بخشی از مقاله

چکیده
انسان شناسی ایرانی چیست؟ آیااساساً چیزي به نام انسانشناسی ایرانی وجود دارد؟ اگر وجود دارد به چه موضوعاتی میپردازد و گفتمانهاي آن کدامست؟ مسائل آن چیست؟ برخی انسانشناسان اینگونه استدلال میکنند که هنوز انسانشناسی در ایران شکل نگرفته است؛ زیرا »محوریت انسانیشناسی هنوز به وجود نیامده« است و منظور از محوریت انسانشناسی، نظریه انسان شناسی است که چشمانداز مارا در ارتباط با فرهنگ ایران روشن کند و بتوانیم از این چشمانداز با جهان ارتباط برقرار کنیم.فارغ از نوع پاسخ هاي موجود یا ممکن به پرسشهاي انسانشناسی در ایران و چیستی و چگونگی آن، باید اذعان کرد که اکنون وقت آن رسیده است تا این پرسشها با دقت بررسی تجربی شود و براي حرکت کردن و برداشتن گامی به جلو بیش از هر چیز ما انسانشناسان باید چیستی و کیستی خودمان و رسالت و هدفهایمان و مشکلات و مسائل مان را بکاویم.

در این نمیتوان تردید داشت که انسانشناسی در ایران با مشکلات و موانعی روبهروست؛ اما تجربههایی نیز وجود دارد و اکنون دانشآموختگان و دانشجویان زیادي خود رابه عنوان محققان و کنشگران این حوزه میشناسند و مراکز، مجلات و محافل بسیاري منتسب به انسان شناسی درایران در داخل و خارج این کشور فعالیت میکنند؛ از این رو بیان اینکه چیزي به نام انسانشناسی درایران وجود ندارد با برخی واقعیتهاي موجود منطبق نیست و باید به جاي نفی واقعیت موجود به بررسی انتقادي انسانشناسی درایران و مسائل آن بپردازیم.این مقاله به بررسی انتقادي درباره مشکلات و موانع توسعه و رشد پژوهشهاي انسانشناسی در ایران میپردازد.

واژگان کلیدي: علوم انسانی، آسیب شناسی، انسان شناسی، ایران، بومی کردن

مقدمه
انسان شناسی ایرانی چیست؟ آیااساساً چیزي به نام انسان شناسی ایرانی وجود دارد؟ اگر وجود دارد به چه موضوعاتی میپردازد و گفتمانهاي آن کدامست؟ مسائل آن چیست؟ برخی انسان شناسان اینگونههنو استدلال میکنند که ز انسان شناسی درایران شکل نگرفته است. زیرا »محوریت انسان شناسی هنوز به وجود نیامده« است و منظور از محوریت انسان شناسی، نظریه انسان شناسی است که چشم انداز مارا در ارتباط با فرهنگ ایران روشن کند و بتوانیم از این چشم انداز با جهان ارتباط برقرار کنیم، همچنین »ما تاکنون نیازهاي خود را تدوین نکردهایم« و نتوانستهایم چشماندازي از »تاریخ فرهنگی ایران« بازنویسی کنیم یا درباره پیوندهاي بین زبان و مظاهر فرهنگی مانند موسیقی هنوز بررسی نکردهایم و نظام خویشاوندي و اصطلاحات آن را نکاویده ایم و نمیدانیم »فضاي خویشاوندي و جنسیتی ما چگونه است و چه رابطهاي با قدرت دارد» «ما تاکنون مشکلاتمان را مدون نکردهایم و براي آن چارچوبی نظري نپرداختهایم تا بر اساس آن چشماندازي اختیار کنیم« - شهشهانی . - 19- 18 : 1384

این نکات دیدگاه و رویکرد یک انسان شناس ایرانی درباره انسان شناسی امروز ماست که بسیاري از کنشگران علوم اجتماعی ایران با او همسخن هستند. اهمیت این رویکرد در این است که کلیت وجودي انسان شناسی درایران را به این چالش میکشد و پرسشهاي مهمی درباره چیستی و چگونگی این دانش در ایران مطرح میسازد؛ از اینرو، بحث این مقاله با طرح این دیدگاه آغاز میشود.فارغ از نوع پاسخهاي موجود یا ممکن به پرسشهاي انسان شناسی در ایران و چیستی و چگونگی آن، باید اذعان کرد که اکنون وقت آن رسیده است تا این پرسشها با دقت بررسی تجربی شود و براي حرکت کردن و برداشتن گامی به جلو بیش و پیش از هر چیز ما انسان شناسان باید چیستی و کیستی خودمان و رسالت و هدفهایمان و مشکلات و مسائل مان را بکاویم. در این نمیتوان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید