بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مولفه های مهم در قضاوت درباره ی کارایی داخلی و خارجی آموزش عالی هر کشور، کیفیت آموزش نیروی انسانی درهماهنگی با نیاز ها و تغییرات بازار کار است. موضوع کار به نوعی با همه ی افراد و اجزای جامعه در ارتباط است و از عوامل اساسی رشد و توسعه علمی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. دولت ها با مشکل چگونگی طراحی خط مشی هایی برای کاهش میزان بیکاری روبرو هستند، از این رو کارآفرینی در اواخر قرن بیستم مورد توجه محافل آموزشی کشور قرار گرفته است. از آنجا که بخش عظیمی از جامعه را زنان تشکیل می دهند، لذا کارآفرینی این قشر از جامعه از اهمیت بخصوصی برخوردار است.
به گونه ای که یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی و سنجش توسعه و پیشرفت هر کشور میزان مشارکت زنان در تولید است. این اهمیت وقتی بیشتر جلوه گر می شود که بدانیم امروزه آمار زنان تحصیل کرده بالاتر از مردان می باشد و استفاده از معلومات این قشر از جامعه و به نوعی تجاری سازی معلومات و دانش فراگرفته شده در دانشگاه ها پتانسیل قوی در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد ملی به همراه خواهد داشت. توجه به این نکته ضروری است که زن ایرانی امروز، یک نیروی عقب افتاده و بی سواد و فاقد مهارت نیست، بلکه نیروی بالنده ای است که لااقل در عرصه ی آموزش عالی بر مردان سبقت گرفته است.
واژگان کلیدی: زنان تحصیل کرده، کارآفرینی، دانشگاه، مشکلات و تنگناها
-1 مقدمه
بخش عظیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند و زنان در ردیف بزرگترین ذخایری هستند که هنوز از وجودشان استفاده بهینه به عمل نیامده است و این گروه کثیر که عهده دار تنظیم امور خانوادگی و تعیین کننده مسیر اقتصاد و خانواده محسوب می شوند، در امور اقتصادی و تنظیم بودجه خانوادگی دخالت مستقیم دارند و هر نهضتی که بخواهد رفاه اجتماعی و نظم اقتصادی را توسعه دهد ناگزیر است که از توجه همکاری طبقه ای که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند، بهره مند گردد، در عصر حاضر فراهم کردن زمینه های تازه برای مشارکت بیشتر زنان و بهره گیری جدی تر از قدرت تفکر، ابداع و خلاقیت آن ها باید در سر فصل سرمایه های مدیریت نوین قرار گیرد.
در عرصه جهانی، زنان خلاق، مبتکر و تحصیل کرده به عنوان کارآفرینان، منشا تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند و نقش آنان به عنوان موتور توسعه اقتصادی، قهرمانان ملی و توسعه صنعتی، محرک و مشوق سرمایه گذاری، عامل ایجاد اشتغال، گزینه اصلی انتقال فناوری و عامل رفع خلل و تنگناهای بازار در جوامع تبیین یافته است . - Arasti, 2006 - امروزه میزان حضور زنان در بازار کار و مشارکت آنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی به یکی از شاخص های مهم توسعه انسانی مبدل گردیده است. زیرا فعالیت اقتصادی زنان رابطه مستقیم با فقر و رفاه اجتماعی دارد. با افزایش فرصت های شغلی بخصوص برای زنان تحصیل کرده، سطح فرهنگ و آموزش جامعه ارتقا می یابد. زنان درآمد مستقل کسب می کنند و وضعیت تغذیه و بهداشت خانواده بهبود می یابد.
موفقیت زنان کارآفرین در جوامع نه تنها سبب ایجاد سود اقتصادی می شود بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی نیز ایجاد می نماید.جامعه شناسان معتقدند که آموزش زنان بخشی از راه حل مشکلات اصلی جامه از جمله فقر، بیکاری و فساد اجتماعی است. و دسترسی برابر به آموزش برای همه به ویژه زنان و دختران، از اولویت زیربنایی برخوردار است. بنابراین در روند توسعه نمی توان به آموزش بی توجه بود و نیمی از جمعیت جامعه یعنی زنان را نادیده گرفت، بی توجهی به این نیمه می تواند باعث رشد ناموزون جامعه شود که خود بحران در پی خواهد داشت. در این حال بسیاری معتقدند که بحرانی که امروز پیشروی جامعه ایرانی در زمینه آموزش زنان به چشم می خورد افزایش زنان تحصیل کرده است - شریفی و همکاران . - 1389
- 2 مفهوم کارآفرینی زنان:
با توجه به محدود بودن تحقیقات درباره کارآفرینی زنان، تعریف آن نیز بسیار محدود است. زن کارآفرین کسی است که به تنهایی یا با مشارکت یا با ارثیه ای، کاری را با خلاقیت و نوآوری به راه انداخته یا پذیرفته و با پذیرش مسئولیت های اجتماعی و اداری و مالی و ریسک های آن، فراورده های تازه ای را عرضه کرده تا در بازار خرید و فروش بر رقیبان چیره شود. - Lavoin, 1995 -
شخصی که خطرهای مالی را به منظور ورود به کسب و کاری می پذیرد و با خلاقیت و نوآوری محصولات جدیدی را ایجاد و تولیدات جدیدی را گسترش می دهد تا در بازار خرید و فروش بر رقبا غلبه نماید. یکی از تعاریف دیگر توسط براش - 2000 - ارائه شده است وی کارآفرینی زنان را اینگونه تعریف کرده است:»فعالیت زنانی که در زمینه ی خوداشتغالی مشارکتی، خوداشتغالی مستقل، کارفرمایی و کسب و کارهایی با مالکیت انحصاری صورت می گیرد.…
کارآفرینی در جهان امروز به سرعت در حال پیشرفت است،کارآفرینی زنان موضوع پرالتهاب کشورهاست.گزارش سا ل2002کارآفرینی جهان که توسط مرکز کارآفرینی کافمن منتشر شده است تاکید می کند کارآفرینی زنان نقش برجسته ای در سلامت اقتصاد ملتها دارد.ازطرف دیگر،تئوریهای اجتماعی بیان می دارد که ساختارهای اجتماعی، محیط کار، خانواده و زندگی اجتماعی ساختار یافته، برروی دسترسی زنان به فرصتهای شغلی تاثیر داشته وبر عملکرد آنان موثر می باشد. هم چنین تبعیض شغل وانتظارات درمورد نقشهای خانواه می تواند زنان را در محیطهای صنعتی محدود نماید. به علاوه بر انگیزه ها، اهداف زنان و ریسکهای مالی وتجاری آنها نیز تاثیر می گذارد.شرکت علمی پژوهشی و مشاوره ای آینده ساز - استان مازندران – ساری - 30 خرداد 1394 - 3 تبیین وتحلیل موانع موثر بر کارآفرینی زنان:
3-1 موانع خانوادگی، که شامل:
کمبود حمایت معنوی و مادی از طرف خانواده مخالفت خانواده با فعالیت کارآفرینی دخترانشان وجود مسئولیت خانه داری و مراقبت از فرزندان لزوم برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی
3-2 موانع علمی - تحصیلی، که شامل: کمبود مهارت حرفه ایسطح تحصیلات پایین در زنان عدم درک و اگاهی زنان از محیطکسب و کار و عوامل محیطی حاکم بر آن عدم اجازه خانواده به دختران جهت ادامه تحصیل در رشته دلخواه پایین بودن حضور زنان در مشاغل مدیریتی
3-3 موانع شخصیتی، که شامل:
عدم خودباوری و اعتماد به نفس در زنان فقدان انگیزه کافی - به علت نان آور بودن مرد در خانواده - تحریک پذیری بیشتر زنان در هنگام مواجهه با شکست در مسائل کارآفرینی 3-4 موانع مالی، که شامل:دشواری کسب سرمایه اولیه و تامین نقدینگی محدودیت در دسترسی به اعتبارات وخدمات حمایتی به علت عدم اعتماد موسسات مالی عدم اعتماد سرمایه گذاران به توانایی زنان عدم توانایی زنان در فراهم نمودن وثیقه تضمینی جهت راه اندازی یک فعالیت کارآفرینی کمبود یا نبودن مکان مناسب کسب و کار و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری