بخشی از مقاله
چکیده
مکتب فوتوریسم یکی از مکاتب نوظهور در دههی دوم و سوم قرن بیستم است. ایدئولوژی فوتوریستها مبتنی بر عناصری چون سرعت، تکنولوژی، پویایی و کاربرد اصطلاحات مربوط به تکنولوژی و جامعهی مدرن و همچنین به چالش کشیدن سنتها بود؛ که این سنتشکنیها و ترویج سرعت، شتاب و ماشینیسم، در هنر - نقاشی، مجسمهسازی، تئاتر، فیلمسازی و... - و ادبیات نمود پیدا کرد و موجب پیدایش مکتب ادبی فوتوریسم شد. نویسندگان، شاعران و هنرمندان فوتوریست، پیرو آوانگاردیسم، آیندهگرایی و در پی تغییر و تحولات بنیادی هستند.
این مکتب در ایتالیا و روسیه طرفدارانی پیدا کرد که آثارشان را بر پایهی این ایدئولوژی بنا نهادند. اگرچه مکتب فوتوریسم با همهی مؤلفههایش در ادبیات ایران بازنمودی نداشت؛ اما برخی شاعران و نویسندگان ایرانی تحت تأثیر ادبیات غرب، رویکرد فوتوریستی را در آثار خود بازتاب دادهاند؛ که میتوان در میان شاعران ایرانی، میرزادهی عشقی را یکی از این هنرورزان دانست.
شعر عشقی نمایندهی مؤلفههای زبانی و محتوایی این مکتب از جمله قالبهای شعری و قافیههای جدید، وطنپرستی، آنارشیسم، همسویی با جریانهای اجتماعی و.... است.مؤلفان مقاله برآنند تا اشعار میرزادهی عشقی را از منظر رویکرد فوتوریستی با در نظر گرفتن مظاهر تغییر و تحول، پویایی، شتاب، سنتگریزی و دلسپردگی به تکنولوژی مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
.1 مقدمه:
»فوتوریسمٌ جنبشی هنری- ادبی در اروپا بود؛ که گسست کامل از سنت؛ گرایش به شکلهای نو، مضامین جدید و سبکهای نوین را که مناسب عصر صنعت بودند هدف خود قرار داد. کوشندهی اصلی جنبش، فیلیپو مارینتّیٌ بود که گاهنامهی " پوئزیا " را در 1905 بنیان گذاشت. بیانیهی فوتوریسم در 1909 در مجلهی فیگارو چاپ شد.
او در این بیانیه به ستایش یازده قصیدهای میپردازد که بهطور پراکنده عبارتند از عشق به خطر، غریزهی عصیان، زیبایی حرکت و سرعت، حدت عناصر اصلی، جنگ "یگانه بهداشت جهان"، انقلاب، همهی اشکال بسیار پیشرفته تمدّن صنعتی و در بیانیه بعدی به بیان فنّ بلاغت این ایدئولوژی دینامیسم میپردازد: کلمات آزاد، همزمانی احساس و بیان، ویرانی عمدی و حسابشدهی شعر عروضی و قواعد نحوی و نقطه گذاری.
با توجه به رکود فرهنگی که ایتالیا در قرن نوزدهم دچارش بود، این جنبش با طغیان جوانان روشنفکر آغاز شد و مرکز این حرکت فرهنگی هنری میلان بود. مارینتی در نخستین بیانیهی این جنبش، در مورد تخریب موزهها، کتابخانهها، آکادمیها و نهادهای فرهنگی واپسگرای ایتالیا سخن گفت و دنیای نوین، ماشین و سرعت را ستود. -
پیروان این مکتب خواستار دستیابی به آزادی مطلق بیان، از طریق ایماژهای عجیب و کلمات نو و تغییرشکلیافته هستند. فوتوریستها به طور خودآگاه هنرمندان مدرنی هستند که برای همکاری با ظواهر و صداهای زندگی مدرن تلاش می-کنند.
مارینتی بر این باور بود که در سدهی بیستم که عنصر صنعت و تکنولوژی و زندگی مدرن ماشینی است؛ ادبیات باید سبک و زبانی "ماشینی" داشته باشد. او سبکی نثر مانند پدید آورد که بیانگر تلاشها و سروصداهای زندگی صنعتی مدرن بود.
