیت اقتصادی می پردازد و در اسلام گرچه به عنوان مبنای ارزش آفرینی مورد تاکید قرار نگرفته است، اما به سهم آن توجه لازم مبذول شده است. اما مفهوم دیگری که در عین داشتن برخی شباهت ها با هزینه سرمایه ، تفاوت های عمیقی با آن دارد ، بهره است.
بهره به معنای مازادی مشخص می باشد که بدون توجه به نوع مصرف سرمایه ، در انتهای دوره به اصل سرمایه و سرمایه گذار پرداخت می شود و در اسلام تعبیر ربا که جزو محرمات بزرگ الهی است برای آن به کار رفته است. این مقاله در پی آن است تا با تعریف این دو مفهوم و نشان دادن برخی تفاوت های میان این دو ، به غنای فکری فضای مطالعاتی بحث کمک نماید.
-1 مقدمه:
در ادبیات اقتصادی ، معمولا 3 عامل نیروی کار ، زمین و سرمایه به عنوان عوامل تولید شناخته می شوند ، که کارفرما با ترکیب آنها با یکدیگر ، تولیذ یا خدمتی را تولید می کند. در واقع با درنظرگرفتن کارفرما یا عامل مدیریت هم به عنوان یکی از عوامل تولید، 4 عامل مدیریت ، نیروی کار، زمین و سرمایه ارکان اصلی تولید کالاها و خدمات را شکل می دهند و تولید ارزش می کنند.
به طور منطقی اگر این عوامل در تولید یا ایجاد ارزش دخیل هستند، پس باید کالای تولید شده یا ارزش بوجود آمده از تولید یک کالا نیز بین این عوامل تولید تقسیم شود. تا اینجای بحث بین نظام های اقتصادی اسلام و سرمایه داری که مالکیت خصوصی را به رسمیت می شناسند، نزاع چندانی وجود ندارد که ارزش کالا یا خدمت تولید شده باید بین عوامل تولید آن تقسیم شود. تقابل فکری این دو نظام گرچه بسیار عمیق و در زمینه های متفاوت است ، اما در این حوزه بحث ، به این موضوع برمی گردد که سهم هرکدام از عوامل تولید چقدر باید باشد؟
در مورد زمین پاسخ هردو نظام تقریبا مشابه است و چندان چالش برانگیز نیست، هردو نظام پاسخ می دهند که میزانی به عنوان اجاره باید به عنوان سهم زمین پرداخت شود. اما بحث اصلی در مورد نیروی کار ،مدیریت و سرمایه و میزان پرداختی به آنها می باشد. در اسلام با توجه به هدف بودن انسان در خلقت، کار و نیروی انسانی قداست خاصی دارد و در نظریه اسلامی کار اقتصادی است که منشا حق می باشد. - توتونچیان، - 1379 اما در عین حال به سرمایه نیز به عنوان عامل تولید، توجه لازم مبذول شده است و سهمی به آن تعلق می گیرد. شهید صدر در جلد دوم کتاب ارزشمند اقتصادنا خود بیان می دارد که در صورتی که مدیر ، سرمایه را به کار گیرد باید اجاره آن را بپردازد.
اما نظام سرمایه داری به انسان و کار نیز به عنوان یکی از عوامل تولید نگاه می کند و بر همین مبنا در این نظام، جهت پرداخت به عوامل تولید میزان بهره وری آنها در نظر گرفته می شود. بدین معنی که هرچه تولید نهایی و نقش عامل تولید در فرآیند تولید بیشتر باشد، میزان پرداختی به آن عامل تولید بیشتر خواهد بود. همان طور که مشاهده می شود و در ادامه بیشتر به آن می پردازیم، هردو نظام به خوبی به نقش سرمایه در فرآیند ارزش آفرینی توجه نموده و آن را مورد بررسی قرار داده اند.
این مقاله در پی آن است تا با بحث بیشتر بر روی هزینه استفاده از سرمایه، آن را در هر دو دیدگاه در مقابل مفهوم بهره و ربا مورد کنکاش قرار داده و به تعمیق بحث کمک نماید. در همین راستا در بخش اول تحقیق به مفهوم هزینه استفاده از سرمایه در هردو نظام می پردازیم و در بخش دوم مفهوم بهره و ربا را مورد بحث قرار می دهیم و در انتها نتیجه گیری خود را در مقایسه این دو بیان می داریم.