بخشی از مقاله

چکیده

هر خانه ای تنها به میزانی زنده است که به راه بیزمان ملتزم باشد. برای یافتن راه بیزمان نخست باید کیفیت بینام را بشناسیم. این کیفیت شکل خود را از مکان خاصی میگیرد که در آن روی میدهد و بنابراین میتوان آن را با عوامل شکلدهنده معماری بومی، یعنی محیط طبیعی و فرهنگی، مرتبط دانست. الگوهای بومی، الگوهایی زنده و هویتبخش و حیات بخش انسان، شهر و بنا و نیز صورت عینی و ملموس تمایلات فطری و باورهای انسانی هستند. گواه آن هم خانههایی است که با کمترین تغییری، زندگی امروزی در آنها جریان دارد.

هدف اصلی این پژوهش پرداختن به نظام سکونت در خانههای بومی - زواره - ، شناخت و جستجوی وجوه الگوهای سکونت بومی در خانههای دیروز و همچنین نحوه انطباق این الگوها با شرایط امروزی است تا بتوان در جهت تداوم الگوهای بومی برای خلق معماری اصیل ایرانی حرکت کرد.

روش گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانهای و میدانی است. به این ترتیب که مطالعه منابع مرتبط و مشاهدات میدانی از شهر زواره به منظور تصویربرداری از رابطه متقابل میان رفتارهای ساکنان و کالبد دیروز و امروز، به صورت توأمان بوده و با توجه به مشاهدات شخصی، مفاهیم و مبانی نظری مرتبط با معماری بومی از میان منابع استخراج شده است و در نهایت با دسته بندی دادهها، نتایج ارائه شدهاند

یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در الگوهای بومی، معانی و مفاهیم والایی نهفته است که چون مرتبط با سیرت و فطرت ثابت انسان هستند، آنها را به الگویی زنده مبدل میکند. لذا این مفاهیم قابلیت معاصرسازی با شرایط هر زمان را دارا هستند.

مقدمه

زواره به عنوان یکی از شهرهای کهن کویری در استان اصفهان، از معدود شهرهای باستانی است که به دلیل وجود عناصر تاریخی و بناهای ارزشمند معماری، همچنان ساختار فضایی منسجم و پابرجا دارد و فرسودگی بافت تاریخی، استخوانبندی هسته اولیه شهر را از بین نبرده است - طاهباز، . - 79 :1374 با این وجود، به علت مدرنیزه شدن زندگی، ورود اتومبیل، تغییر الگوی رفتاری و ساختار خانواده از یک سو و عدم شناخت کافی و ارزش گذاری درست از این شهر تاریخی و اصول معماری بومی آن از سوی دیگر، ساختار کالبد زندگی امروز نیز به خصوص در محلات جدید زواره، دستخوش تغییرات فراوانی شده است.

خانه، یکی از مباحث مهم در معماری سنتی ما است که از آغاز تولد تا پایان زندگی، بیشتر خاطرات آدمی در آن شکل میگیرد. به عقیده پالاسما خانه را نمیتوان یکباره پدید آورد؛ بلکه از نظر زمان از تداوم برخوردار است و محصول تدریجی تطبیق خانوادگی و فردی با جهان است 

ابن عربی معتقد است این جهان هر لحظه در حال نو شدن است. موجودیت قبلی فنا می یابد و موجودیت جدید زاده میشود و هیچ چیز تکرار نمیشود. اما این تغییر از الگوهای معینی تبعیت میکند که به نظر میرسد این جهان حاضر، همان جهان قبلی است. به بیان دیگر موجودات ثبات خود را ضمن این تغییرات دمادم، از عین ثابت میگیرند؛ چرا که در واقع خود چیزی جز تجلی خداوند نیستند

در واقع این الگوها برداشتی تجریدی برگرفته از ارزش های مردم هستند که از لابه لای تمایلات فطری انسانی استخراج شده و سپس عینی و ملموس می شوند بنابراین این الگوها نیز همچون انسان دارای دو وجه نهان و آشکار هستند. با توجه به تعریفی که در این جا از معماری بومی ارائه میشود، میتوان مفاهیم پیشگفته را در الگوهای بومی جستجو کرد.

بنا به تعریف پاول الیور، معماری بومی از درون جوامع رشد می کند و طی زمان، خود را با شرایط اجتماعی، اقلیمی و فناوری - وجوه متغیر - سازگار می کند و تکامل می یابد. همچنین با ارزش ها، باورها و شیوههای زندگی فرهنگهایی که مولد آنها هستند - وجوه ثابت - هماهنگ و هم راستاست

ساخت خانههای قدیمی واقع در بافت قدیم زواره، در انطباق با معیارهای معماری بومی - ویژگیها و انتظام مبتنی بر بوم شناسی محیط، روش ساخت و سازمان فضایی، رابطه آن با عملکردهای مورد نیاز انسان، رفتارهای فردی و اجتماعی از یک طرف و ویژگیهای فرهنگی، مذهبی از طرف دیگر - ، صورت گرفته است

در این پژوهش سعی می شود تا راهکاری متناسب با روحیات و نیازهای زمانه امروز، با توجه به تغییر شیوه سکونت ارائه شود که این هدف کلی از طریق بررسی و تحلیل الگوهای خانه های بومی نائل خواهد آمد. لذا برای دستیابی به این هدف، ابتدا مبانی نظری مرتبط با معماری و الگوهای بومی بررسی شده و با توجه به داده های مربوط، وجوه الگوهای بومی تبیین میشود و این وجوه با یافته های حاصل از مشاهدات میدانی ترکیب می شود. سپس راهکارهایی در جهت تداوم این الگوها در معماری خانه امروز ارائه میشود.

-1 روش پژوهش

روش تحقیق این پژوهش که به منظور معرفی الگوهای بومی خانه های زواره و تداوم آن در خانههای امروز صورت گرفته است، با توجه به ماهیت موضوع، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی است. در بخش دیدگاههای نظری و پیشینه پژوهش، روش توصیفی به کار گرفته شده است.

همچنین از روش ترکیبی - میدانی و کتابخانهای - به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. در روش مستقیم نظیر مشاهده، کروکیهایی از وضع موجود ساکنان و تصویربرداری از نمونه های مختلف خانههای قدیمی که نیاز به مرمت دارند و آنهایی که بهسازی شدهاند، نگارنده به طور مستقیم در جمع آوری داده ها مداخله می کند و در روش غیرمستقیم از طریق داده های جمع آوری شده دیگران نظیر روش اسنادی به شناسایی وجوه الگوهای بومی و مبانی نظری مرتبط با آن پرداخته میشود.

-2 دادههای پژوهش

در قسمت اول یافته های حاصل از مطالعه منابع مختلف مربوط به معماری بومی و وجوه الگوهای بومی در خانه به خصوص در مناطق مرکزی ایران، در قسمت دوم مشاهدات نگارنده و تحلیل برخی از الگوهای بومی در خانههای دیروز و نحوه انطباق خانههای بهسازیشده با شرایط امروز مطرح میشود و در نهایت با تجزیه و تحلیل این دادهها راهکارهایی ارائه خواهد شد.

-1-3 مبانی نظری

-1-1-3 الگوهای بومی به مثابه الگوهای بیزمان

آنچه از گذشته می تواند در حال و آینده تداوم پیدا کند، بنیاد و گوهری است که در همه زمان ها معماری بر آن استوار میگردد؛ همان گوهری که خانه را فراتر از سرپناه میکند و آن نحوه سکونت کردن انسان بر روی زمین است - هاشمی، - 3 :1375 و ما در اینجا آن را در الگوهایی جستجو می کنیم که پیوندی فراتر از ظرف تاریخی با سکونت انسان بر روی زمین برقرار میکند.

الگوهایی که در این پژوهش به دنبال شناسایی و در نهایت کاربست مفاهیم تکرارپذیر آن ها می باشیم، الگوهای بومی منطقه مورد پژوهش - زواره - است. خانههای بافت قدیمی زواره، دارای ویژگیهای متفاوتی بوده که شرایط آسایش را برای استفادهکنندگان، هم از بعد روانی و هم از بعد جسمانی فراهم میکرده است. این بناها که اکثر آنها با گذشت زمان همچنان پابرجا هستند، در زمان خود به بهترین نحو پاسخگوی نیازهای محیطی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ساکنان بوده و بنابراین اصول حاکم بر آنها، مبین اصول معماری بومی میباشد.

-2-1-3 بازشناخت معماری بومی پدیده معماری بومی به عنوان مقولهای در زیبایی شناسی و عرفان، در خلوص اندیشه و احترام به طبیعت، موضوعی بسیار با اهمیت

میباشد - ارمغان و گرجی مهلبانی؛ . - 21 :1388 معماری بومی با آنکه در طول تاریخ، دستخوش پدیدههای دگرگونکننده بوده است ولی توانسته هویت ویژه خود را حفظ کند و نمایانگر آداب و رسوم، احساسات، عقیده و هنر آنهاست. آنچه فرهنگ معماری گذشته به صورت یک سنت در خود داشته است، امروزه تنها به صورت پیکری بیجان پیش روی ماست.

از این رو جوامع امروز، در پی کشف و استفاده از ارزشهای گذشته، ناگریز به جستجو و کنکاش در شناخت ارزشهای ناآشنا و فراموش شده در خود است

حدود نیم قرن است که معماری بومی به عنوان بخشی از مباحث نظری و جزئی از تحقیقات تجربی معماری مطرح است. اما پیش از آن نیز در نظریه ها و آراء فلاسفه و معماران و هنرمندان گرایش به منشأ و مبدأ زندگی انسانی و بازگشت به ریشهها و اصالت تاریخی مورد توجه بوده است

در اینجا ویژگی های معماری بومی را به طور خلاصه بیان میکنیم:

ویژگی اول، نداشتن تاریخ تولد و بی زمان بودن آن است - آلپاگونولو و دیگران؛ . - 66 :1365 ویژگی دوم، عدم تغییرات سریع و استمرار شکل است

طی مطالعات انجام آمده، در انطباق الگوهای بومی خانههای دیروز با معماری خانه امروز در زواره، بسیاری از این الگوها، قابلیت تعمیم و تداوم در معماری خانههای امروز را دارند؛ بعضی نیازمند تغییر تدریجی بوده و تعدادی نیز قابل حذف میباشند.

دو اصل اساسی در شکل گیری معماری بومی انعکاس مییابد. پیوند با محیط درونی - سلسله رفتارهای مرتبط با گرایش های فطری انسان - ، و دیگری پیوند با محیط طبیعی - بیرونی - ، مجموعه دادههایی که سرزمین به انسان عرضه میدارد

در واقع این دو اصل معماری بومی، حکایت از وجوه سیرت و صورت در الگوهای بومی دارند؛ جنبههای اعتقادی و فطری را می توان مرتبط با وجه سیرت - ثابت - ، و جنبههای محیطی، عملکردی و ساختار فضایی را مرتبط با وجه صورت - متغیر - دانست که در بخش 4-1-3 به آنها خواهیم پرداخت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید