بخشی از مقاله
چکیده
تضعیف و زوال زبانهای محلی از جمله موضوعاتی است که در چند دهه اخیر و مشخصا متعاقب پدیده جهانیشدن به مبحثی مهم در حوزه جامعهشناسی زبان تبدیل شده است. گرچه بررسی پیشینه موضوع بیانگر آن است که در چند سال اخیر به این موضوع در شمار نه چندان قابلتوجهی از پژوهشهای داخلی پرداخته شده، اما در همین دسته از آثار هم کمتر مبتنی بر رویکردی علمی به علل این پدیده و نیز آثار و پیامدهای آن اشاره شده است.
بنابراین مقاله حاضر با هدف تبیین این موضوع، ابتدا با پرهیز از رویکردهای جزءنگرانه، از منظری کلان به معرفی ابعاد این پدیده در سطح جهانی پرداخته و سپس با بهرهگیری از مولفههای مطرح در حوزه جامعهشناسی زبان به بررسی و معرفی علل و پیامدهای حاصل از تضعیف و زوال زبانهای محلی پرداخته است. در پایان نیز با نگاهی به جامعه ایران، راهکارها و پیشنهادهایی در راستای حفاظت بیشتر از این زبانها ارایه نموده است.
.1 مقدمه
جهانیشدن مشخصه اجتنابناپذیر عصر جدید است که فشردگی زمان و مکان، گسترش شدید همگونیها، تشدید رقابت نابرابر بین کلان سرمایهها و خردهسرمایهها و بالاخره بروز تغییرات گسترده در حیات جمعی بشر از جمله ویژگیها و پیامدهای گریزناپذیر آن است. از این رو تردیدی وجود ندارد که در این فضای فاقد پیشینه، نهادهای بشری، مؤلفههای هویت ملی و قومی، ارزشهای بومی و باورهای فرهنگی همگان بهنحوی تاثیر میپذیرند که در این بین نمیتوان از تاثیرپذیری مقولهای چون "زبان" غافل ماند.
تاثیر این حرکت شتابان بر حوزههای مختلف حیات بشری بهنحوی است که پرداختن به این مقوله را تقریبا در مطالعه هر حوزهای سخت ضروری نموده است. دو سوان - 2001 - 1 معتقد است که از جمله چشماندازهایی که تاکنون در مقایسه با حوزههای سیاسی و اقتصادی بسیار کمتر از حد انتظار بدان پرداخته شده، تاثیرات جهانیشدن بر زبانهای بشری است. گارلاند - 2006 - 2 صریحاٌ بدین نکته اذعان مینماید که در عصر جهانیشدن چهره فرهنگ در جهان دگرگون میشود و در این دگرگونی بسیاری از زبانها و فرهنگها بهسادگی زوال را تجربه میکنند و در عین حال معدود زبانها و فرهنگهای جهانی مرزهای جغرافیایی را یکی پس از دیگری درمینوردند.
تاملینسون - 1381 - 3 نیز جهانیشدن را پدیدهای اجتنابناپذیر برمیشمارد که در آن مسأله سلطه زبان جهانی و مورد تهدید واقعشدن تنوع زیستی را به موضوع کلیتر امپریالیسم فرهنگی مربوط میسازد که محصول آن نه وحدت که همانا گسترش فزاینده همگونی و همشکلشدن زبانها در عرصه جهانی است. به بیانی دیگر، از این منظر ذات جهانیشدن شکل بخشیدن به فضای رقابتگونه نابرابری است که بهطور معمول بر قدرت کلان سرمایهها افزوده میشود و خرده سرمایهها روز به روز تضعیف میشوند.
کریستال - 2000 - 4 به مخاطره افتادن گسترده و مرگ خردهزبانها و گویشها در عرصه جهانی را موضوعی بس نگران کننده نه تنها برای زبان شناسان و انسانشناسان که همانا نگرانیای جدی برای همه کسانی برمیشمارد که به مقوله هویت فرهنگی در دنیای جهانیشده علاقمندند. نتل و رومین - 2000 - نیز زوال زبان ها و گویش ها در جهان را بخشی از تصویر بزرگتر فروپاشی زیستبوم جهانی برمیشمارند که مطالعه آن بدون توجه به فضای حاکم بر آن غیرممکن مینماید.
حال با پذیرش این مسأله ضروری است تا با مد نظر قراردادن پدیده جهانیشدن و مؤلفههای درهم پیچیده آن، به موضوع سرنوشت زبانهای محلی، خردهزبانها و گویشها و عوامل تاثیرگذار بر آنها از سطحی فرادستی بپردازیم. باور اکید ما بر این است که در دنیای جهانیشده کنونی در هر مطالعه آسیبشناسانهای باید از هرگونه جزیینگریِ صرف پرهیز شود و از منظری کلان بدان پرداخت؛ رویکردی که در این نوشتار در خصوص روند تضعیف و زوال زبانهای محلی بر پایه برخی عوامل و مولفههای تاثیرگذار مد نظر بوده است.
.2 تصویری جهانی از روند زوال زبانها و گویشها
پیش از ارایه تصویری از شرایط کنونی و نیز پیشِ روی زبانها و گویشها در جهان، یادآوری این نکته ضروری مینماید که بعضا در آمار و ارقام ارائه شده در خصوص تعداد زبانها، گویشها، شمار سخنگویان و گویشوران، شمار خردهزبانهای در معرض خطر و مواردی از این دست با دادههایی کم و بیش متفاوت روبرو هستیم که از مهمترین دلایل آن میتوان در وهله نخست به فقدان مطالعات زبانشناختی گسترده در بسیاری از مناطق جهان اشاره نمود و دیگر آنکه بهدلیل برخی پیچیدگیهای زبانی مرز کاملاٌ مشخص و یا مورد توافقی بین زبان وگویش بهطورکامل تبیین نشده است - کریستال، . - 2000 با وجود این، تلاش بر آن بوده تا بر پایه معتبرترین منابع موجود، تصویری گویا ارائه گردد.
گریمز - 1996 - 1 شمار زبانها و گویشهای موجود در جهان را 39000 معرفی میکند. البته در خصوص تعداد زبانها اختلافنظرهایی وجود دارد. گارلاند - 2006 - شمار زبانها را 5000 تا 7000 بر می شمارد که از این تعداد 4000 تا 5000 را خردهزبانهایی میداند که سخت در معرض تهدید و نابودیاند. نتل و رومین - 2000 - 2 این تعداد را حدود 6900 زبان معرفی میکنند.
کریستال - 2000 - این شمار را بیش از 6000 زبان برمیشمارد که به استناد وی تنها ده درصد آنها در وضعیت امنی به سرمی برند. وی خاطرنشان میسازد که در حال حاضر 500 زبان در دنیا سخنگویی کمتر از یکصد نفر دارند. گوردون - 2005 - 3 از عدد 6912 برای تعداد زبانهای جهان بهره برده است که هاریسون - 2007 - 4 و رومین - 2009 - نیز بدان استناد نمودهاند. البته به استناد اندرسون - 2004 - 5 و نیز کریستال - 2000 - رسیدن به عددی مشخص درخصوص تعداد زبان ها به دلیل عدم وجود مرز قاطع بین زبان و گویش همواره دردسرآفرین بوده است.
حال با پذیرش شمار شش تا هفت هزار زبان به عنوان مطرحترین آمار ارائه شده و نیز حدود سی هزار گویش شناختهشده در سطح جهان، شایسته است تا به اجمال به نحوه پراکندگی، شمار سخنگویان و نیز میزان تهدید پیشِ روی آنها اشاره گردد. کرائوس - 1992 - 6 ابراز میدارد که تا پایان قرن بیست و یکم 90% زبانهای جهان یا به طور کلی و یا تا مرز نابودی پیش میروند .
نتل و رومین - 2000 - صریحا اعلام میدارند که با تداوم روند حاضر، بیتردید حداقل نیمی از زبانهای جهان در قرن حاضر بهطور کلی منقرض میشوند. به استناد آنها، برخلاف تصور رایج، مرگ زبانها نه صرفا در مناطق دوردست و منزوی که هم اکنون در پیشِ روی ما در حال اتفاق افتادن است. آنها در تایید مدعایشان به جامعه ایالات متحده اشاره مینمایند که هماکنون به قبرستان زبانهای بومی و محلی تبدیل شده است.