بخشی از مقاله
چکیده
در سی سال اخیر بسیاری از اسلامگرایان به گرایشهای خشونتآمیز و قرائتهای افراطی از اسلام روی آوردهاند، که نتیجه این امر گسترش جنگهای فرقهای، گسترش دامنه فعالیتهای تروریستی، به آتش کشیده شدن منطقه خاورمیانه و اعلام موجودیت گروههای متعددی از جمله داعش می باشد. داعش را رادیکالترین گروههای افراطی در خاورمیانه و جهان میدانند و امروزه به خطرناکترین گروه جهادی جهان تبدیل شده است. نمیتوان ظهور این گروه را ناگهانی ویا نتیجه مدت زمانی کوتاه دانست بلکه این پدیده را میتوان ناشی از تراکم حوادثی که جهان عرب و اسلام را از جنگ جهانی اول و تشکیل دولتهای ملی تا به امروز به خود دیده دانست.
داعش، علی رغم این که منشعب شده از گروه القاعده در عراق است، فراتر از یک سازمان تروریستی عمل میکند و حتی توانست خود سازمان القاعده را کنار بزند. جغرافیایی که در حال حاضر داعش خود را در آن گسترانیده است یعنی بخشهایی از غرب و میانه عراق و همچنین شرق و شمال سوریه را میتوان دقیقا مرکز جهان اسلام دانست، که این عامل باعث شده کشورهای منطقه در معادلات خود این گروه را در نظر داشته باشند و همچنین بعضی از کشورها بصورت جمعی در قالب ائتلاف بین المللی یا به صورت فردی دست به اقداماتی برای کنترل، تضعیف و در نهایت نابودی آن اتخاذ کنند.
شرط موفقیت در این موضوع جز با شناخت دقیق زمینهها علل و بسترهایی که منجر به شکلگیری این گروه در عراق و سوریه انجامید حاصل نمیشود، به همین دلیل شناخت این عوامل از اهمیت بسیاری برخوردارند. در این مقاله سعی شده ریشههای بنیادین ظهور و تسریع این گروهک بررسی گردد و روش این پژوهش تحلیلی اسنادی از میان یافتههای مختلف میباشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تداوم حکومتهای دیکتاتوری و بحرانهای سیاسی در کشورهای خاورمیانه بسترهای این گروه را بصورت پنهان فراهم و مداخلات خارجی بصورت جنگها و لشکرکشیهای اخیر آمریکا در خاورمیانه باعث ظهور و تسریع آن شده است.
-1 مقدمه
بیش از یک قرن از شکلگیری خاورمیانه با مرزبندیهای کنونی میگذرد اما بحرانهای متعدد همچنان این منطقه را دستخوش بیثباتی میسازد. موقعیت استراتژیک و نقش خاورمیانه در بازیهای قدرتهای بزرگ، برخورداری از ذخایر عظیم انرژی همراه با شکافهای قومی- مذهبی این حوزه را به عرصه تعارضات داخلی و نفوذ گسترده خارجی دریکصد سال اخیر تبدیل کرده است. پس از حادثه 11سپتامبر2001م. و به تبع آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق این منطقه وارد عرصه جدیدی از بحران شد وکشورهای مختلفی شاهد وقوع تحولات و بحرانهای سیاسی شدند.
در همین راستا در خاورمیانه شاهد فروپاشی ثبات دولتها در کشورهایی چند قومیتی یا چند فرقهای و با دهها ملیون جمعیت و هم مرز با کشورهای مهم منطقه و صادرکننده نفت میباشیم. یکی از اصلیترین نشانههای آن را میتوان ظهور ناگهانی و غیرمنتظره گروه موسوم به دولت اسلامی - داعش - دانست. بعد از حمله آمریکا به افغانستان و سقوط طالبان، بنلادن و القاعده دریافتند که این کشور دیگر نمیتواند پایگاه و مرکز ثقلی برای آنها و فعالیتهایشان باشد، لذا شروع به جستجو برای یافتن مکانی برای انتقال پایگاهها، افراد و تجهیزاتشان به آنجا کردند.
یکی از پیروان القاعده در افغانستان شخصی اردنی به نام احمد فضل الخلایه - ملقب به ابومصعب الزرقاوی - که در هرات در پادگانی مشغول به تربیت نیروهای جهادی بود، که این کشور را به سمت کردستان عراق ترک کرد. او در کردستان عراق پادگان خرمال را ایجاد و با نیروهای سلفی- جهادی منطقه، اعضای حزب بعث و سازمان اطلاعات بعث، روابطی برقرار کرد
حمله آمریکا به عراق در سال2003م. فرصت و فضای مناسبی را برای حضور و نقش آفرینی گروهای مسلح و تروریستی فراهم کرد. یکی از این گروها »توحید و الجهاد« به رهبری ابومصعب الزرقاوی بود. زرقاوی به خاطر خشونت و دشمنی نسبت به شیعیان و عملیات انتحاری گسترده به سرعت مشهور وگروه او به یکی از قدرتمندترین گروه های تروریستی در این کشور تبدیل شد. در سال2004م. ابومصعب الزرقاوی با بنلادن بیعت کرد و نام گروه خود را به »القاعده فی بلاد الرافدین« تغییر داد.
در سال2006م.گروهای شورشی دیگربه القاعده پیوستند و این گروه به »مجلس شورای مجاهدین« تغییر نام داد، با کشتهشدن زرقاوی در همین سال مجلس شورای مجاهدین »ابو حمزه مهاجر« را به ریاست این گروه انتخاب کرد. در همین حال در پایان سال 2006م. »دولت اسلامی عراق« به رهبری ابو عمر بغدادی تشکیل شد و ابو حمزه مهاجر نیز با او بیعت کرد و مجلس شورای مجاهدین را منحل و به دولت اسلامی عراق پیوست.
در سال2010م. با حمله نیروهای مشترک آمریکایی-عراقی به منطقه الثرثار ابو عمر بغدادی و ابو حمزه مهاجر کشته شدند. بعد از این ماجرا ابوبکر بغدادی به ریاست دولت اسلامی عراق رسید، او به مدد تجربه، مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک ونظامی فرماندهان بعث عراق - تعداد زیادی از این نظامیان بعثی پس از سقوط صدام به این گروه پیوستند - فهمی متفاوت وعمیق از شرایط و اوضاع امنیتی و منطقهای داشت.
تقریبا از میانه سال2013م. نخستین دسته از شبه نظامیان دولت اسلامی عراق که به مدد چندین سال نبرد در عراق کاملا کارآزموده شده بودند و با استفاده از هرج و مرج وضعف حکومت مرکزی شاخه جدیدی از این گروه در سوریه ایجاد کردند ونام گروه خود را به »دولت اسلامی عراق و شام - «داعش - تغییر دادند. در اولین روز سال2014م. با حمله ناگهانی و غافلگیرانه داعش به مراکز نظامی دولت عراق، استانهای نینوا و الانبار در کمتر از چند ساعت به تصرف درآمدند و در ژوئن همان سال ابوبکر بغدادی تشکیل خلافت را در مسجد جامع موصل اعلام کرد. این گروه سلفی دارای ویژگیهای منحصر به فردی نسبت به سایر گروههای تروریستی میباشد.
داعش هر چند از دل القاعده بیرون آمده ومشترکات فروانی دارند اما رویکردی متفاوتی دارد، القاعده دولتی را تاسیس نکرد بلکه یک گروه جهادگرا بود که در بعضی از کشورها همچون افغانستان، یمن، عراق حضور داشت در حالیکه داعش نصف کشورهای عراق و سوریه را به تصرف خود دراورده، مرزها را بر چیده و قوانین خود را اجرا میکند. القاعده از نظر مالی به میزان قابل توجهی به کمکهای کشورهای حوزه خلیج فارس متکی بود درحالیکه داعش از طریق تسلط بر چاههای نفت سوریه و عراق روزانه دو ملیون دلار از طریق فروش نفت درآمد دارد و همچنین با تسلط بر بانک مرکزی موصل در عراق بیش از نیم ملیارد دلار بدست آورد و از لحاظ مالی خودکفا می باشد، اما اندیشههای این گروه برگرفته از همان اندیشههای سلفی القاعده است با این تفاوت که به مراتب رادیکالتر از القاعده اهداف خود را دنبال میکند
سلفیان خود را پیرو سلف صالح یعنی پیشینیان نیکو معرفی میکنند و این فرقه معتقد است که تنها با شمشیر میتوان به عصر طلایی اسلام بازگشت و در این راه با تکفیر سایر گروههای اسلامی به اعمال خشونتآمیزی دست زده است. ابوبکر بغدادی به پیروان خود آزادی کاملی در تکفیر وکشتار داده است، تصاویر و فیلمهای وحشتناکی که این گروه پخش میکند، شامل صحنههای سهمناکی از قبیل سربریدن، قطع اعضای بدن، اجساد قطعه قطعه شده در کنار عملیات انتحاری در مراکز و پایگاههای نظامی، به استراتژی نظامی بسیار کارسازی برای این گروه که تخصص بسیاری در این زمینه دارد، تبدیل شده است، که قویترین نیروهای امنیتی نیز از مقابله با آن عاجز میباشند. این استراتژی رعب و وحشت در نبردهای بسیاری از قبیل فرار ارتش عراق از موصل و فرار نیروهای پیشمرگه از سنجار به کار رفته است.
-2 ریشهها در عراق
جنگطلبی آمریکا
بیش از14سال از اعلان جنگ آمریکا بر علیه تروریسم و آغاز جنگ افغانستان میگذرد، شاید ائتلاف بینالمللی به رهبری دولت آمریکا توانست حکومت طالبان را سرنگون وبیش ازهشتاد درصد از امکانات، زیر ساختها وقدرت نظامی القاعده را از بین ببرد اما نتایج آن کاملا برعکس وحتی فاجعهآمیز بود، زیرا پیش از جنگ القاعده تنها در افغانستان حضور و نفوذ جدی داشت و کل این سازمان زیر نظر یک رهبرنسبتا میانهرو - اسامه بن لادن - اداره میشد، اما پس از جنگ این گروه شروع به بازسازی خود کرد و نیروهای پراکنده آن در دیگر مناطق و کشورها شروع به بومی کردن این سازمان در دیگر سرزمین ها کردند و رهبران جدیدی که به مراتب رادیکالتر و افراطیتر بودند - ابو مصعب الزرقاوی - ظهور کردند