بخشی از مقاله

چکیده
پژوهش حاضر با هدف یررسی سوالات کتاب علوم پنجم ابتدایی چاپ اول 1394 بر اساس حیطه شناختی بلوم صورت پذیرفته است. تحلیل محتوا برای آگاهی معلمان در مورد تصمیمگیری در زمینهی تدریس مناسب و اطلاع مؤلفان برای تدوین کتب سودمند ضروری میباشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کل سوالات کتاب علوم پنجم ابتدایی چاپ اول 1395 بوده که به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته است .

سوالهای تحقیق عبارتند از:

-1  در صد هر یک از سطوح ششگانه حیطه شناختی چه میزان است ؟

-2 سوال های تحقیق کتاب علوم تجربی پایه پنجم به چه سطح از سطوح ششگانه بیشتر توجه داشتهاست ؟

-3 آیا تمام سطوح حیطه شناختی بلوم رامورد توجه قراردادهاست ؟

-4  آیا به همه سطوح در حد مطلوب و متوازن توجه داشته است ؟

یافته های تحقیق نشان می دهد، در کتاب علوم تجربی پایه پنجم به سطوح پایین حیطه شناختی بیشتر توجه شده است. سطوح دانش 32/94 درصد و درک و فهم 28/13 درصد از پرسشها را به خود اختصاص دادهاند. کاربستن که یکی از اهداف عمده آموزش علوم میباشد، مورد غفلت و کم توجهی قرار کرفته و تنها 4/8 درصد از سوالات را به خود اختصاص داده است. سطح ترکیب حیطه شناختی بلوم تنها 6/58 درصد از سوالات را به خود اختصاص داده است. لذا این امر قوه خلاقیت و آفریدن دانشآموز تحت تاثیر قرار میدهد. در زمینه ارزشیابی تنها 4 سوال ارائه شده است، پرورش قضاوت صحیح و منطقی در گرو آشنایی دانشآموز با ارزشیابی و ملاکهای آن میباشد. این امر نیز که از سطوح بالای حیطه شناختی بلوم است باید مورد تجدید نظر و اصلاح قرارگیرد.

.1 مقدمه
کتاب های درسی یکی از مهمترین منابع در نظام آموزشی هستند و مواد اصلی برنامه درسی را تشکیل می دهند. از این رو پژوهش پیرامون تحلیل کتاب های درسی تلاش ارزنده ای است .زیرا معلمان و دانش آموزان زیادی از آن بهره می برند و این مطالعات در طراحی فرصت های مناسب برای یادگیری دانش آموزان تاثیر گذار است؛همچنین مطالعه و بررسی کتب درسی می تواند ارتباط بین برخی از مشکلات یادگیری دانش آموزان با برنامه درسی را آشکار نماید وکمک کند که مفاهیم برنامه درسی به شکل مناسبی در کتاب درسی گنجانده شوند.

در ایران، بیشتر فعالیتهای آموزشی درچارچوب کتاب درسی صورت میگیرد و بیشترین فعالیتها و تجربههای آموزشی دانشآموز و معلم حول محور آن سازماندهی میشود. این واقعیت باعث شده است که صاحب نظران و پژوهشگران، بررسی محتوای آموزشی دورههای تحصیلی را با توجه به نیازهای فراگیران مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. این بررسیها و تحلیلها به برنامهریزان و مؤلفان کتابهای درسی کمک میکند تا در هنگام تهیه، تدوین, و یا انتخاب کتاب درسی برای دورههای تحصیلی و از جمله در مورد کتابهای دوره ابتدایی که موضوع بحث این مقاله است تصمیمهای صحیحی را اتخاذ نمایند 

آنجا که دستیابی به اهداف تعیین شده منوط به داشتن محتوایی مناسب است،باید تلاش کرد با مشخص کردن اهداف، محتوای مورد نیاز برای آن را طراحی کرد .یکی از نیاز های برنامه آموزشی ، تغییر و به روز رسانی است و برای این امر تحلیل و بررسی علمی محتوا لازم و ضروری است.

در گذشته چنین تصور می شد که عامل مهم یادگیری، به ویژه یادگیری آموزشگاهی، هوش ذاتی فرد است که هنگام تولد آن را از والدین خود به ارث میبرد. در نظریههای جدید روانشناسی هوش، باور اکثریت این است که بخش مهمی ار رفتار هوشمندانه را کارکردهای شناختی تشکیل میدهند. اهمیت رویکردهای جدید آن است که بر این باور پای میفشارند که بهخلاف توانائی های ذاتی فرد که ارثی و غیرقابل تغییر هستند، کارکردهای شناختی اکتسابی و تغییر پذیر می باشند.

بنابراین ، اعمال هوشمندانه قابل آموزش و یادگیری هستند.در این راستا، محتوا در برگیرنده مهارت های شناختی و فعالیت های تحقیق مانند مشاهده، مهارت های حل مسئله مانند تشخیص مسئله و نگرشهای علمی مانند داشتن سعهی صدر است. این مهارتها در تمام علوم مشترک بوده و لذا درهمتنیدیگی مفاهیم علوم تجربی یا دیگر علوم، اصلی الزامی محسوب میشود.

نوعی از تحلیل که برای برنامهریزان درسی، مؤلفان, و تصمیمگیرندگان برنامههای درسی دوره تحصیلی ابتدایی بسیار مفید و ضروری است، "تحلیل محتوا" است؛ یعنی نوعی از تحلیل که کمک میکند تا مفاهیم، اصول، انگیزهها، نیازها، نگرشها, و کلیه اجزای مطرح شده در محتوای آموزشی و پرورشی کتابها مورد بررسی علمی و عملی قرارگرفته و با اهداف برنامههای درسی دوره ابتدایی مقایسه شوند.. 

آموزش و پرورش دارای دو نوع هدف می باشد :کلی و دقیق . هدف های کلی غایت نام دارند این اهداف کلی و آرمانی ،قصد و منظور از ایجاد و اداره دوره های آموزشی یک جامعه را نشان می دهد.این اهداف معمولا به وسیله برنامه ریزان در سطح وزارت تهیه و تدوین می شوند و به صورت مقاصد آرمانی دوره های آموزشی در اختیار معلمان و سایر مربیان قرار می گیرند.در مقابل اهداف کلی نوعی دیگر از اهداف قرار دارند که دقیق هستند و آن را غالبا معلمان و مربیان باتوجه به اهداف کلی و با استفاده از محتوای دروس تدوین می کنند و همین اهداف هستند که معیار ارزشیابی کار معلم و دانش آموز قرار می گیرند.

هدف های آموزشی برای سهولت مطالعه به انواعی تقسیم شده اند که معروفترین آنها به وسیله گروهی از متخصصان آموزش و ارزشیابی به سرپرستی بنجامین اس.بلوم به دست آمده است در این طبقه بندی ،هدف های آموزشی ابتدا به سه طبقه کلی با نامهای حوزه شناختی،حوزه عاطفی،و حوزه روانی-حرکتی تقسم شده اند که هر کدام از آنها دارای طبقه بندیهای مخصوص به خود است. 

حیطه ی شناختی به طورکلی به آموختن مطالب و پیدا کردن شناخت درباره ی آنها مربوط می شود.این حیطه شامل آن دسته از هدف هاست که مستلزم بازشناسی و یاد آوری آموخته ها می باشد.معمولا آموزشهای حیطه شناختی به پیدایش توانمندیهای ذهنی منتهی می شود.در این حیطه عامل فهمیدن نقش اصلی را ایفا می کند.آموختنیهای این حیطه از آسان به مشکل تقسیم بندی می شوند و در شش سطح یا طبقه قرار می گیرند

در پایان نامه ای با موضوع تحلیل محتوای کتب درسی علوم تجربی پایه دوم و سوم ابتدایی از حیث میزان توجه به مولفه های هوش هیجانی و خلاقیت که با هدف بررسی میزان توجه به مولفه های هوش هیجانی و خلاقیت در کتب علوم تجربی پایه دوم و سوم ابتدایی با روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا انجام شد نتیجه می گیرد که در محتوای کتاب در بعد شناختی هوش هیجانی و خلاقیت به ترتیب 24/58 و 38/07 درصد می باشد در نتیجه به بعد شناختی خلاقیت نسبت به هوش هیجانی بیشتر توجه شده است.

همچنین در محتوای کتاب علوم دوم و سوم ابتدایی میزان توجه به دو متغیر هوش هیجانی و خلاقیت در بعد عاطفی به ترتیب 72 /45 و 33 /41 درصد بوده است و میزان توجه بعد عاطفی هوش هیجانی نسبت به خلاقیت بیشتر است. همچنین در محتوای کتاب علوم دوم و سوم ابتدایی میزان توجه به دو متغیر هوش هیجانی و خلاقیت در بعد مهارتی به ترتیب 68 /29 و 58 /20 درصد بوده است.

کاظمی - 1392 - در پژوهشی با عنوان مدل غنی سازی درس علوم تجربی دوره ابتدایی برای یادگیری و رشد مهارتهای شناختی دانش آموزان که به منظورغنی سازی محتوای کتب درسی علوم تجربی دوره ابتدایی برای رشد و یادگیری مهارتهای شناختی دانش آموزان، با رهیافت تحلیل محتوا به روش ویلیام رومی صورت پذیرفته است،درمجموع ضریب درگیری حاصله0/28به دست آمدکه نشان دهنده این است که این کتب فقط به ارایه اطلاعات علمی می پردازد و از دانش آموزان می خواهد تا درپی حفظ کردن مطالب علمی وبالابردن سطح محفوظات دانش آموزان باشند.لذا این کتابها درردیف کتابهای غیرپژوهشی - کتابی که درآن دانش آموزان هیچ گونه نقش فعالی ندارند - قرارمی گیرد،زیرابه سطوح بالاتر یادگیری در حیطه شناختی توجهی ندارد.

یافته های این پژوهش نشان داده است،اهدافی که برای دست یابی به سطح آفریدن از حیطه شناختی، پیش بینی شده حدود 6/5 درصد کل اهداف را تشکیل می دهد. بنابراین می توان استنباط کرد که تنظیم کنندگان اهداف دروس علوم تجربی دوره ی ابتدایی به سطوح بالای حیطه شناختی توجه کافی ننموده اند و شرایط را برای بروز خلاقیت، کمتر مدنظر قرار داده اند . این در حالی است که سطوح دانش و فهم و درک، بیشترین درصد اهداف را به خود اختصاص دادهاند و کمتر از 18 درصد اهداف در سطح تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و آفریدن قرار میگیرند.

نتایج پژوهش بلند قامت پور - 1391 - با عنوان تحلیل محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی آموزش و پرورش ایران بر اساس مفاهیم زیست محیطی در سال تحصیلی 1390-91،حاکی از آن است که مفاهیم زیستمحیطی با %11.5 مجموع مفاهیم درسی، رتبه سوم فراوانی مفاهیم درسی را به خود اختصاص داده بطوریکه این توجه به ترتیب در مولفه های خاک، آب، هوا و صوت و در پایه های پنجم، اول، سوم، چهارم و دوم از بیش ترین میزان برخوردار بوده است . همچنین یافته ها بیانگر آن است که، در برخی از پایه ها و مولفههای فرعی به برخی از مفاهیم زیست محیطی بی توجهی یا کم توجهی شده که پیشنهاداتی در این زمینه ارائه گردیده است.

عابدی و همکاران - - 1388 با موضوع تحلیل محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی از لحاظ توجه به معضلات زیس ت بیان می-کند،یافته های پژوهش نشان می دهد که در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی به معضلات زیست محیطی کم توجهی شده است.بیشترین توجه در کتاب علوم تجربی پایه پنجم و کمترین توجه در کتاب علوم تجربی پایه چهارم نسبت به معضلات زیست محیطی شده است.در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی در زمینه معضلات زیست محیطی،بیشترین توجه به مسئله خاک و کمترین توجه به معضلات صوتی بوده است.

نتایج مقالهی قاسمی و جهانی - - 1387 در ارزیابی اهداف و محتوای کتاب های علوم تجربی دورهی ابتدایی از دیدگاه الگوی آموزش خلاقیت پلسک، نشان می دهد حدود 6/5 درصد اهداف در طبقه ی آفریدن قرار دارند.سپس محتوای کتاب های علوم با توجه به چرخش آموزش خلاقیت هدایت شده پلسک و تکنیک ویلیام رومی ارزیابی شد که نتایج حاکی از ضریب درگیری خلاق کمتر از 0/25 بود.

زمانی - - 1386 در مقایسه ی پرورش روحیه ی علمی و علم گرایی در کتاب های درسی علوم دوره ی ابتدایی کشورهای ایران و انگلستان نشان می دهد که توجه به پرورش روحیه ی علمی و علم گرایی برایمقوله های گوناگون متفاوت است.بیشترین توجه در کتاب های هردو کشور در هرپایه به مقولهی شماره »3ایجاد زمینهی عشق و علاقه به موضوعات علوم«و مقولهی»4پرورش ویژگیهای علمی«بوده است . مقوله ی شماره »1 ارزش علم و دانشمندان«و مقوله شماره »5توجه به محیط زیست«کم ترین میزان فراوانی را به خود اختصاص داده اند.مقایسه ی جمع کل هر مقوله بیان گر توجه بیشتر کتابهای انگلستان به پرورش روحیهی علمی و علمگرایی است.

هدف از طراحی آموزشی ،پیش بینی و نظم دادن به فرصت ها و استفاده بهینه از امکانات در فرایند یاددهی -یادگیری است. معلمان و طراحان آموزشی باید کلیه امکانات موجود در موقعیت را بررسی و مجموع فعالیت های لازم برای تحقق اهداف را با نگاهی سیستمی پیش بینی و تنظیم نمایند . - شعبانی ، - 1394 پرسش ها در تحقق اهداف آموزشی نقشی اساسی ایفا می کنند، از این رو باید آنان را مورد بررسی قرار دهیم تا میزان تحقق هدف

های آموزشی مشخص گردد . بلوم و همکارنش طبقه بندی از هدف های آموزشی ارائه داده اند، که می توان برای بررسی پرسش ها و مطابقت آنان با هدف های آموزشی از این طبقه بندی بهره یرد .

تحقیق حاضر می کوشد تا سوال های کتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 1394-95 را بر اساس طبقه بندی حیطه شناختی بلوم مورد بررسی قرار دهد . در این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات زیر می باشیم.

-5 کتاب علوم تجربی پایه پنجم به چه سطح از سطوح ششگانه بیشتر توجه داشته است ؟

-6 آیا تمام سطوح حیطه شناختی بلوم را مورد توجه قرار داده است ؟

-7 آیا به همه سطوح در حد مطلوب و متوازن توجه داشته است ؟

-8 در صد هر یک از سطوح ششگانه حیطه شناختی چه میزان است ؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید