بخشی از مقاله

چکیده

عدالت محیط زیستی هم شامل اصول هنجاری توزیع برابر مزایای محیط زیست و هم جنبش قانونی و سیاسی میشود که به دنبال درک آن هدف است. واژه مترادف آن یعنی »برابری محیط زیستی« بیانیه، دستاورد یا نتیجه »عدالت محیط زیستی« است و »نژادگرایی محیط زیستی« هم عمل زیاده خواهی محیط زیست در برابر گروههای نژادی و قومی میباشد.

پیدایش این موضوع در ایالات متحده و در آغاز دهه 1980 میلادی بود که از عدالت محیط زیستی حمایت گردید، زیرا منطق برابر نژادی جنبش حقوق مدنی اینگونه اظهار میداشت و راهبردی قانونی به دنبال آن در دادگاهها شکل گرفت.

سازمان دهندگان جنبش به عدالت محیط زیستی یه مثابه ابزاری برای جابهجایی جریانهای سازمانهای محیط زیست از حالت سنتی حفاظت و مراقبت از طبیعت به نگرانی انسان شناسانه در رابطه با حمایت از انسان مینگریستند، مخصوصاً کم درآمدها و افرادی که در معرض تبعیض نژادی یا جدایی قومی و نژادی قرار گرفته بودند و از حالت نابرابری در مخمصه آلودگی محیط زیست و آثار مضر آن گیر افتاده بودند.

-1 مقدمه

برخلاف اقوال جدید، مجموعه ارتباطات طبیعی- انسانی از طریق کارآمدی مقیاس، مدرن شدن تکنولوژی و ابتکارات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آزاد شده است، تأثیر شبکه شهرها بر محیط زیست غیرانسانی همچنان مخرب است. علاوه بر آن، این آثار منفی و خطرناک، واقعیت زندگی شهری برای همه هستند، اما ثروتمندترین شهروندان بهطور منطقی با اینکه بیشترین آسیب را رساندهاند، بیشترین بیاعتنایی را هم میکنند. شهر نگاهی به نتایج آسیبرسانی محیط زیست دارد، چرا که نمیتواند هرگز آن را رد کند و نقشی مهم در شکل دهی و منطقی سازی سیاست محیط زیستی ایفا خواهد کرد.

شهرنشینی میتواند تغییرات جبران نشدنی به عملکرد الگوهای آب و دیگر اجزای طبیعی اکوسیستم وارد آورد. شهرنشینی مصرف انرژی را همراه با زیرساختهای پیچیده سیستمی افزایش میدهد. تمرکز پیدایش صنایع و افزایش استفاده از اتومبیل شخصی به شدت بر کیفیت هوا و دیگر عناصر کلیدی کیفیت زندگی تأثیر میگذارد - World Commission on . - Environment and Development, 1987 بیماریهای ناشی از هوای کثیف و شرایط بد مسکن از دیگر آثار اقتصادی و انسانی این شیوه تولید هستند، که باعث منطقهای شدن پدیدهها شده است، این موضوع بهخاطر نرخ و اندازه رشد جمعیت شهری با سرعت بسیار زیاد بهوجود آمده است.

اخیراً دورنمای عدالت محیط زیستی فراتر از تمرکز اولیه آن پیرامون توزیع فضایی نابرابر محیط زیستی قرار گرفته است. این توزیع با عنوان ایده پردازی مجدد عدالت، فراتر از ملاحظات توزیعی میل به تأکید بر جنبههای رویهای، سیستماتیک و ساختاری ایده محیط زیست، فراتر از چینش فعالیتها که شامل ساختارهای سیاسی و اقتصادی منظر جغرافیایی با چارچوب بوم شناسی سیاسی گسترده است، دارد . - Bullard, 1990 - تکامل ایده عدالت محیط زیستی در حال انجام است، در عوض جهتگیری دوبارهای به سمت روش و عمل فراتر از راهبردهای اصیل و کوتاه بینانه آن برای دربرگیری چالشهای دوردست و با ظرفیت بیشتر صورت پذیرفته است تا فرآیندهای اجتماعی- فضایی نیز در آن لحاظ گردد.

-2 ریشههای تاریخی

سابقه تعریف، توزیع و محبوبیت عدالت محیط زیستی در قالب تاریخ ثبت شده است. با وجود مبارزات محلی در ایالات متحده پیرامون شرایط محیط زیستی، مقاصد مستعمراتی مد نظر بوده است، زیرا حقوق مدنی و جنبشهای محیط زیستی در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 میلادی برعلیه آن اقدامات پا گرفتند. اولین مبارزه سازماندهی شده در زمینه نژادگرایی محیط زیستی و عدالت محیط زیستی در سال 1982 میلادی توسط ساکنان روستای ورن کانتی در کالیفرنیای شمالی رخ داد تا جلوی آلوده سازی خاک توسط زبالههای سمی گرفته شود. این مبارزات منجر به دستگیری 500 نفر شد و حمایت دولت ملی را به همراه داشت. مبارزان آفریقایی- آمریکایی روی زمین نشسته بودند و اجازه دفن زباله را نمیدادند و اقدامات حکومت ایالتی نوعی تجاوز به حقوق آنها محسوب میگشت

طی گزارشی که در سال بعد در اداره حسابرسی ایالات متحده عنوان شد، سه چهارم محیط جنوب شرقی ایالات متحده که ساکنانی آفریقایی- آمریکایی دارد در معرض آلودگی محیط زیستی قرار دارد، بنابراین هشدار ساکنان روستای ورن کانتی و گزارش اداره حسابرسی کافی بود تا کلیسای متحد مسیحیان بیانیه »عدالت نژادی« را صادر کند که عنوان آن »زبالههای سمی و نژاد در ایالات متحده« بود، در سال 1987 میلادی این بیانیه همبستگی شدیدی میان قومیتها و نژادهای گوناگون - غیرسفیدپوستان - بهوجود آورد، به نحوی که دیگر نه تنها سود اقتصادی آن عمل از بین رفت، بلکه کنترل شرایط - غیرقانونی یا رها شده - سایتهای زبالههای سمی غیرممکن بود. ایده عدالت محیط زیستی با انتشار اثر رابرت بولارد در سال 1990 میلادی به عنوان »غرق شدن در سموم: نژاد، طبقه و کیفیت محیط زیست« در اذهان نهادینه شد.

این جنبش یک همبستگی ملی را با بیش از هزاران نفر مشارکت کننده در سطح اول کشور و سرکردگی افراد رنگین پوست با جایگاه بالا در واشینگتن دی سی در سال 1991 میلادی نشان داد - دومین جنبش در سال 2002 میلادی به وقوع پیوست - و باعث اجرای اصول هفدهگانه عدالت محیط زیستی در آن کشور گردید. در میان دیگر چانهزنیهای سیاسی این اصول بیان کننده حقوق اولیه محیط زیستی تمام مردم است.

عدالت محیط زیستی توجه ایالتها را در سال 1992 میلادی با تأسیس اداره عدالت محیط زیستی در سازمان حفاظت محیط زیست جلب نموده و سپس با امضای رئیس جمهور ویلیام کلینتون در سال 1994 میلادی این دستور به 12898 سازمان بهطور رسمی ابلاغ شد تا حقوق محیط زیستی رنگین پوستان رعایت شود 

عدالت محیط زیستی در اصل وامدار جنبش حقوق مدنی است زیرا اهداف آنها را با رعایت ملزومات قانونی دنبال کرد. این راهبرد اکثر موسسات را در راستای رعایت چیدمان محیط زیستی و جلوگیری از فعالیتهایی چون دفن زبالههای سمی یا خطرناک در محدوده زندگی اجتماعات فقیر و رنگین پوست به چالش کشید. در اکثر موارد بندهای 6 و 8 قانون مدنی مصوب سال 1964 میلادی در زمینه حمایت از تسهیلات چهاردهگانه شهری به داد آنها رسید.

