بخشی از مقاله

چکیده:

پس از فروپاشی مارکسیسم در شوروی سابق و برچیده شدن نظام کمونیستی حاکم بر آنها، نگاهها به سوی آرمان شهری که اندیشههای لیبرالی نوید آن را داده بودند جلب گردید. شاید بتوان گفت که خواستگاه تفکرات لیبرالی به مساله بسیار مهم حق طبیعی و نیز اندیشهها اومانیستی برمیگردد که در ادامه با اندیشههایی همچون سکولاریسم، فردگرایی،عقل گرایی، آزادی ویژه و نیز مراعات حقوق همگان باز با تفسیری ویژه و تحمل دیگران - تساهل و تسامح - پیوند وثیق برقرار میکند. با نقد و بررسی اجمالی مبانی لیبرالیسم در بخش نظر راه برای نقد این دیدگاه در بخش کارکردها قدری هموارتر میشود که در این بخش نیز با توجه به مطالعات تاریخی و آمارهای موجود مطالب متنوعی را به خود اختصاص میدهد.

مقدمه

امروزه لیبرالیسم یکی از دیدگاههایی است که تا اندازه ای توانسته است در محافل روشنفکری جای پایی برای خود دست پا کند و برخی را چنان شیفته خود سازد که تمام ارزشهای اخلاقی فرهنگی و دینی را در انطباق با آن مورد ارزیابی قرار میدهند. این ارزشها و سایر ارزش ها اگر توانست با مبانی لیبرالیسم سازگار باشد مورد پذیرش قرار میگیرد، در غیر این صورت به کناری نهاده میشود و مهر ابطال بر آن میخورد. مبانی لیبرالیسم در یک بررسی کلی در موارد زیر خلاصه میشود:

-1 انسان محوری و فردگرایی

-2 آزادی

-3 عقل گرایی

-4 تاکید بر حقوق انسانها، مساوات وعدالت

-5 تساهل

-6 بی طرفی

و شاید بتوان اومانیسم و سکولاریسم را نیز به گونهای از مبانی لیبرالیسم به حساب آورد. و با بررسی بیشتر در آثار لیبرالها بتوان مبانی دیگری نیز به این مبانی افزود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید