بخشی از مقاله
چکیده
پروین اعتصامی - 1320 -1285 - از شاعران موفّقی است که حدود 6500 بیت از او به یادگار مانده است. یکی از ویژگی ها شعری او مضمون پردازی های نو با استفاده از عناصر سازندهی صور خیال است. تا بدین وسیله بتواند با زاویهی دیدی متفاوت، پیام های اخلاقی، فلسفی، اجتماعی، انتقادی و ... خود را عرضه کند.
در این مقاله سعی بر آن است با شواهد شعری که ارایه می شود، کاربرد استعاری "دنیا" در اشعار پروین بررسی و اندیشه ی محوریاش پیرامون "دنیاستیزی" تحلیل شود.
• مقدمه:
-1معرّفی شاعر:
» بی گمان پروین در میان زنان شاعر ، همچون ستاره ی "پروین" می درخشد و فروزان تر از همهی آنان در آسمان ادبیات ایران، نورافشانی می کند
پروین دختر مترجم و نویسندهی دانشمند، مرحوم یوسف اعتصامی - اعتصام الملک - بود. از کودکی استعداد شاعری او آشکار شد و با آنکه زندگی اش زود به سر آمد ، در همان جوانی در شاعری شهرت یافت. زبان پروین به زبان شاعران کهن از قبیل : منوچهری ، ناصرخسرو ، سعدی ، مولوی و حافظ نزدیک است
درباره ی زندگی پروین اعتصامی، کتابهای فراوان، آثار و مقالات مختلفی آمدهاست. این آثار در طی سالهای پس از مرگش و همچنین قبل از آن، توسط افراد مختلفی نوشته شدهاست. منابع دست اول برای شناخت زندگی پروین اعتصامی، کتابها و اسناد منتشر شده از خانواده و نزدیکان اوست که از میان آنها میتوان به تاریخچه ی زندگانی پروین اعتصامی اثر ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین، اشاره کرد. از دیگر منابع دست اول، میتوان به کتاب »مجموعه مقالات و قطعات و اشعار اشاره کرد که یک سال پس از مرگ پروین نوشته و در سال 1323، برای نخستین بار چاپ شدهاست .
همچنین به دلیل اینکه شعرهای پروین در قالب مناظره و با زبانی صمیمی و کودکانه هستند، نویسندگانی مانند مهناز بهمن که نویسنده ی گروه سنی کودک و نوجوان هستند، زندگانی پروین را در قالب کتاب نوشتهاند. منابع دیگر برای شناخت زندگانی پروین عبارتند از دائره ی المعارف بزرگ اسﻻمی اثر علیاصغر دادبه، با چراغ و آینه اثر محمدرضا شفیعی کدکنی و »دائره ی المعارف کودکان و نوجوانان اثر قاسم قالیباف؛ که فقط در بخشهایی از خود به شرح زندگی پروین پرداختهاند. مقالات زیادی نیز در مورد شرح زندگی پروین وجود دارد، نظیر مقاله ی پروین اعتصامی نوشته ی غلامعلی حداد عادل است که در دانشنامه جهان اسلام منتشر شدهاست .
همچنین مقدمه هایی که برای دیوان پروین اعتصامی نوشته شدهاند نیز بخشهایی از زندگینامه وی را نگاشتهاند که از مقدمههای مشهور دیوان پروین، میتوان به مقدمه ی چاوش اکبری برای چاپ سوم و مقدمه ی انتشارات اقبال در چاپهای بعدی اشاره کرد.
-2 دیوان پروین :
»با نگاهی عمیق و موشکافانه در دیوان پروین ، در می یابیم که بیشترین و مهمترین مضامینی که در دیوان او به نظر می آید ، عبارت است از : پندهای اخلاقی ، انتقادهای اجتماعی ، بیان نکته های فلسفی و عرفانی ، و نمایش فقر و رنج « - خالقی راد ، . - 402 : 1375 که شاعر با به کارگیری صور خیال و انواع ترکیب های وصفی ، استعاری و کنایی بر ذهن و روان مخاطب ، می نشاند.
مضامین و معانی اشعار پروین، توصیف کننده دلبستگی عمیق وی نسبت به پدر، استعداد و شوق فراوان او به آموختن علم و دانش، روحیه ظلم ستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران و حمایت و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان استاشعار. پروین از حوادث و اتفاقات شخصی و اجتماعی تقریباً خالی اند. البته بهجز قطعه »در تعزیت پدر« که پس از مرگ پدرش سروده، شعری که برای سنگ مزار خود سروده و نیز شعر » نهال آرزو« که برای جشن فارغالتحصیلی کلاس خود در خرداد 1303 گفته است
در میان اشعار او شعری بتوان صراحتاً به شناخت شخص شاعر کمکی کند، وجود ندارد. شعر پروین از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به صورت » مناظره« و »سؤال و جواب« مشاهده میشوند. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی مشهور کردهاست این مناظرهها نه تنها میان انسانها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیاء از قبیل سوزن و نخ نیز اتفاق میافتد و پروین در بیان مقاصد خود از هنر »شخصیت بخشی« و »تخیل« و »تمثیل«، بسیار استفاده کردهاست
تعداد زیادی از اشعار پروین، بیانگر انتقاد پروین از شاهان و ظلم و ستم قدرتمندان است. پروین در شعر »صاعقه ما ستم اغنیاست» «ظلم« را نماد وقاحت و بیشرمی شخص ظالم توصیف میکند. در شعر »ای رنجبر« زحمتکشان را به انقلاب در برابر ستمگران فرا میخواند، در شعر »تیره بخت« فقر را به تصویر میکشد و در شعر »اشک یتیم« مشروعیت سیاسی دولت را مورد شک و تردید قرار میدهد .
از این رو، شعر پروین رنگ و بوی سیاسی نیز به خود میگیرد و چون تعداد اینگونه اشعار در دیوان او زیاد است، بعضی از منتقدان، شعر او را شعر …سیاست و اخلاق« نامیدهاند . البّته باید توجه داشت که این اشعار در زمان استبداد رضاشاه با شاعران آزادیخواه، سروده شدهاند - دهباشی،263 :1368بر - دیوان پروین می توان از دریچه های گوناگون نگریست، امّا در این مجال، کاربرد استعاری دنیا در شعر پروین را پی می گیریم تا اندکی از زیبایی های آن را در اندیشه بپرورانیم .
-3 کاربرد استعاری "دنیا" و هنر به کارگیری آن در شعر پروین :
»شعر پارسی ، از نظر طرح کلی و محور عمودی ، محدود است و این محدودیت زمینهی فکری و عمودی، باعث شده که شاعران، در یک محور خاص، یعنی در یکمسیر معیّن، حرکت کنند و برای اینکه سخن از ابتذال به دور بماند، محدودیت و تنگنای زمینهی فکری و طرح را، با تنوع و ابداعی که در زمینه ی محور افقی خیال ، به وجود آورده اند ، جبران کرده اند - شفیعی کدکنی ، - 171 : 1375با توجّه به این اصل، می توان با این فرضیه پیش رفت که کاربرد استعاری دنیا به علّت بسامد بالا، یکی از محورهای افقی خیال ، در شعر پروین است .
»لفظ دنیا در عربی به معنی پست تر و مؤنث است و در نظر صوفیه و حکما ، مسکن اصلی آدمی، آن جهان است و این جهان ، کثیف و تاریک است ، حال آنکه روح ، نورانی است. از بخت بد، چند روزی به دام جهان ، افتاده است ؛ لکن سرانجام به موطن اصلی بازخواهد گشت
همان طور که اشاره شد ؛ شعر پارسی از نظر طرح کلی و محور عمودی محدود است . در نتیجه »مضامین پروین ، بیشتر از دیگران وام گرفته شده و مضمون بکر وعبدیکه به کلی بی سابقه باشد، در دیوان او بسیار نیست؛ امّا آنچه کار وی را ممتاز و مشخص می کند ، شکل تصرّف در مضامین و کیفیت ارائهی آنهاست که اغلب بدیع و نادر و مخصوص خود اوست
پروین اعتصامی در زمرهی آن گروه از شاعرانی است که بارها در اشعارش از کاربرد استعاری دنیا بهره برده و از بی مهری و بدعهدی دنیا، شکوه و شکایت ، سر داده است و در قصاید ، مثنویات ، قطعات و ... با "مشبه به"های حسی، آن را ، خراب آباد ، چاه ژرف ، کشتی بی لنگر ، گاهواره ی تنگ و ... معرّفی می کند.
دنیا و زوال پذیری آن ، از موضوعات مهمی است که همواره ذهن پویا و اندیشه ی نقاد پروین را به خود مشغول داشته و سبب شده تا وی با دیدی عمیق و نگاهی وسیع به آن بنگرد. شواهد شعری دیوان، که در بخش دوم، بیان می شود، شاهد این مدعاست.
بخش نخست: 1-1 مختصری پیرامون علم بیان
»می دانیم اگر، سخنور شیوه های ویژه را ، در بیان اندیشه های خویش ، به کار می گیرد که آنها را در دانش بیان می کاویم ، برای آن است که اندیشه را با انگیزه در می آمیزد ، اگر درخواست سخنور ، تنها بازنمود اندیشه ای باشد نیازی به ترفندهای شاعرانه نخواهد داشت ، همه ی تلاش های زیباشناختی در هنر ، و از آن میان در ادب ، برای آن است که هنرمند یا سخنور ، بتواند اثری هرچند کارا و پایا بر مخاطب هنری خویش بنهد « - کزازی ، - 30 : 1375 برای این هدف ، شاعر لفظ را برای آنکه مؤثر سازد و از کلام عادی جدا کند ، در غیر معنی حقیقی اش به کار می برد و به تشبیه ، استعاره ، مجاز و کنایه می رسد ، مرزی که در آن از چگونگی بازگشت و بازنمود اندیشه ای به شیوه های گوناگون ، سخن می رود .
نوع و میزان استفاده از ترفندهای بیانی ، بیانگر نوع نگاه شاعر و نوع اندیشه های اوست و بیان کنندهی میزان شناخت او از دنیای اطرافش است. در این عرصه ، پروین نیز در بوستان خیال انگیز دیوانش ، از انواع صور خیال؛ به ویژه استعارهی مصرحه بهره برده است.
-2-1 استعاره مصرحه:
در تعریف استعاره گفته شده »به کاربردن واژهایی به جای واژهی دیگر به علاقهی مشابهت - و وجود قرینه - یا تشبیهی که از آن، فقط مشبه به، به جا مانده باشد، مانند شیر که استعاره از فرد شجاع، نرگس که استعاره از چشم، سرو که استعاره از قد بلند و موزون و لعل که استعاره از لب است - به فرض وجود قرینه - . به این نوع استعاره، استعارهی مصرحه یا تصریحیه یا محققه یا تحقیقیه میگویند. در استعارهی مصرحه، مُشبه به، همیشه حسی است
بخش دوم - کاربرد استعاری دنیا در شعر پروین:
همان گونه که اشاره شد سبک شعری پروین به شدّت تحت تأثیر گذشتگان است؛ امّا او بی تردید در پیروی از گذشتگان ، همانند یک مقلّد آگاه عمل می کند و به کمک صور خیال ، مضامین بلند شعری را در ظرفی نو می ریزد . در اینجا به آهنگ اشاره ای مختصر، کاربرد استعاری "دنیا" در اشعار پروین، از نظر می گذرد:
خراب آباد:
هرچه معمار معرفت کوشید // نشد آباد ، این خراب آباد
تنور:
چه همی هیمه برافروزی و نان بندی // به تنوری که ندیده ست کسی نانش
کارگه:
هر آن قماش کز این کارگر برون آید // تمام ، نقش فریب است و پود و تاری نیست
در ادامه شاعر، باور دارد، دنیا با مردمان بخرد، سر ناسازگاری دارد و فلک غدارپیشه همواره به مردم نادان زمام مراد را می دهد.
خانه:
کسی کاین خانه را بنیاد بنهاد // مرا بست و شما را کرد آزاد
گاهوارهی تنگ:
این سست مهر دایه، درین گاهواره تنگ // از بهر راحت تو ، مرا داده بسی فشار
همچنین در بیت دیگر، دنیا را همانند دریایی می داند که همواره طوفانی است و انسان از رقغ شدن در گردابِ آن در امان نیست:
دریا:
موج و طوفان و نهنگ است درین دریا // باید اندیشه کند ، زین همه کشتیبان
کشتی بی لنگر:
تو چنان بیخودی از خود که نمی دانی // که تو را می برد این کشتی بی لنگر