فوتوریستهای ایتالیایی شاعرانی جنگطلب و از مدافعان و حامیان شرکت کردن ایتالیا در جنگ جهانی اول بودند. مارینتی در مانیفست خود مینویسد:"ما میخواهیم از جنگ- به عنوان تنها راه درمان جهان- و نظامیگری، میهنپرستی، حرکات ویرانگر، آنارشیستها و عقاید زیبایی که به مرگ و تحقیر زنان میانجامد تجلیل کنیم".
در ادبیات ایران، حضور این مکتب به شکل دبستانیاش، محسوس نیست و تنها در یک مورد نمیتوان شاعر یا نویسندهای را یافت که تمام مؤلفههای مکتب فوتوریسم را به کار بسته باشد. ولی با در نظر گرفتن کارکرد ذاتی مکتب فوتوریسم و ابتنای آن بر آیندهگرایی، حرکت، انقلاب و نوگرایی و تأسی شاعران و هنرمندان آوانگارد در فرانسه و روسیه از این آموزه، آرا و بیانیههای فوتوریستی از سوی شاعران و نویسندگان مدرنیست و آوانگارد ایرانی نیز پیجویی و رهگیری شده است.
شاعرانی که میخواهند جامهی سنت از تن به در کنند؛ و دست به تجدد و نوگرایی بزنند. در زمینهی عواطف به دنبال من شخصی خود نیستند و به من اجتماعی میاندیشند. شاعرانی که در پی آنند تا همراه با حرکت سریع جهان به پیش روند. به نظر میرسد در میان شاعران ایرانی میرزادهی عشقی کسی است که بیشترین دل مشغولیها را به آموزههای فوتوریسم داراست.
عشقی فضای متلاطم عصر مشروطه را تجربه کرده و خود در بطن سیاست بود و فراز و فرود شبه مدرنیسم ایرانی را درک کرده است. شهامت، جسارت و پویایی در او و شعرش نمودار است. جامعهی پر تنش، زنده و پویای آن دوره با ذهن و زبان پرتپش و پویای عشقی و شگردهای متفاوت زیباشناختی وی هماهنگی و تطابق شگرفی دارد.
»میرزاده ی عشقی در آغاز جوانی کشته شد. درختی که میبایست شاخه میگسترد، درختی عریان و خشک در گذرگاه تاریخ به جا ماند.
عمر کوتاه به او مجال رهایی کامل از قید و بندهای سبکی شعری سنتی را نداد. البته او خود بر حفظ اصالت شعر فارسی تأکید میکند و حتی با تطبیق اسلوب شعر فارسی با اسلوب شعر غربی مخالف است. او بر این است که در اسلوب سخنسرایی زبان پارسی تغییری ایجاد کند؛ ولی در این تغییر نباید اصالت آن زیر سؤال رود. در نتیجه دیوان او گویای این نکته است که وی در همان دوران کوتاه حیات ادبی و فرهنگی در مسیر تحول در شیوهی کلاسیک شعر فارسی چه از نظر محتوا و چه ساختار گامهای بلندی برمیدارد.
.2 پیشینهی پژوهش:
تا کنون تنها دو اثر مستقل زیر در قالب مقاله و در مورد تأثیر فوتوریسم بر اشعار شاعران ایرانی نگاشته شده است:
"مؤلفه ای فوتوریسم در شعر طاهره صفّارزاده با تکیه بر مفهوم موعودگرایی"
نوشتهی غلامرضا پیروز و مریم فقیه عبدالهی که در مجلهی ادب و زبان دانشگاه کرمان به چاپ رسید و در این مقاله صفارزاده به عنوان شاعر تمام قد فوتوریسم ایران معرفی شد.
"بنمایههای فوتوریستی در شعر ولادیمیر مایاکوفسکی و طاهره صفارزاده" نوشتهی غلامرضا پیروز و مریم فقیه عبدالهی که در مجلهی ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادب به چاپ رسید که در این مقاله، طاهره صفارزاده به عنوان تنها شاعر معاصر ایرانی که تمام وجوه مکتب فوتوریسم را در آثارش بازتاب داده است با ولادیمیر مایاکوفسکی، سرآمد شاعران فوتوریست تطبیق داده شد و به وجوه مشترک آنها اشاره شد.