بخشی از مقاله
کاربرد سيستم خبره در بانکداري
چکيده :
هدف از تحقيق حاضر بررسي کاربردهاي سيستم خبره درحوزه بانکداري بويژه در مديريت ريسک اعتباري و تعيين تاثير سيستمهاي خبره بر مديريت ريسک اعتباري مي باشد. براي اين منظور با مطالعه کتب ، مقالات ، نشريات بانک مرکزي ، تحقيقات پيشين و کسب نظر از کارشناسان امر و اساتيد محترم راهنما و مشاور ابتدا به بيان تعاريف و مباني نظري در رابطه با مديريت ريسک اعتباري ، سيستمهاي خبره و کاربردهاي آن در حسابرسي ، حسابداري و امور مالي پرداخته شده است و سپس به بررسي تحقيقات انجام گرفته ( ازجمله تحقيق مقاله مستخرج از آن ) و نيز نتايج حاصل از آنها ، پرداخته شده است . . در آخر نيز ضمن نتيجه گيري بر اساس نتايج و يافته هاي تحقيقات پيشين و تحقيق حاضر پيشنهاداتي ارائه شده است .
واژگان کليدي : سيستمهاي اطلاعات ، سيستم خبره ، مديريت ريسک اعتباري، کميته بازل ،اصول ارزيابي مديريت ريسک اعتباري
مقدمه
بسياري از بانکها و موسسات مالي که ضررهاي بزرگي را در زمينه مديريت ريسک اعتباري تجربه کردند سيستمهاي مديريت ريسک را به کار گرفته اند. بهترين ضررها که به وقوع پيوستند ، مبين آن هستند که همواره در زمينه مديريت ريسک اعتباري شکست وجود دارد.
بحرانهاي مالي از جمله بحران مالي سالهاي ٢٠٠٨ و ٢٠٠٩ در مقياسي بزرگتر نمونه بارزي از اين ضررهاست . بايستي علت اين ضررها را به طور ريشه اي شناسايي کرده و سيستمهاي مناسبي براي رفع نقاط ضعف و بهبود کارايي و اثربخسي پياده سازي نمود . بکارگيري اصول اوليه و استاندارد مديريت ريسک اعتباري که توسط سازمانهاي بين المللي از جمله بانک تسويه بين المللي (کميته بازل ) تدوين و منتشر گرديده اند مي تواند بانکها را در بهبود فرايند اعطاي تسهيلات و جلوگيري از بحرانهاي مالي ياري دهد. ( Jorion , 2009, p1)
بانکها بايد همانند ريسک اعتباري فردي يا ريسک معاملات ، ريسک اعتباري کل پرتفوي خود را هم مديريت نمايند. بانکها همچنين بايد رابطه ميان ريسک اعتباري با ساير ريسک ها را نيز در نظر بگيريد . مديريت بهينه ريسک اعتباري جزئي مهم از يک روش جامع مديريت ريسک و شرط اساسي موفقيت بلند مدت هر بانک محسوب مي گردد.
پديده جهاني شدن ، گسترش و يکپارچگي بازارهاي جهاني، پيشرفتهاي سريع و بنيادين تکنولوژيک کمبود منابع و هزينه هاي بالاي آنها، انقلاب در فناوري اطلاعات و همچنين افزايش در تعداد و کيفيت رقباي محلي و بين المللي در دو دهۀ اخير مديران اين دوره را بيش ازهر زمان ديگر نيازمند هوشمندي ، تخصص ، تيز بيني و ديد وسيعتر براي مقابله با چالشهاي فرآروي خودکرده است . بانکها بايستي بتوانند در محيطهاي پيچيده امروزي انعطاف پذيري لازم را در اداره ريسکهايشان براي رويارويي با تغييرات محيطي بدست آورده و همواره درصدد نقاط ضعف ، بهبود بهره وري و ايجاد مزيت رقابتي به منظور موفقيت در بازار پرتلاطم و کسب و کار بانکداري باشند به همين دليل پياده سازي و به کارگيري سيستمهاي اطلاعات کامپيوتري هوشمند توجهات زيادي را در حوزه پژوهش به خود جلب کرده است .
مباني نظري و پيشينه تحقيق
به احتمال عدم بازپرداخت يا پرداخت با تأخير اصل و فرع تسهيلات اعطايي بان کها و ساير ابزار بدهي از سوي مشتري، ريسک اعتباري مي گويند.( تهراني و ميرفيض فلاح شمس ؛١٣٨٤) بعبارتي ديگر ريسک اعتباري، احتمال قصور وام گيرنده يا طرف مقابل بانک نسبت به انجام تعهداتش ، طبق شرايط توافق شده ، قابل تعريف است . کميته بازل سويس ريسک اعتباري را اين چنين تعريف مي کند : ريسک اعتباري عبارت است از امکان بالقوه اينکه قرض گيرنده از بانک و يا از طرف حساب وي در اجراي تعهدات خود در مقابل بانک در مدت مشخصي ناتوان شود (رنجبر ،١٣٨٤)
اين ريسک از آن جهت ناشي ميشودکه دريافت کنندگان تسهيلات تمايل يا توانايي بازپرداخت بدهي خود را به بانک نداشته باشند که ازآن به عنوان نکول ياد مي شود که مترادف ريسک اعتباري است . ريسک نکول از جمله مهمترين ريسکهايي است که بانکها و موسسات پولي و مالي را تحت تاثير قرار مي دهد، چرا که نکول تعداد کمي از مشتريان ميتواند زيان غير منتظره ا ي را به يک سازمان وارد نمايد .
هرگونه قصوري که در بازپرداخت تسهيلات صورت گيرد، از ارزش داراييهاي بانک کاسته و ممکن است بانک را در ايفاي تعهداتش دچار مشکل نمايد، از سوي ديگر ميزان سودآوري را نيز کاهش دهد و به اين ترتيب بانک به پيش بيني هاي اوليه خود دست نيابد و متعاقبا نتواند به سهامداران و سپرده گذاران خود سودهاي مورد انتظار آنان را پرداخت نمايدو اين اتفاق تاثير مستقيم در موقعيت بانک ، سهامداران و سپرده گذاران خواهد داشت (اصلي ،١٣٩٠،ص ١١) مديريت ريسک اعتباري مديريت ريسک اعتباري آن است که با حفظ اکسپوژرهاي ريسک اعتباري در محدوده هاي قابل قبول ، نسبت بازگشت اعتبارات بانکي موزون شده به ريسک حداکثر شود در واقع اساس مديريت ريسک اعتباري مطلوب را مي توان در شناسايي ريسکهاي ذاتي و اصلي موجود در فرآيندها و فعاليتهاي مربوط به اعطاي وام خلاصه کرد(رنجبر،٢،١٣٨٤) .
مديريت ريسک اعتباري فرايندي است که در طول آن زيان هاي ناشي از نکول وام طي ادوارتجاري، به صورت کمي محاسبه مي شود و شامل ٣ مرحله است : ١-محاسبه احتمال نکول وام هاي مشتريان با استفاده از مدل هاي کمي،٢- محاسبه زيان هاي ناشي از نکول با استفاده از مدل هاي آماري و ٣- ارزشيابي مدل با استفاده از داده هاي دوران هاي گذشته مي باشد. . براساس نظر کميته بال سويس هدف مديريت ريسک اعتباري بهينه کردن بازده تعديل شده بانک براساس ريسک اعتباري و هم چنين کنترل خطر ريسک اعتباري از طريق پارامتر هاي قابل قبول است .(صفري و همکاران ، ١٣٨٩، ص ١٤٠) بانک ها با انواع مدلهاي اعتبار سنجي مشتريان در قالب تهيه انواع گزارش هاي اطلاعاتي و کارشناسي و اتخاذ تصميم در ارکان اعتباري ذيصلاح ، درصدد کنترل و مديريت ريسک اعتباري مي گردند کميته بازل اصول ارزيابي مديريت ريسک اعتباري را در سال ٢٠٠٠ ميلادي بصورت زير بيان کرد که در تحقيق حاضر از اصول مذکور در تبيين ابعاد متغير مديريت ريسک اعتباري استفاده گرديده است .
- ايجاد محيطي ١ مناسب براي کنترل ريسک اعتباري
- اقدام تحت يک فرآيند٢ مناسب اعتباردهي و معيار دهي مناسب براي اعتبار سنجي
- حفظ يک روش ٣ مناسب مديريت ، ارزيابي و مراقبت از اعتبارات
- حصول اطمينان از وجود کنترل هاي کافي بر ريسک اعتباري
- نقش بازرسان
نکته لازم به ذکر اين است که اگرچه اصول ارائه شده در اين گزارش براي فعاليت وام دهي از قابليت کاربردي برخوردار است ، اما اين اصول بايد در مورد تمام فعاليت هايي که با ريسک اعتباري مواجه ميگردند، مورد استفاده قرار گيرند( ابراهيمي و دريابر ،ص ٣٧، (1391
سيستم خبره
سيستمهاي خبره از انواع سيستمهاي اطلاعات مديريت هستند . سيستمهاي اطلاعات مديريت سيستمهاي جامع ،يکپارچه و مبتني بر رايانه اي هستند که اطلاعات مناسب براي پشتيباني از مديران را در سازمان فراهم مي آورند.هرچه از رده مديريت اجرايي به سمت بالا حرکت کنيم برنامه ريزي ها بلندمدت تر ، اطلاعات کلان تر ، نياز به اطلاعات سازمان بيشتر و تصمي گيريها راهبردي تر و غير ساختاري تر مي شود. سيستمهاي اطلاعاتي وظايفي چون جمع آوري ، پردازش ، ذخيره سازي و تجزيه تحليل اطلاعات و و توزيع اطلاعات را به عهده دارند و استفاده موثر از فناوري اطلاعات را در سازمان محقق مي سازند و از قسمتهاي سخت افزار ، نرم افزار ، بانک اطلاعاتي و شبکه ارتباطي تشکيل مي شوند. (فتحيان و مهدوي نور ، ١٣٨٩،ص ١٦٤)
بيشتر سازمان ها، امروزه ، در حال پي بردن به اين نکته هستند که اطلاعات ، خون زندگي اقتصاد ديجيتال است . همچنين کليد موفقيت در عصر اطلاعات ، اتخاذ تصميماتي است که بدون تناقض ، بهتر و سريع تر در رقابت پيش دستي کند . تصميمات تجاري بد و نامناسب يعني تصميمات مبتني بر اطلاعات حداقل يا ناقص ، مي تواند زيان هاي ميليون دلاري به بار بياورد، سهم اصلي و اکثريت بازار شرکت را از دست خارج کند و يا حتي شرکت را ورشکست نمايد . هنوز برخلاف اين اصل به طور وسيع پذيرفته شده ، تعدادي از بانکها مردد مانده اند که در اين فناوري که سادگي و سهولت در دسترسي گسترده به اطلاعات کسب و کار مرتبط با تصميم گيري را فراهم مي کند سرمايه گذاري کنند . دليل ريشه اي اين به نظر مي رسد در نحوه ارزيابي سازمان ها از سرمايه گذاري ها در کسب اطلاعات با ارزش و مستقيم مي باشد .اطلاعات ارزشمند و هدايت کننده ، کمک مي کند که يک خريدار اين قوت قلب و اطمينان را پيدا کند که او يک سرمايه گذاري بي عيب با بازگشت سود عالي انجام داده است (p١ ,٢٠٠٩ , jorion )
سيستم خبره ٤ يک برنامه کامپيوتري هوشمند است که سعي مي کند از انسان متخصص در استفاده از روشهاي استنتاج و دانش براي تصميم گيري تقليد نمايد و براي حل مسائلي که به دليل مشکل بودن ، نياز به تجربه و مهارت انسان دارند استفاده مي شود
. سيستم خبره يک بسته نرم افزاري تصميم گيري است که مي تواند با کسب دانش به توانمندي يک فرد خبره در تصميم گيري دست يابدسيستم هاي خبره معمولا براي مسائل با ساختاريافتگي پايين مورد استفاده قرار مي گيرد (سادات حسيني ،١٣٩١) دارلينگتون نيز اينچنين تعريف مي کند ، برنامه اي است که سعي مي کند از انسان متخصص در روشهاي اسنتاج براي يک قالب معين از دانش تقليد مي نمايد . (دارلينگتون ترجمه موتمني ، ١٣٨٧،ص ٣٤) سيستم خبره در واقع يک برنامه کامپيوتري هوشمندي است که دانايي و روشهاي استنباط و استنتاج را به کار مي گيرند تا مسايلي را حل نمايند که به منظور حل آنها به مهارت ، تخصص و تجربه فردي نياز است . سيستم خبره از آنجايي که به صورت هوشمند عمل مي کنند يکي از مقوله هاي هوش مصنوعي هستند اين سيستمها برخلاف ساير سيستمهاي اطلاعات فقط بر اطلاعات متکي نيست بلکه از دانايي بهره مند است ، چرا که در اين سيستم پس از تجزيه و تحليل اطلاعات ، خروجي بعنوان تصميم گيري ظاهر مي شود. ( افتخاري و ديگران ،١٣٩١،ص ٢) فرآيند نتيجه گيري در سيستم هاي خبره بر روشهاي استقرايي و قياسي پايه گذاري شده است . با توجه به توانايي اين سيستم ها در کار در شرايط فقدان اطلاعات کامل و يا درجات مختلف اطمينان در پاسخبه سؤالات مطرح شده ، سيستم هاي خبره نماد مناسبي براي کار در شرايط عدم اطمينان است (قطري و همکاران ،٨٨،١٦٧) فوايد سيستم خبره - افزايش قابليت دسترسي : تجربه و دانش در هر سخت افزار مناسبي قابل دسترسي است .
- کاهش هزينه : هزينه کسب دانش و تجربه براي هر کاربر بسيار کمتر است .
- دوام و بقاء: تجربه و دانش ماندني و پايدار است .
- تخصص چندگانه : مي توان از چندين دانش تخصصي به طور همزمان استفاده کرد
- افزايش قابليت اطمينان : احتمال اشتباه سيستم خبره در مقايسه با فرد خبره کمتر است .
- پاسخ سريع : بسيار سريعتر از فرد خبره مي تواندپاسخ سريع ارائه دهد.
- توضيح : سيستم خبره مي تواند جزييات استدلال خود رادر مورد نتيجه بدست آمده توضيح دهد.
- معلم هوشمند: سيستم خره مي تواند به عنوان معلم هوشمند برااي انسان عمل نمايد اجزاي سيستم خبره
در يک سيستم مبتني بر قاعده ، پايگاه دانش ٥ محتوي حوزه اي از دانش است که براي حل مساله به آن نياز است و اين دانش در قالب قواعد است . دو بخش اصلي در سيستم خبره استدلال ٦ و موتور استنتاج است پايگاه دانش شامل دانش بسيار خاص مربوط به دامنه مسئله است که توسط فرد خبره ارائه ميشود و شامل حقايق ، قوانين ، مفاهيم و روابط مي باشد موتور استنتاج نيز پردازنده دانش است که مدلي از روش استنتاج فرد ميباشد.
موتور استنتاج بر اساس اطلاعات فراهم شده براي يک مسئله کار خود را آغاز مي کند و بر اساس دانش ذخيره شده در پايگاه دانش ، يکسري نتايج و پيشنهادات را ارائه خواهد کرد.
يک سيستم خبره از اجزا زير تشکيل شده است :
بخش ارتباط با کاربر٧ : مکانيزمي که به وسيله آن کاربر و سيستم خبره با هم ارتباط برقرار مي کنند .
امکانات توضيح راه حل ٨: اين بخش نحوه استدلال سيستم را براي کاربر توضيح مي دهد.
حافظه کاري ٩: يک پايگاه داده کلي متشکل از قواعد يا حقايقي که توسط قواعد بکارگرفته مي شوند.
موتور استنتاج ١٠: اين بخش از سيستم تعيين مي کند که کدام قواعد توسط واقعيات و اطلاعات اشياء ورودي به سيستم فعال و ارضاء مي شوند( قسمت شرطي آنها ارضاءمي شود)
دستور کار(عمليات )١١ : يک ليست اولويت بندي شده از قواعد است که توسط موتور استنتاج تهيه مي شود.
تسهيلات کسب دانش ١٢: يک روش خودکار است که کاربر از طريق آن مي تواند دانش خود راوارد سيستم نمايد اين روش جايگزين روشي است که مهندس دانش بايد دانش موجود را به طور صريح و شفاف برنامه نويسي نمايد.)
پايگاه دانش : سيستم دانش محيط مورد کاربرد فرد خبره را در پايگاه دانش نگهداري مي نمايد وظيفه مهندس دانش اين است که
دانش را از فرد خبره بگيرد و به صورت قوانين در پايگاه دانش کد کند. (غضنفري و کاظمي، ١٣٨٧،ص ٤١)
شکل ١-نحوه عملکرد اجزا سيستم خبره
کاربرد سامانه هاي خبره در حسابداري ١٣ ، حسابرسي ١٤ و امور مالي
بررسي ها نشان مي دهد در حدود ٥٥ سيستم خبره توسع داده شده ، ارزيابي و يا استفاده مي شوند که که کاربردهاي مختلفي در
سراسر صنعت مالي يا بخش صنعت وجوددارند برنامه هاي کاربردي اصلي و پايه اي به شرح جدول ذيل مي باشند:
در دنياي امروز، استفاده گسترد ه تر فناوري اطلاعات و تغييرات مداوم در نحو ه ي پردازش اطلاعات ، حسابرسان را با چالشهاي جديدي مواجه ساخته و بر اهميت ارزيابي اعتبار سامانه هاي اطلاعاتي حسابداري افزوده است .به اين ترتيب با پيچيد ه تر شدن محيط حسابرسي و حسابداري نياز به ابزاري براي کمک به تصميم گيري در اين محيط بيش از پيش احساس مي شود.
قلمرو مسائل مالي از جمله حوز ه هاي پرجاذبه براي ايجاد سامانه هاي خبره بشمار مي رود .امروزه انواع زيادي از سامانه هاي خبره براي کاربردهاي مختلف در زمينه ي حسابداري و امورمالي شناخته شده است که مورد استفاده ي گروه هاي مختلفي از جمله :مديران ، حسابرسان ، تحليل گران مالي،کارشناسان مالي و بالاخره عامه مردم قرار مي گيرد.
انواع سامانه هاي خبره تحليل مالي
در تعريف هاي مختلف مالي عملاً هر چهار مرحله ي فرآيند تصميم گيري يعني گردآوري داده ها، انجام تجزيه و تحليل ، کسب بينش متخصص راجع به موضوع و بالاخره اتخاذ تصميم دخالت دارند، از اين رو سامانه هاي خبره نيز براساس نوع خدمتي که ارائه
مي دهند به سه نوع تقسيم مي شوند:
١-کمک به کسب بينش
٢-سامانه هاي خبره تسهيل کننده ي تصميم گيري
٣-سامانه هاي تصميم گير
البته با توجه به مشکلات موجود در حوزه امور مالي، سامانه هاي خبره مرتبط با امورمالي براساس نوع کمک به چهار گروه تقسيم
مي شوند:
١-سامانه هاي خبره براي تجزيه و تحليل مالي شرکت ها
از مزيتهاي اين نوع سامانه ها اين است که هم نسب تهاي کمي ( مانند :نسب تهاي سودآوري، مجموع سود، بدهي کوتا ه مدت و بلند مدت )و هم نسب تهاي کيفي( مانند موقعيت در بازار، سازما ندهي کارکنان ، شهرت تجاري و انعطا ف پذيري بازاريابي)را ميتواند اندازه گيري کند. تجزيه و تحليل موفق مالي مشخص مي کند که شرکت در چه سطحي از ريسک براي سرمايه گذاري يا تصويب اعتبار قرار دارد.
٢- سامانه هاي خبره براي تجزيه و تحليل علل توسعه ي تجاري موفق يا ناموفق
در اين نوع سامانه ها يک مورد توسعه ي تجاري خاص با بررسي رويدادهاي قبل و بعد و با استفاده از قابليت دنبال کردن داده هايي که با گذشت زمان تغيير مي کنند، تحليل و پيش بيني آينده آن امکا نپذير مي شود.
٣-سامانه هاي خبره براي تجزيه و تحليل بازار
اين سامانه ها براي تجزيه و تحليل فروش محصولي است که قبلاً توسط شرکت توليد شده است .
٤-سامانه هاي خبره براي کسب دانش در حوه ي فرعي مالي
اين نوع سامانه هاي خبره براي آموزش مديران و ديگر متخصصان مالي مورد استفاده قرار مي گيرد که البته دانش اوليه که در اين سامانه ها وجود دارد اين توانايي را دارد که به سرعت پيشرفت کرده وارتقا يابد.
البته افزايش استانداردهاي حسابداري و حسابرسي خود نيز انگيزه اي براي ايجاد سامانه هاي خبره است .هرچه تعداد استانداردها زيادتر شود، فرآيند تصميم گيري پيچيده تر مي شود .به اين ترتيب ، موفقيت براي ترويج سامانه هاي خبره افزايش مي يابد .
همچنين ، بايد به اين نکته اشاره کرد که عواملي چون ؛ کمبود آموزش افراد، کمبود بودجه و ناکافي بودن منابع اطلاعاتي، دشواري تعيين زمينه هاي کاربرد مناسب ، طولاني بودن چرخه توسعه سامانه هاي، طبيعت نامتناهي پروژ ه ها وشناسايي و تخصص براي توسعه سامانه ها، کاربرد سامانه هاي خبره را در حسابداري با مشکل مواجه کرده است .
سامانه هاي خبره و حسابرسي
ظهور فنآوري سامانه هاي خبره براي کنترل موثر دانش در زمينه ي فرآيندهاي تصميم گيري پيچيده در حسابرسي، يک ابزار جديد ارائه داده است و به موجب آن کارهاي حسابرسان با سهولت بيشتري انجام گرفته و براي بسياري از مشکلات واقعي که