بخشی از مقاله

چکیده:

تحقیق حاضر، جهت بررسی پیامدهای تأثیر فقدان پدر به دلایل گوناگون برعملکرد خانواده ومشکلاتی که این پدیده برروابط خانوادگی و آینده فرزندان خواهد گذاشت می پردازد و در این مقاله درباره موضوعاتی نظیر: اهمیت پدر ، مقام پدر، معنی پدر برای کودک ، تاثیرفمینیسم برفرزندان نیزبحث شده است. ونیز تأثیراتی که فقدان یکی ازاعضای خانواده برعملکرد روابط اجتماعی درآینده شغلی و میزان سازگاری آنها با افرادمختلف جامعه به وجود خواهد آورد مطرح گردیده است.، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر عدم وجود پدردر بروز مشکلات روحی و روانی کودکان می باشد.؛ تحقیق حاضر به روش کتابخانهای انجام پذیرفته است و به صورت توصیفی، تحلیلی انجام گرفته است.

مقدمه

بشر موجود غریبی است ، آن گونه که توصیف ناپذیرجلوه می کند، یا دست کم درمقوله ی یک تعریف واحد نمی گنجد ، تعریف منطق دانان که او را »حیوان ناطق « می خوانند، پاسخگوی طیف گسترده صفات وخصال انسانی وگاه حیوانی اونیست وبه قول همان » استدلالیان« جامع افراد ومانع دخول اغیارنیست ، زیراکه نه تنها پاره ای از جانداران دست آموز سخن می گویند، بلکه اکنون روبوت های بی جان نیزلب به سخن گشوده اند ونه به یک زبان ، که به چندزبان تکلم می کنند!موجوددوپایی که درراه ارضای جاه طلبی ها وافزون خواهی های افراطی خوددنیا را به خاک وخون می کشد وبه نام دموکراسی ، بامخوف ترین جنگ افزارهای کشتارجمعی جان پاک انسان های بی شماری رامی گیرد تا برتری و سروری را از آن خویش سازد ، انسان نامیده می شود.

و موجود دیگری نیزکه آرمان والای صلح ، دوستی و تعالی نوع بشر را در سرمی پروراند و ایثارگرانه در راه تحقق آن می کوشد نیز انسان نام دارد. چدانشمندان علوم اجتماعی، در مقایسه با رفتارهای اجتماعی مطلوب، زمان و تلاش بسیار بیشتری را صرف مطالعه و بررسی رفتارهای ضد اجتماعی کرده اند. مقایسه تعداد پژوهش هایی که از پایان قرن نوزدهم تا سال 2000میلادی سالانه در نشریات روانشناسی به چاپ رسیده است، نشان می دهد که طی صدسال تحقیق در زمینه ی علوم اجتماعی ، در مقایسه با رفتارهای اجتماعی مطلوب تعدادبیشتری از پژوهش ها به تجاوز و خشونت و پرخاش گری اختصاص یافته است.با وجودی که »پدران« با نفوذ و قدرتمند علوم اجتماعی مانند دورکیم و اسمیت از اهمیت زمینه ی رفتارهای اجتماعی مطلوب در زندگی بشر به خوبی آگاه بودند.این امر را می توان نشانگر عدم انجام تحقیقات لازم درباره ی این گونه رفتارها درگذشته دانست.

خانواده یکی ازنظام های اولیه جوامع بشری است که باوجودتحولات اساسی، دراهداف وکارکردهای خودثابت مانده و هنوز در همه جوامع ،اهمیت اساسی دارد.خانواده ،مناسب ترین نظام برای تامین نیازهای مادی وروانی بشربوده وبهترین بستررابرای تامین امنیت وآرامش روانی اعضاء پرورش نسل جدیدواجتماعی کردن فرزندان وبرآورده ساختن نیازهای عاطفی افرادفراهم نموده است.بااین حال درعصرحاضر، نظام خانواده دچارمشکلات وچالش های اساسی شده وحتی گاه اساس وتمامیت آن نیززیرسوال رفته است.

تحولات اجتماعی، صنعتی وعلمی، مشکلات متعددی برای خانواده دراکثرجوامع ،ازجمله جامعه ایران پدیدآورده است.اختلافات خانوادگی، طلاق فرزندان بی سرپرست وبزه کاری نوجوانان وجوانان ،نشان دهنده مشکلات اساسی درخانواده های ماست.سنت ها، اخلاقیات وروش هایی که به تقویت خانواده منجرمی شود،بعضا" متزلزل شده است.دوری ازهویت ملی ودینی وپذیرش هویت های دنیاگرانه و دورازاخلاقیات انسانی بسیاری ازمردم مارا تهدید می کند.

همه این مشکلات،نشان می دهدکه خانواده هانیازمندتوصیه های تربیتی وروان شناختی بسیاری برای مقابله باپیچیدگی های زندگی کنونی هستند.عوامل موثربرخانواده ، به قدری زیادندکه برای مقابله با عوامل آسیب. زا، نیازمندآموزش وتربیت خانواده هادرسطح ملی هستیم.به طوری که اکنون تربیت فرزندان وروابط مناسب باهمسربه سادگی چندین سال قبل نیست 

تاکنون ، ابعاد روان شناختی کودکان محروم از پدر ، کمتر به طور متمرکز مورد توجه قرار گرفته است. واین ندرت ، در زبان فارسی به نهایت خود می رسد به نحوی که می توان گفت ضرورت تحقیق و بررسی در مورد مسائل کودکان محروم از پدر و مهم تر از آن ، باز شناسی مسائل کاذب و توهمات معمول در باره این کودکان ، در جامعه ما کاملا"محسوس است ؛ به ویژه که اکنون با وجود فرزندان معظّم شهدای انقلاب وجنگ ، این ضرورت دو چندان شده است .

کمترین دین وحقّی که در قبال این کودکان به عهده ماست همین است که مسائل آن ها را با مداقّه محققانه مورد بررسی قرار دهیم و زمینه حلّ مسائل واقعی و رفع مسائل کاذب آنان را فراهم آوریم.انجام موفقیت آمیز تحقیقات در این باب در گرو آشنایی با تحقیقات مشابه است. هر چند تفاوت های فرهنگی - و به ویژه فرهنگ شهادت - بین جامعه ما و جوامع دیگر قابل انکار نیست ، اما وجود برخی مشابهت ها میان انواع مختلف کودکان محروم از پدر را نیز نمی توان نادیده گرفت و اصولا" نفس آشنایی با تحقیقات مختلف در این باب ، خالی از فایده نیست. فقدان ، منطق تحوّل آدمی است و او همواره با از دست دادن ، به دست می آورد .

این منطق از هنگام پای نهادن برخاک تا لحظه ی پای گرفتن از آن ، پیوسته با آدمی است: نخست نوزاد ، تن مادر را از دست می دهد و این اولین فقدان دردناکی است که او باید تجربه کند. اما او با از دست دادن رحم ، گوش و چشم و سپس عقل خویش را به کف می آورد

ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

اهمیت پدر تنها به خاطر نفوذ مستقیمی که بر فرزند دارد نیست ، بلکه نفوذ غیر مستقیم او بر تعامل های اولیه کودک با دیگر افراد نیز دارای اهمیت است. در درون خانواده ،پدر ها غالبا" با تأثیر بخشیدن در رفتارمادر ، به طور غیر مستقیم نوزادان و کودکان خودرا تحت تأثیر قرار می دهند. قرار گرفتن در مقام پدر ، مردان را تحت تأثیر قرار می دهد . پدر بودن می تواند طرز تفکر مرد را نسبت به خودش تغییر دهد.پدر شدن یک پدیده مجرد و مستقل نیست ، بلکه فرایندی است تدریجی ، آشنا شدن با مقتضیات و شادی های یک نقش تازه خانوادگی است.محققان تأکید می کنند که حضور پدر در روند زایمان دارای اهمیت است

اگرچه قرن بیستم ، عصر کودک نامیده شده است، اما هنوز محرومیت عاطفی وجود دارد و مسئول این محرومیت ها در حال حاضر جامعه ای است که به نظر نمی رسد کودکان را دوست داشته باشد.به همان اندازه ای که ماپیشرفته ترشده ایم ، به همان اندازه نیز کوکان را از مردم جدا کرده ایم و ا ز آنها انتظار داریم، از محیط های طبیعی دوری جویند و درآپارتمان های چند طبقه زندگی کنند و محیط های آرام بخش و تفریحی را ،برای بزرگترها بگذارند.زمانی که آمدن نوجوان به دنیای خارج ا زخانه،امری ناخوشایند تلقی می شود ، وظیفه والدین درقبال فرزندان،بطور روز افزون، مشکل تر می گردد.

درروستاها و شهرهای کوچک،بچه ها به محض اینکه به اندازه کافی بزرگ شدند،برای کمک به والدین خود،به آنها می پیوندند.تحقیقات نشان داده است که این همکاری،به آنها کمک می کند تا نقش فعالتری را ، درجامعه اطراف خود به عهده بگیرندو بهمان اندازه، فعالیت خیلی بهتری را در سطح مدرسه داشته باشند

اهمیت پدر

مارگات میدٌ،از نگاهی مردم شناختی می گوید:»درآغازین لحظات تاریخ بشری،مردباابتکاری اجتماعی تغذیه زن و سایر افراد کوچکتر خود را به دست گرفت« .همچنین صاحبنظران زیادی، تحول اجتماعی قرن نوزدهم به بعد را مدیون پدرانی دانستند که مسوولیت پرورش و رشد فرزندانشان را بر عهده داشتند.در واقع اهمیت پدر را با مسایلی چون پرورش و نگهداری فرزندان،مدت طولانی در خانه ماندن واز فرزندان نگهداری کردن،حمام بردن کودک وکارهایی ازاین قبیل نمی سنجند، بلکه پد ر نیز مانند مادر،دوست داشتنی وعلاقه مندبه فرزندان ونگران آنهاست.چه طورمی شودکه یک بچه نوپاازیک طرف اتاق آرام آرام قدم بر می دارد و خود را درآغوش پدری می اندازدکه تمام طول روزراکارکرده است؟!

اگرپرورش مادربه تنهایی کفایت می کرد،پس چرا کودک خود را در آغوش پدری می اندازد که در تمام طول روز،بیرون از منزل کارمی کرده است؟آن چیست که پدر فراهم می کند. و مادر نمی کند؟دکترشیلا روسان نتیجه می گیردکه نقش پدران امروزی برارتقای سلامت فرزندان ،چه دخترو چه پسر ،بسیار اهمیت دارد.او می گویدشیوه پدران دررفتاربافرزندان،متفاوت ازشیوه مادران است.چراکه کیفیت این تعامل وتاثیرآن بر »درونی سازی« تعامل رفتاری رانبایدازنظردورداشت.

پدران همیشه برای کودکان خود، موقعیتی غیرمنتظره ودرعین حال کنترل شده را فراهم می کنندتافرزندان بتوانندتوانایی های خود را پرورش داده و در صورت لزوم خود را با هرگونه تغییر،نقص یا احتمال تطبیق دهند.به نظردکتر روسان، رفتار آشکارا و متفاوت پدر با دختر یا پسر خود،موجب می شود تا فرزندان به سرعت یاد بگیرند چگونه باید با دیگران رقابت یاهمکاری کنند؛آیاموفق هستندیانه؛خودراخطرناک می دانندیاآسیب پذیروبالاخره آیابایدنگران دنیا و آدمهای اطراف خود باشندیاخیر.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید