بخشی از مقاله

بررسي و ارزيابي تاخيرات در پروژه هاي انبوه سازي مسکن با استفاده از پرسش نامه به همراه مطالعه موردي

چکیده
انبوهسازي مسکن در ايران با توجه به تقاضاي بالاي مسکن در جامعه امروز از اهميت بالايي برخوردار است . اهداف اصلي مديريت پروژههاي انبوهسازي، کاهش فاصله زماني بين اخذ مجوز ساخت تا تحويل به بهرهبردار، بهينه سازي هزينه هاي مربوط به مصالح ، ماشين آلات و نيروي انساني و در عين حال حفظ و ارتقاي کيفيت براساس معيارها و ضوابط موجود مي باشد.در اين تحقيق در ابتدا با توجه به مطالعات کتابخانه اي و اينترنتي موانع و مشکلات در افزايش زمان و تأخيرات در پروژههاي مسکن مهر شهرستان شوشتر براساس استاندارد PMBOK شناسايي و سپس با مصاحبه حضوري با دست اندرکاران پروژههاي مسکن مهر شهرستان شوشتر (کارفرما، مشاور و پيمانکار) موانع و مشکلاتي که وجود دارد دسته بندي و در نهايت با توجه به استاندارد PMBOKپرسش نامه تهيه گرديد.با تجزيه وتحليل پرسش نامه با استفاده از نرمافزار آماري SPSS نسخه ٢٠، از بين هفت عامل شناسايي شده در اين تحقيق به ترتيب عوامل اقتصادي، پيمانکار، کارفرما، زيرساختي ، مشاور، فرهنگي و اجتماعي و ساير عوامل ( طبيعي و جغرافيايي و ... ) بر افزايش زمان و تأخيرات در پروژههاي مسکن مهر شهرستان شوشتر تأثير دارند.
واژگان کليدي:مديريت پروژه، پروژههاي انبوهسازي مسکن ، افزايش زمان تأخيرات، کارفرما، مشاور و پيمانکار، PMBOK

١ مقدمه
ايجاد تعادل در عرضه و تقاضاي مسکن از طريق افزايش کارايي بخش عرضه و توانمندسازي بخش تقاضا به صورت توأمان، شفاف و سازگارکردن روابط بين آنها و انطباق زماني و مکاني اين دو از مهم ترين اهداف برنامه ريزي مسکن در کشور محسوب مي شود و از اين رو شناسايي ابعاد مختلف عرضه و تقاضا، جهت تعادلبخشي بين آنها خواهد بود. تحولات جمعيتي موثرترين عامل در تعيين ميزان تقاضاي مسکن است [٨].
از سوي ديگر باتوجه به پيک هرم جمعيتي کشور اتخاذ روشهايي که بتواند پاسخ گوي نياز فزايندهي مسکن باشد نيز اهميتي دوچندان يافته است ، زيرا با توجه به روند رشد جمعيت کشور و ميزان تقاضاي حاصل از آن حجم زيادي از مسکن بايد طي ٢٠ سال آينده توليد شود. طبق برآوردهاي انجام شده براي ايجاد تعادل در بازار مسکن در هر سال نياز به ساخت ١.٤ ميليون واحد مسکوني در کشور وجود دارد[٤].
بديهي است که تأمين اين مقدار عرضه ي برآورد شده از طريق توليد انفرادي (غيرصنعتي ) امکانپذير نمي باشد. از اين رو بايد به روشهايي از توليد مسکن انديشيد که توان پاسخ گويي به انبوه تقاضا را داشته باشد. توليد صنعتي و انبوهسازي مسکن را مي توان به عنوان برترين راهکار رفع اين مشکل دانست .
