بخشی از مقاله

چکیده

بخش توزیع نیروی برق به لحاظ گسترگی بسیار زیاد و فراگیری عام آن و به سبب ارتباط مستقیم و مستمر با مردم از ویژگیها و مسائل فنی خاصی برخوردار است . افرادیکه در واحدهای توزیع اشتغال دارند بمنزله آیینه و معرف صنعت برق کشور هستند و درصوتیکه شایستگی و صلاحیت کافی برای پاسخگوئی به مردم را نداشته باشند تمامی فعالیتهای صنعت برق را در ذهن مردم مخدوش و بی اعتبار مینماید.

بخش توزیع به عنوان حلقه اصلی و ارتباط زنجیره صنعت برق با مردم و مشترکین بوده و شرکتهای توزیع جایگاه ویژهای را در ارائه خدمات به مردم و مشترکین دارا میباشند. این شرکتها بدلیل تنوع در پارامترهای عملیاتی و تصمیم گیری که شامل عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تکنولوﮊیک میباشد دارای ویژگیهای خاص خود میباشند.

مقدمه

وظیفه توزیع نیروی برق در کشور تا سطح ولتاﮊ صخ کیلوولت از دیرباز به عهده شرکتهای برق منطقهای قرار داشت. پس از چندی وظیفه تولید و انتقال نیز به این شرکتها محول گردید. نیاز مبرم بخشهای تولید و انتقال به سرمایهگذاریهای کلان باعث شد تا قسمت اعظم توجه و امکانات و منابع شرکتهای برق منطقهای معطوف و مصروف بخشهای فوق گردد و مسائل توزیع کمتر مورد توجه قرار گیرد. مشکلاتی که ناشی از این کاهش توجه بود ستاد صنعت برق را بر آن داشت که به فکر ایجاد شرکتهایی مستقل بپردازد که مسئولیت توزیع نیروی برق را عهدهدار گردد.

لذا از ابتدای سال ل،صذ فعالیت رسمی شرکتهای توزیع نیروی برق آغاز گردید. ضمناﹰ از آنجائیکه امر توزیع نیازمند به نظارت نزدیک و مستمر میباشد، با افزایش تعداد شرکتهای توزیع نیروی برق، در شرکتهای برق منطقهای معاونتی تحت نام نظارت بر توزیع بوجود آمد اهدافی که برای شرکتهای توزیع تعیین شده است، عبارتند از: ارائه سرویس مطلوب و مناسب به مردم، افزایش کارآئی بخش توزیع از طریق اصلاح ترکیب نیروی انسانی و اداره مهندسی فعالیتهای توزیع، اعمال سیستم قیمتگذاری مناسب، افزایش نظارت و کنترل بر کیفیت خدمات توسط دولت.

پرواضح است زمانی اهداف فوق الذکر حاصل خواهد شد که بهرهبرداری با بستری مناسب صورت پذیرد. هر سازمانی برای حفظ نشاط و پویایی خود نیازمند آن است که هر از گاهی در درون خود تغییراتی ایجاد نموده و با تحولات محیط خود هماهنگ و منطبق شوند. امر توزیع نیز همانند سایر امور ملزم به پیروی از این اصل مهم میباشد.

بازنگری درتشکیلات سازمانی و سیستمهای اداری، ارتقا ﺀ سطح دانش علمی و تخصصی کارکنان، جذب نیروهای متخصص، تغییر و اصلاح سیستمهای فنی از کارگری و استادکاری به مهندسی، بهینه سازی ارتباطات، ترویج فرهنگ برنامهریزی و بودجهنویسی برنامهای، احترام به حقوق مشترکین، اشاعه فرهنگ مستندسازی، تهیه و جمعآوری آمار و اطلاعات دقیق و قابل اعتماد، بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل گوناگون، ترویج سیستمهای کامپیوتری و دگرگونی سیستمهای فنی، ارج نهادن به کارکنان و سهیم کردن آنان در تصمیمگیریهای مدیریتی، برانگیختن حس خلاقیت و نوآوری در آنان از جمله تحولاتی است که در چند سال اخیر در بخش توزیع ایجاد شده و ثمرات ملموس آن کاهش خاموشیها، تأمین برق مطمئن و افزایش رضایت مردم میباشد.

باتوجه به اصلاحات عمده صورت گرفته در راستای بهبود عملکرد شرکتهای توزیع نیروی برق، هنوز چالشهایی وجود دارد که بررسی و کنکاش آنها حائز اهمیت فراوان میباشد. در قسمتهای بعدی به معرفی معضلات اجرائی در بهرهبرداری از شبکههای توزیع و برحسب مورد معرفی راه حلهای مناسب پرداخته خواهد شد.

عواملی که موجب اشکال در بهرهبرداری مناسب از شبکه میگردند را میتوان بشرح ذیل دستهبندی نمود: برداشت نامناسب شبکه موجود، نوسازی بدون برنامهریزی، کم توجهی به آمار نگهداری، تلقی نادرست از آمار خاموشی، عدم توجه به سایر گزینهها هنگام نوسازی شبکه، تفکیک نامناسب حیطه اختیارات، عدم نظارت دقیق بر تولیدات داخلی. به تجربه ثابت شده است که هر یک از این عوامل اثرات منفی قابل توجهی در امر بهرهبرداری دارد. تشریح هر یک از این عوامل و راهحلهای مربوطه در ادامه ارائه خواهد شد.

برداشت نامناسب شبکه موجود

وجود اطلاعات دقیق از وضعیت شبکه نقشی حیاتی در بهرهبرداری دارد. اهمیت داشتن اطلاعات مستدل و به روز از شبکه موجود بر همگان مبرهن است و باالطبع عدم در اختیار داشتن آن منجر به عملکرد کند و بعضا نادرست خواهد شد. راه حلی که بدین منظور مطرح میگردد عبارت است از برداشت دقیق از شبکه تل کیلو ولت کابلی هوائی و شبکه فشار ضعیف و پستهای زمینی و هوائی بر روی نقشه تتتلگذ و ایجاد شناسنامه برای کلیه پستهای زمینی و هوائی، تجهیزات منصوبه در آنان شامل تابلوهای تل کیلو ولت و فشار ضعیف و کابلهای ارتباطی.

نوسازی بدون برنامهریزی

اجرا طرحهای نوسازی در صورت عدم برنامهریزی و نداشتن برنامه مطالعاتی، پس از اجراﺀ و در مدار قرار گرفتن سبب افزایش مشکلات بهرهبرداری میگردد. علاوه بر این عدم شناخت کافی مسئولین از شبکه که خود مستلزم برداشت شبکه و بررسی دقیق آن و دریافت نقاط ضعف و قوت آن میباشد، منجر به این مسأله میگردد که بهرهبرداری صرفاﹰ بصورت رفع معایب بدون بررسی علل آن پیاده شود و اکثر اوقات سعی بر آن است که در کمترین زمان حتی بصورت غیراصولی معایب رفع گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید