بخشی از مقاله
خلاصه
یکی از مهمترین چالشهای اخلاقی پیشِرویِ اساتید و پژوهشگران سازمانی که در سالهای اخیر به طور جدی در حوزه دانشگاهی مطرح شده است، تاثیر منفی برخی تئوریها بر عملکرد و تحقیقات مدیریتی است، با فرض اینکه تئوریها میتوانند بر اساس ساز و کارهایی خاص، رفتار مورد پیشبینی خود را ایجاد نمایند، چالش جدی، تئوریها و دستاوردهایی خواهد بود که تاثیر سوء بر عملکرد مدیریت و رفتار افراد داشته باشند. بنابراین اساتید و پژوهشگران باید درک عمیقتری نسبت به پیامدهای تلاشهای علمی خود و فرایندهایی که از طریق آنها تئوریها و یافتهها بر دنیا اثر میگذارند، داشته باشند. مقاله حاضر در ابتدا به تشریح پدیده کامیابی فراخود در تئوریها پرداخته که بر اساس آن، تئوریها، رفتار مورد نظر خود را به کمک ساز و کارهایی ایجاد مینمایند. در ادامه پس از تشریح پیشنهاداتی در حوزه اخلاق حرفهای در دانشگاهها، مدلی نظری برای اخلاق حرفهای به همراه عامل تاثیرگذار فرهنگ در آن، ارائه شده است تا آغاز و فراخوانی باشد برای شکلگیری پژوهشهایی با رویکرد ارائه شده در این مقاله در خصوص اخلاق حرفهای در جوامع علمی.
کلمات کلیدی: اخلاق حرفهای، عملکردهای مدیریت، کسب و کار، کامیابی فراخود.
.1 مقدمه
در سالهای اخیر، نقش تئوریهای سازمانی در شکلدهی رفتارهای انسانی و عملکردهای مدیریتی به چالش کشیده شده است .[9-1] بر اساس این دیدگاهها، تئوریها و ایده ها، برخی از عملکردهای مدیریتی را بیش از حد تقویت کردهاند که امروزه این عملکردها محکوم و تقبیح شدهاند. تحقیقات دانشگاهی مرتبط با هدایت کسب و کار و مدیریت، اثرات منفی قابل توجهی بر عملکردهای مدیریتی داشتهاند. مدارس کسب و کار با رواج تئوریهای غیراخلاقی که به صورت ایدئولوژیک القا شدهاند، دانشجویان خود را از هر گونه مسئولیت اخلاقی آزاد ساختهاند .[6] تئوری ذرات اتمی یا تئوری های مربوط به دنیا -غلط یا درست- رفتارهای آن ذرات یا رفتارهای دنیا را تغییر نمیدهند. اگر یک تئوری اینچنین فرض کند که خورشید به دور زمین میگردد، این تئوری عملکرد واقعی خورشید را تغییر نمیدهد. لذا اگر تئوری نادرست باشد حقیقت با کشف آن توسط افراد دیگر حفظ میگردد.
در مقابل، یک تئوری مدیریتی -اگر به اندازه کافی رایج شده باشد- رفتارهای مدیرانی را که برمبنای آن تئوری عمل میکنند تغییر خواهد داد. یک تئوری که فرض میکند افراد میتوانند رفتارفرصت طلبانه داشته باشند و بر مبنای همین مفروضات برای مدیران نتیجه ارائه میدهد، عملکردهای مدیریتی را به گونهای القا مینماید که احتمال رفتار فرصتطلبانه را در افراد افزایش میدهد .[10] یک تئوری در زمینه حاکمیت شرکت که فرض میکند مدیران قابل اعتماد نیستند، موجب میشود که مدیران واقعاً غیرقابل اعتماد شوند. یک تئوری خواه درست باشد و خواه نادرست، هنگامی که مدیران رفتارهای خود را با اصول آن انطباق میدهند، می تواند به واقعیت تبدیل شود.
این مساله دقیقاً همان چیزی است که برای عملکردهای مدیریتی طی چند دهه اخیر رخ داده است، و بدبینی جمعی نسبت به مدیران را به یک آسیب واقعی در رفتار مدیران تبدیل کرده است .[6]در مقاله حاضر پس از تشریح مفهوم کامیابی فراخود در تئوریها، سازوکارهای موثر بر تحقق این پدیده تشریح خواهند شد. بر اساس این ساز و کارها ست که تئوریها، خواه درست و خواه نادرست، میتوانند به واقعیت تبدیل شوند. پس از آن، اخلاق در دانشگاهها و چالشهای پیش روی آن و پیشنهادهایی برای بهبود ارائه شده و در انتها نیز مدلی نظری بر اساس مفاهیم تشریح شده در مقاله ارائه شده است تا آغازی باشد بر شکلگیری پژوهشهایی با این رویکرد در جوامع دانشگاهی جلب توجه بیشتر دانشگاهیان به پیامدهای پژوهشهای خود بر جامعه.
2.کامیابی فراخود1
یکی از کاربردهای شگفت فرآیند ادراکی در رفتار سازمانی، کامیابی فراخود است. آدمی نظارهگری منفعل در زندگی اجتماعی خود نیست، بلکه نیرویی فعال در شکلدهی دنیای خویش است. او حقیقت اجتماعی خودش را با اثرگذاری بر رفتار قابل مشاهده دیگران میآفریند. کامیابی فراخود چگونگی انتقال آشکار نظرات ذهنی یک فرد را درباره چگونگی رفتار با دیگران به شیوههای گوناگون به آنان نشان می دهد تا به راستی مطابق انتظار وی رفتار کنند. کامیابی فراخود اولین بار توسط رابرت مرتن2 در سال 1948 برای تشریح علت ورشکستگی بانکهای خوشنام آمریکا در طی سالهای رکود اقتصادی مطرح گردید که در آن، اعتقاد اشتباه افراد موجب شد تا صاحبان سپردههای بانکی تلاش کنند پس اندازهای خود را از بانکها بگیرند .[11]رابرت مرتن کامیابی فراخود را به عنوان یک پیشبینی تعریف میکند که :"در ابتدا یک تعریف نادرست از یک موقعیت رفتاری را به وجود میآورد که مفهوم نادرست اولیه را به واقعیت تبدیل مینماید .[12]
لازمه پدیده کامیابی فراخود آن است که:
-1 انتظارات فرد تأثیر ویژهای بر رفتارش داشته باشد.
-2 رفتار فرد به نوبه خود بر رفتار شخص دیگری مؤثر باشد.
-3 رفتار دیگری انتظارات فرد را تحکیم بخشد.
-4 فرد رفتار دیگری را شاهد آشکاری بداند که تمامی انتظاراتش درست بوده است .[11]
.3 کامیابی فراخود در تئوریهای علوم اجتماعی
فرارو و دیگران [7] به تشریح سازوکارهای تحقق پدیده کامیابی فراخود در تئوریهای علوم اجتماعی پرداختهاند. تئوریها از طریق این سازوکارها میتوانند واقعیتی برای تایید خود ایجاد کنند. این ساز و کارها عبارتند از: - 1 طراحی نهادی؛ - 2 تبدیل مفروضات نظری به هنجارهای اجتماعی درباره رفتار؛ و - 3 زبانی که ما به کار میبریم، که آنچه را مورد توجه ما هست یا نیست، و مقولات مورد استفاده ما برای تفسیر دنیای پیرامونمان را شکل میدهد. همچنین دو عامل فرهنگ را که ممکن است بر عملکرد این سازوکارها تاثیر بگذارد مورد بحث قرار دادهاندسه. ساز و کار گفته شده، متقابلاً مستقل نبوده و در واقع یکدیگر را تقویت میکنند. در ادامه، این ساز و کارها و همچنین عامل فرهنگ به طور خلاصه تشریح شدهاند.
.3,1 طراحی نهادی
تئوریها زمانی میتوانند دچار کامیابی فراخود شوند که طراحی نهادی و ترتیبات سازمانی -ساختارها، سیستمهای پاداش، سنجش عملکرد، فرایندهای انتخاب- نشاندهنده نظریات صریح یا ضمنی طراحان آنها باشند .[7] فرارو و دیگران [7] به عنوان یک مثال جالب به CBOE1 اشاره مینمایند : "مککنزی2 و میلو3 در یک مطالعه جالب و تاریخی به مطالعه توسعه CBOE پرداختند، که در سال 1973 تاسیس شده و به سرعت به یکی از مهمترین بورسها در سراسر جهان تبدیل شد. در همان سال تاسیس CBOE، بلک4 و شولز5 و مرتن6 مطالبی را منتشر کردند که به موثرترین شیوه تئوری قیمتگذاری اختیارمعامله7 تبدیل شد، و نویسندگان به خاطر آن جایزه نوبل اقتصاد را به دست آوردند.
فرمول ارائه شده در این کار قیمت یک اختیار معامله را تابعی از پارامترهای قابل مشاهده و نوسانات غیرقابل مشاهده قیمت دارایی اساسی میداند. ذکر این نکته مهم است که این فرمول ابتدا قیمتها را در CBOE به طور صحیح پیشبینی نمی کرد، و در نخستین ماههای تجارت معمولاً 30 تا 40 درصد انحراف داشت. در عین حال با گذشت زمان، انحراف از مدل تا حد زیادی کاهش یافت، در دوره زمانی بین اگوست 1976 تا اگوست 1978 انحراف از قیمت بلک-شولز تنها حدود دو درصد بود. این موفقیت در پیشبینی تئوری از قیمت اختیار معامله، راس8 را بر آن داشت که تئوری قیمت گذاری اختیار معامله را این گونه بیان کند "موفقترین تئوری نه تنها در زمینه مالی، بلکه در تمام اقتصاد".
مکنزی و میلو نشان دادند که این افزایش درستی و صحت، ناشی از این است که افراد و سازمانها به صورتی عمل میکردند که گویا تئوری درست است، که این باعث میشد پیشبینیها درست از آب درآیندمثلاً. مصاحبه با شرکتکنندگان بازار نشان داد که معاملهگران برای تعیین قیمتهای پیشنهادی خود قیمتهای تئوریکی حاصل از معادله بلک-شولز را استفاده میکردند. این مدل در چهارچوب قانونگذاری بازار، زبان آن، و زیرساختهای تکنولوژیکی آن نیز به طور فزایندهای نهادینه شد، به ویژه در سیستم مظنه خودکار نرم افزاری که در سال 1986 برای مبادله ایجاد شد و فرمول بلک-شولز را اجرا کرده و به معاملهگران قیمتهای تئوریکی را برای تمام اوراق اختیار معامله بازار ارائه میداد. اقتصاد مالی در واقعیت به ایجاد بازارهایی کمک کرد که در تئوری از آنها سخن رفته بود." .[7]
.3,2 رفتار و هنجارهای اجتماعی در سازمانها