در پروژههاي انبوهسازي اهداف اصلي و فرعي متعددي مطرح مي باشد، ازجمله : صرفه اقتصادي، سرعت و دقت بيشتر در ساخت وساز، استفاده بهينه و سامانيافته از نيروي متخصص ، کاهش ضايعات مصالح ، مناسب سازي چرخه توليد از طريق ايجاد کارخانجات و به تبع آن توليد سريع ، ارزان، مقاوم و با دوام، توليد انبوه مواد، مصالح و قطعات موردنياز با کيفيت و استاندارد موردنظر، کاهش مصرف انرژي و بهبود شرايط زيست محيطي [٨]. سرمايه گذاري در بخش مسکن متأثر از عوامل مختلفي ازجمله روند رشد جمعيت ، گسترش شهرنشيني ، تحولات ساير بازارها و تغييرات درآمد سرانه مي باشد. فعاليت هاي بخش مسکن در طرف عرضه به طور عمده توسط متغير سرمايه گذاري تعيين مي شود. عوامل موثر بر سرمايه گذاري در بخش مسکن مشابه ساير طرحهاي سرمايه اي، سود انتظاري و ريسک مرتبط با آن است [٦].
باتوجه به ميزان گردش مالي و سرمايه گذاري بالا در بخش مسکن و تمرکز سياست گذاريها در راستاي توليد انبوه مسکن ، شناسايي عوامل موثر بر روي اهداف پروژههاي انبوهسازي مسکن شامل مديريت زمان و تاخيرات اين پروژهها پراهميت جلوه مي نمايد.
هدف از مقاله حاضر شناسايي ، بررسي و ارزيابي عوامل موثر بر روي افزايش زمان و تاخيرات در پروژههاي انبوهسازي مسکن با رويکردي مبتني بر دانش مديريت پروژه مي باشد.
٢- پيشينه تحقيق
موضوع تأخير در پروژههاي عمراني در ايران به طور گستردهاي مورد بررسي قرار گرفته است . اکثرا اين پژوهش ها دلايل تأخير را بر اساس دلايل مربوط به کارفرما، پيمانکار، مشاور، عوامل خارجي و... دسته بندي کردهاند.
شاکري و همکاران، در بررسي آماري اين عوامل در ايران(و تدوين پرسش نامه اي جامع )،به اولويت بندي زير دست يافته اند:
١- تأخير در پرداخت صورت وضعيت ها و تعديل ها٢-ضعف مديريت کارگاه ٣-تعلل در نقشه هاي اجرايي ٤-عدم شناخت مناسب از منطقه پروژه ٥-عدم کفايت تجربه پيمانکار٦-تخصص و مهارت ناکافي نيروي انساني ٧-برآورد ناقص هزينه اجراي پروژه [٥].
همکاران، در پژوهشي که به علل عمده تاخيرات پروژههاي عمراني استان سمنان پرداخته اند به اين نتيجه رسيدهاند که مطالعات اوليه ناقص يا اشتباه و اشکلات نقشه ها از سوي طراحان و يا کارفرما، زمان و هزينه پروژهها را به شدت افزايش داده و بعضا باعث توقف پروژه مي شود[٢].
آنچه نوري و همکاران، در مورد علل تاخيربه آن اشاره کردهاند عبارتند از: ١- استملاک اراضي ٢- تورم٣- مشکلات مالي ٤- مشکلات کارفرما٥- نواقص مطالعه و طراحي ٦- مشکلات و ضعف هاي پيمانکار٧- ساختار و قوانين . به همين دليل آنها ساخت مدل برهم کنش عوامل تأخير با اصلاح ساختار و قوانين پروژهها و استفاده از شيوههاي تأمين مالي مانندBOT١و EPCF٢را جهت کاهش تأخير پيشنهاد کردهاند[٩].
مطالعات فتحي و نجفيان، در بررسي علل تأخير در پروژههاي عمراني استان کرمانشاه ضمن تائيد مطالعات ديگر کمبود مصالح را نيز در شمار علل تأخير در پروژههاي عمراني در ايران ذکر کردهاند[٧].
اشرف، در پژوهشي که به منظور بررسي مشکلات فرآوري پيمانکاران انجام داده است ، بخشنامه هاي صادره را غيرشفاف عنوان کردهاست . ازجمله مشکلات پيمانکاران که تأثير بسزايي در ايجاد تأخير دارد واقعي نبودن ضرايب تعديل و شرايط عمومي پيمان است [١].
پرچمي جلال و حسيني ، در پژوهشي که در زمينه پروژههاي سدسازي انجام دادهاند از اين علل ياد کردهاند: ١- جابجايي مديران و تصميم گيرندگان در سطوح مختلف کارفرما که باعث کندي کارها و عدم آشنايي با توافقات و مسائل قبل مي گردد٢- هم زماني طراحي و اجرا در طرحهاي سدسازي که سبب مشخص نبودن محدوده کار شده و تغييرات مداوم پروژه را به دنبال دارد٣- عدم حضور مستمر و يا برنامه طراحان در کارگاه [٣].
کزاز ٣و همکاران، در تحقيقي علل تاخير در صنعت ساخت وساز ترکيه پرداخته و سطح اهميت آنها را مورد بررسي قرار دادند. با توجه به نتايج ، طراحي و تغيير مصالح ، موثرترين فاکتور در تأخير و به دنبال آن تأخير در پرداخت و مشکلات جريان نقدي، با تاثير کمتر شناسايي شدند. از لحاظ سطح اهميت گروه هاي عاملي در تأخير، عوامل مالي در گروه اول قرار گرفتند. در حالي که عوامل محيطي کم ترين تأثير را در تأخير داشتند. عوامل مديرتي هم در کشورهاي درحال توسعه و هم توسعه يافته باعث تأخير در پروژهها مي شوند درحالي که عوامل مالي فقط در کشورهاي درحال توسعه باعث تأخير مي شوند[١١].
چان و کوماراسوامي ٤، تأخيرات صنعت ساخت وساز در هنگ کنگ را مطالعه کردهاند. آنها تأکيد کردهاند که واگذاري به موقع پروژه با هزينه و کيفيت مطلوب و استاندارد توسط کارفرما يکي از دلايل تحويل موفقيت آميز پروژه است . شکست در انجام به موقع و باهزينه و کيفيت معين شده پروژه ناشي از تأثيرات منفي و غيرقابل پيش بيني مختلف روي پروژه است . معمولاً وقتي پروژه به تأخير مي افتد، دچار نوعي شتاب مي شود که سبب تحميل هزينه هاي اضافي مي شود. اگرچه طرفهاي قرارداد، زمان و هزينه اضافي ناشي از تأخير را مي پذيرند، اما در برخي موارد مشکلاتي ميان پيمانکارو کارفرما در اين زمينه به وجود مي آيد[١٠].
لذا پرداختن به علل افزايش زمان و شناختن عواملي که باعث بروز تأخير در روند اجراي پروژهها مي گردد، مي تواند از يکسو به بهبود فرآيند پيشرفت پروژههاي نيمه تمام کمک کرده و زمينه اتمام آنها را فراهم آورد و از سوي ديگر از تأخير در پروژههاي جديد ممانعت به عمل آورده و مانع معطل ماندن سرمايه هاي ملي مي گردد. به همين دليل کسب تجربه ، حفظ و استفاده از آن در پروژههاي بعدي از اهميت بسياري برخوردار است .
٣- روش تحقيق
٣-١- روش شناسي پژوهش
روش تحقيق به کاررفته در اين پژوهش ، توصيفي پيمايشي است و به صورت ميداني انجام مي شود. بدين معني که کليه متغيرها را در وضعيت طبيعي در ميدان آزمايش مورد بررسي قرار مي دهيم و براساس زمان و مکان ، محرکات و مشاهدات، نتايج را آزمون کرده و به نتيجه ي نهايي مي رسيم .
اين تحقيق از نظر نوعشناسي يعني تعداد محققان، کاربرد، رويکرد و هدف به شرح زير مي باشد: از نظر تعداد محققان، اين تحقيق از نوع تحقيقات فردي مي باشد.
از نظر کاربرد، اين تحقيق از نوع تحقيقات کاربردي مي باشد زيرا نتايج حاصل از آن داراي کاربرد خاصي مي باشد و از آن مي توان براي رفع پارهاي از مشکلات پروژههاي ساخت استفاده نمود.
از نظر رويکرد تحقيق ، جزء تحقيقات کمي مي باشد.
از نظر هدف، جزء تحقيقات اکتشافي است زيرا به دنبال شناسايي مشکلات در پروژههاي عمراني و يافتن راهحل هاي موثر جهت حل اين مشکلات مي باشد.
هم چنين با توجه به اين که اطلاعات جامعه مورد بررسي با استفاده از پرسش نامه جمع آوري شده است اين تحقيق جزء تحقيقات پيمايشي و از لحاظ نوع مطالعه موردي مي باشد.
٣-٢- روش ، ابزار پژوهش و جامعه ي آماري
در اين تحقيق در ابتدا با توجه به مطالعات کتابخانه اي و اينترنتي موانع و مشکلات در مديريت زمان و تأخيرات براساس استاندارد PMBOK شناسايي و سپس با مصاحبه حضوري با دست اندرکاران پروژههاي مسکن مهر شهرستان شوشتر (کارفرما ، مشاور و پيمانکار) موانع و مشکلاتي که وجود دارد دسته بندي و درنهايت باتوجه به استاندارد PMBOK پرسش نامه تهيه گرديد.
پرسش نامه مذکور طي چند مرحله اصلاح و استانداردسازي شده که در طي اين مراحل سوالات کم اهميت از آن خارج شده، و درنهايت ٥٤ سوال يا عامل باقي ماندند، که از اين ميان ١٣ عامل مربوط به کارفرما،٩ عامل مربوط به مشاور، ١٢ عامل مربوط به پيمانکار، ٦ عامل مربوط به عوامل اقتصادي،٣ عامل مربوط به عوامل فرهنگي و اجتماعي ،٧ عامل مربوط به عوامل زيرساختي و ٤ عامل هم مربوط به عوامل ديگر مي باشد، که براي تفسير سوالات و درجه اهميت آنها از طيف ليکرت پنج گزينه استفاده شده که پاسخ ها شامل خيلي زياد، زياد، متوسط ، کم و خيلي کم بوده که در تحليل داده از ٥ تا ١ (٥ براي گزينه خيلي زياد و ١ براي گزينه خيلي کم ) وزندهي شدهاند.
سپس پرسش نامه بين جامعه آماري در اين تحقيق که شامل مشاوران، کارفرمايان و پيمانکاران درگير در بخش هاي مختلف پروژههاي مسکن مهر شهرستان شوشتر مي شود تقسيم شد. تعداد افراد تعيين شده طبق فرمول کوکران ٤٠ نفر بوده که در مرحله بعد اسامي ، محل کار و آدرس نمونه ها مشخص شده و پرسش نامه براي تمامي آنها فرستاده و يا به صورت حضوري و روش ديگري برايشان ارسال شد. پس از تکميل و جمع آوري پرسش نامه ها، با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه
٢٠ به تجزيه وتحليل پرسش نامه مذکور پرداخته شد.
٤- يافته هاي تحقيق
٤-١- تجزيه وتحليل عواملي که کارفرما باعث تأخير در پروژه شده است .


با توجه به جدول ١ و شکل ١ غير واقع بودن زمان اجراي پروژه در قرارداد و عدم تأمين به موقع اعتبارات و تأخيرات در پرداخت صورتوضعيت ها با ميانگين ٣.٩٧ بيشترين عاملي هستند که از سوي کارفرما باعث تأخير پروژه شدهاند و عدم اجراي پروژه به صورت کليد در دست با ميانگين ٢.٧٣ کم ترين عامل از بين عوامل ديگر است .
٤-٢- تجزيه وتحليل عواملي که مشاور باعث تأخير در پروژه شده است .


باتوجه به جدول٢ وشکل ٢ به کارگيري روش نامناسب جهت طراحي و کمبود استاندارد مشخصه فني با ميانگين ٣.٩٥ بيش ترين عامل تأخيراز سوي مشاور است و عدم دسترسي به مشاوران خارجي با ميانگين ٣.١٣ کم ترين عامل تأخير از سوي مشاور است .
٤-٣- تجزيه وتحليل عواملي که پيمانکار باعث تأخير در پروژه شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید