بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش گروههای مرجع بر تبعیت ارزشهای فرهنگی دانشجویان دانشگاه پیام نور اردستان با روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان این دانشگاه بالغ بر 1773 نفر بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 159 - 258 دختر و 81 پسر - نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند.
ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته در 3 بعد ارزشی اخلاقی، دانشگاهی، مذهبی، بود که برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی صوری، محتوایی استفاده شد. اعتبار ابزار اندازه گیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ معادل/85 برآورد شد که حاکی از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و شامل - درصد؛ میانگین و انحراف معیار - و در سطح آمار استنباطی شامل - آزمون های خی دو، t با دو گروه مستقل و تحلیل واریانس - صورت گرفت.
نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در نمرات مؤلفه اخلاقی ارزش های فرهنگی در تأثیرپذیری از اساتید وجود داشت. همچنین تفاوت معنی داری در نمرات مؤلفه دانشگاهی ارزش های فرهنگی در تأثیرپذیری از روحانیون و مراجع وجود داشت. همچنین در بعد مذهبی ارزش های فرهنگی، تفاوت معنی داری در نمرات مؤلفه مذهبی ارزش های فرهنگی در تأثیرپذیری از روحانیون و مراجع وجود داشت. در بعد متغیر های جمعیت شناختی بین میانگین های مطرح شده بر حسب جنسیت، تاهل و سن تفاوت معنا داری وجود نداشت.
مقدمه
گروههای مرجع الگوهاییاند که اشخاص هنگام داوری و ارزیابی شیوه اجرای نقشها، آنها را مد نظر قرار میدهند.
این گروهها یکی از مبانی معیارهاییاند که هر فرد هنگام ارزیابی رفتار نقشی خود در موقعیت خاص، از آنها بهره میگیرد. فرد در خلال ایفای نقش، شیوه اجرای خود را با دیگرانی که همان نقش را بر عهده دارند مقایسه میکند. گروههای مرجع همانطور که از ارزشهای اجتماع تاثیر می پذیرند می توانند بر روی آن نیز تاثیر گذار باشند. یکی از عرصه های تاثیر پذیری ارزشها خاصه ارزشهای فرهنگی از گروههای مرجع را می توان در سطح دانشگاهها و در میان دانشجویان به عنوان محور اصلی حرکت های علمی و فرهنگی در جامعه مورد مطالعه قرار داد.از این رو این پژوهش در صدد است تا به بررسی تاثیر پذیری ارزشی دانشجویی از گروههای مرجع بپردازد.
چارچوب نظری
-1 گروه مرجع
گروه مرجع2 آن گروهی است که افراد سعی می کنند از نظر باورها و احساس و رفتار خود را شبیه به آن سازند . این گروهها می توانند از گروههای باشند که افراد عضو آن هستند مانند همکلاسیها یا اعضای از خانواده و فامیل یا می توانند از گروهها یی باشند که افراد عضویتی در آن ندارند و یا حتی افراد کشورهای دیگری باشند که دانشجویان حتی یک بار نیز آنها را از نزدیک ندیده اند .
گروه مرجع؛ گروهی اجتماعی - دسته جمعی یا فردی - است که فرد حس می کند با آن شناخته شده و می خواهد هویتش با آن مرتبط باشدگروه های مرجع به لحاظ اینکه الگوهایی را برای داوری و ارزیابی در اختیار قرار می دهند و همچنین ازجهت اثرگذاری در روند جامعه پذیری افراد از اهمیت بالایی برخوردارند، هنجارها و ارزشها را القا می کنند و همچنین معیارهایی برای مقایسه و تطبیق به جامعه ارائه می دهند
گروه مرجع گروهی است که فرد رفتار خود را با آن منطبق نماید یا بهتر بگوییم، گروه مرجع آنچنان گروهی است که فرد سعی دارد به نحوی، عقاید و رفتار و کردار آن را الگوی خود قرار داده و از آن تبعیت کند، حال ممکن است این گروه مرجع، گروهی باشد که فرد عضو آن باشد یا عضو آن نباشد. اصطلاح گروه مرجع برای اولین بار در سال 1942 به وسیله هیمن3 مطرح گردید. او معتقد بود، ضابطههایی که برای ارزیابی شرایط فرد از لحاظ پایگاه ذهنی به کار میرود، تنها مربوط به گروهی نیست که فرد عضو آن است بلکه رفتارها و برداشتها ممکن است از گروهی اخذ شود که فرد عضو آن نباشد.
مثلا فرد اگر عضو گروهی سیاسی باشد، هنگام انتخابات حتما به کاندیداهایی رای خواهد داد که گروه او معرفی کرده است که در اینجا گروه مرجع همان گروهی است که فرد عضو آن است یا گروه مرجع کارگر یک کارخانه، ممکن است کارگران موفق یک کارخانه دیگر باشند، در این مثال گروه مرجع گروهی است که فرد عضو آن نیست. رابرت مرتن، گروههای مرجع را دو نوع میداند.
گروه مرجع مثبت و گروه مرجع منفی. گروه مرجع مثبت آن گروهی است که ارزشها و هنجارها و نگرشهای آن گروه را فرد میپذیرد و مورد عمل قرار میدهد. گروه منفی آن گروهی است که فرد ارزشها و هنجارهای آن را نمیپذیرد و رد میکند. در ادبیات فارسی ما آمده است که: لقمان را گفتند، ادب از که آموختی؟ گفت از بیادبان. یعنی رفتاری که از آنها سر زد از انجامش خودداری ورزید
یکی از کارکردهای مهمی که مرتن برای گروههای مرجع قائل شده است، اجتماعی شدن انتظاری یا مقدم4 است، زیرا عوامل اجتماعی شدن همواره بر اساس گروهها یا محیطهایی که فرد به آن تعلق دارد، صورت نمیگیرد. گاهی اوقات فرد قبل از ورود و عضویت رسمی، به کسب و درونی کردن ارزشهای مورد مقایسه میپردازد. یعنی تحصیل ارزشها و جهتگیریها در پایگاهها و گروههایی که هنوز فرد در آن وارد نشده است. این کارکرد، فرد را برای مقامهای بالاتر در پایگاه بعدی کمک میکند
هنجارها و معیارهای حاکم بر رفتار شخص ممکن است همان هنجارها و معیارهای گروهی باشد که وی خواهان عضویت در آن است، نمیتواند به سهولت بدان ملحق شود. به تعبیر آبراکرامبی، اشخاص در مقام شکل دادن به سلوکها و باورهای خود و در به انجام رساندن کارهایشان خود را با شخص دیگر، یا گروههایی از اشخاص دیگر که سلوکها، باورها و اعمالشان را در خور و نمونه میدانند، مقایسه میکنند، یا از روی تصویر آنها به ترسیم هویت خودشان میپردازند، این گروههای مورد مراجعه، گروههای مرجع نامیده میشوند. مردم در واقع نیاز یا الزامی ندارند تا در گروههایی که مرجعشان قرار میگیرد، عضویت داشته باشند. رفتارهای اشخاص میتواند، نه فقط از طریق به کاربردن این همانی مثبت با گروه مرجع، بلکه با مقایسههای منفی یا مردود شمردن، آن گروهها شکل بگیرد