بخشی از مقاله
چکیده
کمیسازي سهم منابع رسوبات بادي و عدم قطعیت مرتبط با آنها براي مدیریت مناطق با فرسایش بادي شدید، ضروري است. هدف از پژوهش حاضر، کمی نمودن محدودة عدم قطعیت سهم منابع پهنه هاي ماسهاي در دشت سیرجان، واقع در جنوبغربی استان کرمان با استفاده از ادغام روش مدلسازي گلو با تکنیک انگشتنگاري رسوب است. بدین منظور، 46نمون ه سطحی از مناطق منبع و مناطق رسوب برداشت گردید و پس از آمادهسازي نمونهها ، غلظت هشت عنصر ژئوشیمیایی بهعنوان ردیاب اولیه اندازهگی ري شد
سپس با استفاده از یک فرآیند آماري دو مرحلهاي، ردیابهاي بهینه انتخاب گردیدند و در نهایت عدم قطعیت مرتبط با سهم منابع توسط روش گلو در محدودة اطمینان 95 درصد محاسبه گردید. براساس نتایج بهدستآمده، از بین هشت ردیاب اندازهگیري شده، چهار ردیاب شامل K، Fe، Mg و Cu بهعنوان ردیاب بهینه انتخاب و در نهایت منابع Qt و Dc بهعنوان منابع اصلی تأمینکنندة رسوب براي پهنهها يماسه اي دشت سیرجان شناسایی شدند. بنابراین، استفاده از این روش در سایر مناطق بهمنظور منشأیابی رسوبات بادي، باتوجه به کارایی بالاي آن، توصیه میشود.
-1 مقدمه
تپه هاي ماسهاي مساحت زیادي از مناطق خشک و نیمه خشک دنیا اشغال میکنند که عمدتاً در بیابانهاي نیمه استوایی و در مناطق عرضهاي میانه بارانپناه واقع شدهاند
گرچه مطالعات زیادي در رابطه با تپههاي بیابانی وجود دارد اما بیشتر آنها بر روي پیدایش اشکال تپهها، ساختمانها رسوبی در ماسههاي بادي، و کرونولوژي نهشتههاي تپهها به عناون یک شاخص پالئوکلیمات تمرکز نمودهاند
رسوبات تپههاي ماسهاي داراي یک منبع یا چندین منبع میباشند و منابع میتوانند در طی زمان تغییر کنند. براي فهم کامل تکامل تپههاي ماسه اي نیازمند شناسایی منبع رسوب یا رسوبات میباشیم. بنابراین، وضعیت رسوب سیستم بادي بدون اطلاعات منشأ قابل ارزیابی نمیباشد. اثبات یک منشأ پیچیده براي تپههاي مناطق بیابانی، با چندین منبع یا منابع متغیر، میتواند یک چالش بزرگ باشد، اما مطالعات اخیر نشان دادند که منابع چندگانه در تأمین رسوب تپههاي ماسهاي در چندین منطقه خشک سهیم میباشند
به عنوان مثال، Scheidt و همکاران، - 2011 - نشان دادند که رسوبات تپههاي ماسهاي در شمال غربی مکزیک از رسوبات رودخانه کلرادو مشتق میشوند، اما منابع محلی هم درتأم ین سهم رسوب نقش دارند.
در چند سال گذشته، از روش انگشتنگاري رسوب براي شناسایی منابع رسوبات تپههاي ماسهاي و کمی نمودن سهم آنها مورد استفاده قرار گرفته است. انگشتنگاري رسوب یا منشأیابی مرکب عبارت است از بررسی چندین منبع بالقوه رسوب از طریق چندین گروه متفاوت از خصوصیات که براي افزایش تشخیص بین منابع و اجتناب از منبع رسوب غیر واقعی است و شامل طیف وسیعی از خصوصیات مختلف شناختی میباشد.
غلامی، - 1394 - انگشتنگاري را به عنوان یک رویکرد نوین در منشایابی ریزگردها و سایر رسوبات بادي معرفی نمود. Gholami و همکاران، - 2017a - چندین منبع تامینکننده رسوب براي تپههاي ماسهاي اشکذر در دشت یزد-اردکان شناسایی نمودند و سهم هر یک از این منابع را با استفاده از مدلهاي ترکیبی تعیین نمودند.
در مطالعه دیگري توسط اختصاصی و همکاران، - 1375 - چندین منبع تام ینکنندهرسوب براي تپه ها ي ماسهاي دشت یزد-اردکان با استفاده از روش گام به گام شناسایی شده است و همچنین در مطالعه دیگري توسط غلامی و همکاران، - 1393 - منابع تام ینکننده رسوب براي تپههاي ماسهاي اشکذر در قالب رخسارههاي ژئومورفولوژي طبقهبند ي نمودند و سهم هر یک از منابع را با استفاده از روش انگشتنگاري تعیین نمودند.
در مطالعه دیگري که توسط غلامی و همکاران، - 1394 - گزارش شده است چندین منابع تامینکننده رسوب براي تپههاي ماسهاي نگار بردسیر شناسایی و سهم هر یک از آنها با استفاده از روش انگشتنگاري تعیین نمودند. دولت کردستانی و همکاران، - 1396 - به منظور شناسایی و کمی نمودن سهم منابع تپه ها ي ماسه اي دشت جازموریان در جنوب استان کرمان از روش انگشتنگاري استفاده نمودند.
در سالهاي اخیر توجه زیادي به عدم قطعیت1 مربوط به نتایجسهمها ي ارائه شده براي منابع رسوب بوسیله مدلهاي ترکیبی در مطالعه انگشت نگار ي رسوبات آبی به خود جلب نموده است - Walling و همکاران، . - 2005 متاسفانه مطالعات مربوط به مطالعه عدم قطعیت سهم منابع رسوبات بادي در دنیا اندك میباشد . به عنوان مثال Gholami و همکاران، - 2017b - به منظورکمی نمودن عدم قطعیت مرتبط با سهم منابع رسوبات تپههاي ماسهاي اشکذر در دشت یزد-ارکان از یک مدل ترکیبی -بیزین2 استفاده نمودند.
دولت کردستانی و همکاران، - 1396 - به منظور بررسی عدم قطعیت سهم منابع رسوبات بادي در دشت جازموریان، جنوب کرمان از یک تکنیک انگشتنگاري مونتکارلو3 استفاده ﻧﻤﻮدﻧﺪ. محققانی مانند Wu و Chen، - 2015 - و Shafii و همکاران، - 2015 - ، به منظور کمی نمودن عدم قطعیت مرتبط با مدلهاي هیدرولوژك از رویکرد مدلسازي "گلو" استفاده نمودند.