بخشی از مقاله

چکیده

آوردن داستان فرعی و به عبارتی داستان درونهای در دل داستان اصلی شگردی از داستان پردازی است که در ساحت معنایی داستان و نیز القای داستان نقش اساسی دارد. از بارزترین ویژگیهای کتاب کلیله و دمنه درآمیختن داستانها با یکدیگراست. تکرار بی پایان داستانگویی و پدید آمدن یک داستان دردل داستانی دیگر، اسلوبی است که کتاب کلیله و دمنه برآن بنا شده است.

راوی یا مولف ضمن پیشبرد داستان درونه گیر، شخصیتهای داستان را نیز وارد گفتگو میکند. این راوی/شخصیت با اهداف و کارکردهای متنوعی، داستان درونهای را درپیوند با داستان درونه گیر بیان می کند. به عبارت دیگر سازندگان این گونه داستانها اغلب با به کارگیری چارچوب روایت در روایت قصد خاصی را دنبال می کنند. دراین مقاله سعی شده است اهداف راوی/شخصیت را ازبیان داستان درونهای و نحوه چگونگی پیوند خوردن داستان درونهای با داستان درونهگیر درکتاب کلیله و دمنه تبیین نماید.

مقدمه

داستان درونهای که آن را با اسامی از قبیل داستان در داستان story within » «story، روایت در روایت «narrative within narrative»، داستان تو در تو و...می شناسیم، روایتی است که درون روایت دیگر قرار می گیرد به طوریکه آن روایت به مثابه چارچوب و قابی برای روایت درونهای باشد. - prince,2003:25 - درمیان روایت شناسان، سرشناسترین چهرهای که به بررسی اسلوب داستان در داستان پرداخته، تزوتان تودودوف است.

اوعقیده دارد هرداستانی که در درون داستان دیگر جای میگیرد با یک دورگزینی2 و یک درونه گیری 3 همراه است. »تودوروف ازاصطلاح درونه-گیری4برای تحلیل اسلوب داستان در داستان هزارویک شب یاری گرفته است. درترجمه فارسی درمقابل داستان بزرگتر که داستان کوچکی را در خود جای می دهد، داستان درونه گیری، و برای داستان کوچکتر داستان درونهای5انتخاب شد.« - اخوت، - 275:1371

این شیوه داستانگویی از دیرباز درادبیات فارسی رواج داشته است ومیتوان گفت که این شیوه برای نخستین بار درمشرق زمین، هندوستان، وادبیات سانسکریتی به کار رفته است. کتاب کلیله و دمنه نیزهمچون دیگرکتاب های سانسکریتی ازاین مقوله مستثنی نیست.»مترجم کلیله دمنه به آلمانی و شاگردانش، داستان در دل داستان آوردن را تمهیدی هندی برای بازگویی قصههای بیشتر میشمرند.« - ایروین، - 77:1383

»طرز درج کردن قصه درقصه و آوردن داستان درداستان شیوه خاص هندوان است و کتب بسیاری چون مهابهاراتا، پنچا تنترا و تالاپنچاویم ستی، جز آن که ریشه هندی دارند ازیک داستان درونه گیر تشکیل یافته که کتاب با آن آغاز میشود و داستان های متوالی درچارچوبه نخستین داستان، گفته می آید و در پایان کتاب نخستین داستان پایان می یابد.« - ستاری، - 17 :1368

کتاب کلیله و دمنه به زبانهای اروپایی ازجمله اسپانیایی و آلمانی ترجمه شده و به اروپا راه یافته است. »کلیله و دمنه - kelila et digna - در حدود سال 1251م از لهجه کاستیل بازگردانده میشود. این برگردان کهنترین بازمانده متون منثوراسپانیایی به شمار میرود.چه بسا بدین شیوه قصه در قصه به اسپانیا راه یافته باشد.« - زرین کوب، - 383/1369:1 کتاب کلیله و دمنه دو منبع اصلی دارد یکی پنچاتنترا و دیگری مهابهاراتا. این شیوه نقل داستان در داستان از کتاب پنچاتنترا اقتباس شده است. این کتاب دراواخر قرن پنجم میلادی تدوین شده است و به احتمال زیاد اولین کتابی است که این اسلوب داستان در داستان درآن به کار رفته است. »

مؤلف ناشناس این مجموعه گرچه قصههای کتاب خود را شخصاً خلق نکرده و آنها را ازمنابع دیگری گرفته است، اما چون مردی با قریحه بوده تنها بدان قانع نشده که حکایتهای کوتاه را به سادگی و بدون روح انتقاد و استهزاء و ظرافت نقل کند. وی مصالح قدیمی را که جنبه عام داشت و دردسترس تمام مردمان بود را به کار برده، اما آنها را ادیبانه تر کرده، تغییر شکل داده، منظّم ساخته و صورتی بدان بخشیده که میتوان گفت کاری مستقل انجام داده است.« - محجوب، - 23:1395

بیان مسئله

این پژوهش در پی آن است که مشخص کند چرا درکتاب کلیله و دمنه نیازاست که یک داستان در دل داستان دیگر بیاید؟ چه توجیهی وجود دارد که داستان به خود بسنده نباشد و به دنباله و چارچوبی نیاز است که در آن، حکایت صرفاً بخشی از یک حکایت دیگر شود؟ به عبارتی کارکردهای داستان درونه ای درکتاب کلیله و دمنه چیست و مولف با چه هدف و انگیزه قبلی ازاین شگرد استفاده کرده است؟

پیشینه پژوهش

در زمینه شگرد داستان درونهای آثاری که تاکنون به چاپ رسیده عبارت اند از: روایت-شناسی داستانهای مثنوی از دکترسمیرا بامشکی - 1391 - ، از اشارتهای دریا از دکتر حمیدرضا توکلی - 1389 - ، کارکردهای داستان درونهای از دکتر سمیرا بامشکی و نسیم زحمت کش . - 1393 - دراین آثاری که نام آن ها ذکر گردید هرکدام به شکل کلی شیوه داستان در داستان را توضیح دادهاند و این شگرد را در مثنوی مولوی مورد تحلیل قرار داده اند. در صورتی که این شیوه در کلیله و دمنه تاکنون مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است.

کارکردهای داستان درونهای در کلیله و دمنه

یکی از زیباترین ویژگی های نثر در کلیله و دمنه داستان در داستان بودن آن است. مؤلف کلیله و دمنه ضمن بیان مطالب اخلاقی داستانها را در ظرافت خاصی بیان میکند.»در کلیله و دمنه داستان به تمام معنی وسیلهای است برای ابراز هنر درفنّ نثر نویسی. راوی درضمن داستان درونه گیرحکایتی نیز از زبان قهرمانان داستان به وجه تمثیل نقل می کند تا نکات اخلاقی کتاب را ضمن آن با تفصیل بیشتری بیان نماید.« - خطیبی، - 480:1375

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید