بخشی از مقاله
چکیده
عناصر انسجام متن، مجموعه پیوندها و روابطی است که در سه سطح دستوري، واژگانی و پیوندي میان اجزاء سازندة متن برقرار میشود. انسجام متضمن معنا و پیامی خاص است و با تحلیل سطوح آن تشریح برخی از عناصر متن به کمک عناصر دیگر امکانپذیر میگردد.
این پیوندها و روابط، متن را از جملاتی گسیخته که تصادفی در کنار هم قرار گرفتهاند متمایز و آن را به کلیتی یکپارچه و منسجم تبدیل میکند. از شاخصترین زبانشناسان این حوزهها لیدي و رقیه حسن هستند که به پنج گونه از روابط انسجام اشاره می کنند و معتقدند که هر متن براي اینکه انسجام درونی یا پیوند داشته باشدباید از شرایط تحقّق این گونهها برخوردار گردد .
از این میان ارجاع، حذف و جایگزینی در سطح دستوري، تکرار و باهمآیی در سطح واژگانی و پیوندهاي زمانی، سببی، تقایلی یا خلاف انتظار و اضافی در سطح معنایی از مؤلفههایی هستند که منجر به انسجام متن میگردند. به غیر از عناصر مذکور میزان دانش خواننده، موقعیتهاي زبانی، زمینههاي مشترك اجتماعی و فرهنگی مخاطب و متن به اندازة عناصر زبانی در ایجاد انسجام و پیوستگی متن تأثیرگذار و مهم هستند.
جستار حاضر با استفاده از شواهد مستخرج و بر اساس نظریهها لیدي به تحلیل سبک و زبان »تاریخ جهانگشاي جوینی« در مبحث ایزوتوپی یا »لایه هاي معنایی« و در شاخه »پیوند« خواهد پرداخت و در کنار آن براي تکمیل زنجیرة بحث گذري نیز بر سایر عناصر انسجام متن از منظر دستوري و واژگانی خواهد داشت. با انطباق این اثر با نظریه مذکور، علاوه بر تحلیل مهارتهاي نگارش کتب ادبی تاریخی، کارکرد عوامل انسجام تاریخ جهانگشا از زاویه اي نو بررسی شده و دلایل تأثیرگذاري و اقناع مخاطب در این اثر به عنوان یکی از شاخص ترین متون به جا مانده از عهد مغول واکاوي خواهد شد.
حاصل آنکه در بخش گونههاي پیوند، »پیوند زمانی« با بسامد 1749 گونه بالاترین درصد فراوانی و پس از آن به ترتیب گونههاي سببی، اضافی و تقابلی بیشترین کارکرد را در تاریخ جهانگشا به خود اختصاص داده اند. در بخش دستوري و واژگانی نیز به ترتیب، بالاترین فراوانی با 894 مورد به ارجاع درون متنی و ت کرار با 542 مورد برجسته ترین عوامل انسجام متن به حساب می آیند.
به نظر می رسد با تحلیل دادههاي موجود می توان چنین نتیجه گرفت که متون منظوم از متون نثر منسجم ترند. حاصل دیگر آنکه کاربرد عناصر انسجامی در متون ادبی و داستانی بیش از متون تاریخی و تعلیمی است. در متون تعلیمی و آموزشی عوامل پیوند معنایی در ایجاد انسجام کاربرد بیشتر دارند و در متون تاریخی عوامل پیوند زمانی کارآمدترند.
مقدمه
یکی از اصلی ترین پیشگامان زبان شناسی متن »هالیدي« است. وي کوشید از سطح جمله فراتر رود و به بافت متن و عوامل مؤثر بر آن بپردازد. او دو گروه از ویژگیها یی را که با هم به بافت زبان شکل می دهند چنین برمی شمارد:
الف - ویژگیهاي ساختاري
-1 ساختار موضوعی: آغازه و پایانه
-2 ساختار اطلاعاتی و کانون: اطلاعات قدیم و جدید
ب - انسجام
-1 ارجاع
-2 حذف و جایگزینی
-3 ربط
-4 انسجام واژگانی سپس همین ویژگیها را تحت چهار عنوان اصلی دسته بندي می کند:
-1 آغازه و کانون
-2 انسجام واژگانی و ارجاع
– 3 حذف و جایگزینی
-4 ربط در تعریف آغازه می گوید:» یک عنصر بند به مثابه آغازه، بیان می شود؛ سپس این عنصر با مابقی بند، ترکیب می شود و این دو قسمت با یکدیگر به پیام شکل می دهند.
« می توان گفت آغازه بخشی است که پیام با آن شروع می شود و ادامه جمله دربارة آن است.
بخشی که آغازه در آن توضیح داده می شود »پایانه« نام دارد. معمولا در یک متن آغازه در هر بند انتخاب می شود و کمتر پیش می آید یک عامل در نقش آغازه باقی بماند.
1 کانون یا آغازه اطلاعات تازه اي است که گوینده قصد بیان آن را دارد. بنابراین کانون معمولا در پایان بند قرار می گیرد. در واقع می توان گفت: »برجستگی موضوعی، گوینده بنیاد و برجستگی اطلاعاتی پیام، شنونده بنیاد است. براي گوینده هیچ اطلاع تازه اي وجود ندارد و او پیام را به لحاظ برجستگی موضوعی سازمان می دهد. براي مخاطب ساختار بی نشان پیام از آغاز به سمت کانون حرکت می کند که همان اطلاع تازه است
-2 انسجام واژگانی و دستوري
»هالیدي« معتقد است انسجام واژگانی که متشکل از تکرار و هم معنایی است به همراه ارجاع، سبب انسجام متون می گردد. منظور از انسجام واژگانی به کار بردن مکرر یک واژه و یا استفاده از مترادفات است و ارجاع به رابطه میان اسم و ضمیر مربوط می شود. از نظرهالیدي عناصري در متن وجود دارند که تحت تأثیر عناصر دیگر هستند. از جمله این عناصر ضمایر است. ضمایر به وسیله مراجع خود تفسیر می شوند. مرجع ضمیر ممکن است در متن وجود داشته باشد و گاهی اوقات نیز ممکن است در متن وجود نداشت ه باشد. با توجه به بود یا نبود کلمه مرجع ارجاع به دو طریق صورت می گیرد: ارجاع برون متنی و ارجاع درون متنی
2-1 ارجاع الف: ارجاع برون متنی
که به آن ارجاع موقعیتی نیز گفته می شود مرجع ضمیر خارج از متن ما قرار دارد. مثلا اگر بگوییم »آن را برایم بیاور« در این جمله ممکن است منظور ما اشاره به کتابی باشد که در دست مخاطب قرار دارد. ارجاع برون متنی از عناصر انسجام متن به شمار نمی آید چون مرجع ضمیر خارج و بیرون از متن قرار دارد .مثال زیر نمونه اي از ارجاعات برون متنی در تاریخ جهانگشاي جوینی است. »اما بعد از او پسر نادان و اتباع سرگردان او از شقاوت و جهالت برتنیدند