راهبرد اعمال شرایط نمونه به نمونه، با مشکلات قانونی و مسائل روش شناختی در دادگاهها مواجه گردید. نمونهها زمینههای لازم برای نشان دادن جرم صورت گرفته را نداشتند، بدین خاطر در اثبات مشکلات پیش آمده به هنگام دفاع به لحاظ اقتصادی یا تکنیکی دچار دردسر میشدند.

جاییکه حضور جرم نتواند توسط رنگین پوستان به اثبات برسد، مشکل همچنان ادامه پیدا خواهد کرد، تا زمانیکه بتوان اصول هنجاری عدالت محیط زیستی را به درستی در میان ایشان رواج داد. نمایش همبستگی فضایی بین خطرات محیط زیستی و اجتماعات سیاهپوستان در زمان مواجهه با شواهد تخصصی که حاکی از تفاوتهای آماری وابسته به واحدهای جغرافیایی بود، با شکست روبرو میشد - گروهها، سرشماریها، کدها، اداره شهر و کانتیها - مواردی در تحلیلها آثار سوء میگذاشت

با وجود ارتباط قوی آماری مشاهده شده در مقیاس جغرافیایی، این دادهها در زمان تغییر واحد از میان میرقتند، پس این ارتباط ضعیف جلوهگر میشد و این ایراد آماری به راحتی باعث حذف بسیاری از مشاهدات میگردید.

راهبردی موفقیت آمیز در این موارد به چالش کشیدن حکومت ئر روشها ادارهای است تا این تزاحمها از میان برداشته شود، اما این موفقیتها همچنان در از بین بردن محدودیتهای رویکرد نمونه به نمونه ناتوان بود. مجمع موفقی که با تسهیلات ناراضی کننده برای جابهجایی مشکلات مقابله میکرد، توانست آنها را بهطور برابر به حومهها بفرستد، البته سازماندهی ضعیف، به مراتب بیعدالتی محیط زیستی را باعث گردید

دنبال کردن مفهوم عدالت محیط زیستی بر پایه توزیع فضایی خاک کردن زبالهها باعث پیدایش مکانیزمهای چالش برانگیزی شد - که از تصمیمات سرمایهگذاران خصوصی جهت کنترل کاربری زمین و مقررات محیط زیستی اثر میپذیرفت - به همین خاطر مراکز دفن محیط زیستی تولید شد. درک توزیعی عدالت محیط زیستی امکان حل پارادوکس واضح اجتماعات فقیر را نمیداد که به دنبال سود بیشتر از طریق دفن »داوطلبانه « زبالهها در اجتماعات خود بودند، از دیگر سو برخلاف عدالت توزیعی، تنها زمینهایی در معرض آلودگی قرار گرفتند که ساکنان فقیر اجتماع آن به این عمل راضی شده بودند.

-3 ایده پردازیهای مجدد

رشد آگاهی درباره دورنمای محدود راهحلهای نمونه به نمونه، با مزایای نظریه پردازانه علوم اجتماعی ترکیب شد، بنابراین درک مجدد ایدهها و نظریههای عدالت محیط زیستی حاصل شد. ایده پردازیهای عدالت، حقوق، محیط زیست و نژاد باعث تغییر دورنما و رویکرد عدالت محیز زیستی از راهبرد قانونی مبتنی بر حقوق فردی به جنبش اجتماعی و سیاسی به دنبال تغییر ساختاری گسترده شد.

درک محدودیتهای مرتبط با تمرکز گسترده بر الگوهای فضایی تدفین محیط زیستی، توجهات را از نتایج توزیعی به فرآیندهای تصادفی و از حالت توزیعی به عدالت رویهای کشاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید