بخشی از مقاله
چکیده
کیفیت و انعطاف پذیری زنجیره تولید را می توان به عنوان توانایی یک زنجیره تولید در نظر گرفت که به کسب منافع رقابتی و رسیدن به موفقیت کمک می نماید. جهت افزایش انعطاف پذیری و کیفیت یک زنجیره تولید، طراحی و بکارگیری شبکه های مطمئن زنجیره تولید پیشنهاد می شود . با ایجاد شبکه های زنجیره تولید، طراحی و مدیریت بخش عمده ای از یک زنجیره کامل تولید امکانپذیر خواهد بود. در درون شبکه های زنجیره تولید، می توان عوامل بالقوه ی انعطاف پذیری را جهت تحقق انعطاف پذیری بالای زنجیره تولید، گسترش دهد.
این مقاله به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی - AHP - استفاده گردیده و برای رتبه بندی و اولویت بندی کل شاخص ها از روش - ANP - استفاده شده است. این مقاله تولید و توزیع برق و یکی ازکاربردهای نوین جریان بهینه برق را برای مدیریت برق اتوماتیک به منظور کنترل محدوده های گرمایی در شبکه های برق رسانی بیان می کند. بنابراین استفاده از کیفیت و انعطاف پذیری زنجیره ای تولید انرژی درنزدیکی بارهای تولید شده از ژنراتورهای تولید برق در مقیاس کوچک باعث افزایش قابلیت اطمینان و منجر به کاهش تلفات و کاهش هزینه های تولید و توزیع درشبکه های برق رسانی می گردد.
-1 مقدمه
مدیریت زنجیره تامین شامل رویه های داخلی وخارجی است،که رویه های داخلی در چارچوب یک شرکت قرار می گیرد و رویه های خارجی شامل تعادلات بین سازمانی شرکت با تامین کنندگان و مشتریانش می شود. این روند باعث شده که تمرکز مدیریت تنها به رویه های درونی شرک تغییر کند. یکپارچگی فرایندهای بالا دستی و پایین دستی در کیفیت عملکرد موثر است. تحقیقات نشان می دهند که، یکپارچگی همزمان با مشتریان و تامین کنندگان نسبت به وقتی که با مشتریان یا تامین کنندگان به تنهایی ادغام می شویم به عملکرد بهتری منجر خواهد شد.
بدین منظور مدیران کیفیت باید رویه های شرکت خودرا با رویه های مشتریان و تامین کنندگانشان یکپارچه نموده و ابعاد کیفیت را فراتر از سازمان های درونی شان و در چارچوب یک زنجیره تامین بررسی کنند وفرایندهای کیفیتی را با تامین کنندگان و به همان اندازه با مشتریانشان به منظور تقویت کیفیت عملکرد ادغام کنند. در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندیهای تولید،مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامینکنندگان مختلف تاثیر بسزایی در افزایش توانمندهای سازمان به منظور بر خورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود،تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان و پایگاه های تامین و استراتژیهای منبعیابی بر جا نهاد.
همچنین مدیران دریافتند که صرفا تولید یک محصول کیفی،کافی نسبت،در واقع تامین محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری - چه موقع،کجا، چگونه - و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها، چالش های جدیدی را به وجود آورد. در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجهگیری از تغییرات مذکور دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست.آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودی های سازمان آنها رابه طو مستقیم و غیر مستقیمتامین میکردند، همچنین شبکه شرکتهایی مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر میشدند.با چنین نگرشی رویکردهایی»زنجیره تامین«و»مدیریت زنجیره تامین«پای به عرصه وجو نهادند.
مدیریت زنجیره تامین نتیجه تکاملی مدیریت انبارداری است.در دهه 60 کارشناسان با مطالعه بر روی رابطه داخلی بین انبارداری و حمل و نقل و یکپارچه سازی آنها، قادر به کاهش موجودی خود شدند که حاصل این مطالعات مدیریت توزیع نام گرفت. در رقابتهای جهانی موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به در خواست مشتری در دسترس وی قرار داد.خواست مشتری در کیفیت بالا و خدمت رسانی سریع موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلا وجود نداشته است. در نتیجه شرکتها بیش از این نمی توانند به تنهایی از عهده تمامی کارها بر آیند. مسئله کلیدی، مدیریت و کنترل هماهنگ تمام این فعالیتهاست.
مدیریت زنجیره تامین پدیده ایی است که، این کار را به طریقی انجام می دهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریعی را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند ،مدیریت زنجیره تامین تلفیقی از هنر وعلم است که، روش یافتن مواد خام مورد نیاز شرکت ها برای تولید یا خدمت رسانی را، بهبود می بخشد. به عنوان مثال برای یک شبکه برق رسانی افزایش تعداد اتصالات منابع پراکنده ،منجر به ایجاد یک شبکه توزیع برق بر حسب تمام سطوح ولتاژباتوجه به مجاورت منابع انرژی نو و تجدیدپذیر برای مدارهای توزیع شده اند.
درحال حاضر اپراتورهای شبکه توزیعU.Kموظف به اتصال به مولدهای تجدید شدنی مبنی بر ظرفیت شبکه موجود با وجود هر یک از هزینه های تقویت شبکه می باشند . این هزینه به واسطه توسعه دهنده تولید پراکنده بلندمدت تحمیل شده و توسط اپراتورمنابع پراکنده وصول می شود. اتصالات مولد ممکن است
با توجه به هزینه های تقویت از لحاظ اقتصادی امکان پذیر باشد یا نباشد، در نتیجه نیاز به یافتن روشهای مقرون به صرفه در این راستا است. ساختار احتمالی توان خروجی بسیاری از فرم های منابع انرژی تجدیدپذیر منجر به ایجاد عدم قطعیت عملی برایDNO ها برحسب اندازه و جهت های جریان توان شده است. یک روش مهم برای ارائه طرح های سیستم های مدیریت شبکه مفید منطقه ای مستقل این است که برحسب یک تحقیق عمده،توسعه وانجام فعالیت صنعتی گسترش یافته است .
جریانهای توان شبکه تحت تأثیر مشخصه های ورود توان و مصرف توان علاوه بر امپدانس مدارهای متصل به آن می باشند. با ورود واحدهای منابع پراکنده به شبکه های توزیع تحولی از جریان توان یک طرفه عادی که شبکه های توزیع در ابتدا مبنی بر آن طراحی شده بودندصورت گرفته است. جریان های توان دو طرفه حاصل منجر به عدم قطعیت بیشتر در رابطه با جهت و اندازه جریان ها درشبکه توزیع شده و ممکن است منجر به ایجاد ریسک قابل ملاحظه ای در رابطه با امنیت شبکه شوند.
اتصالات شبکه عادی برای منابع پراکنده در برابر ظرفیت گرمایی شبکه موجود علاوه بر محدودیت های جریان فالت و ولتاژ مورد ارزیابی قرار گرفته اند. ارزیابی یکی از طرح های ANM نشان داده که عایدی از دست رفته از طریق کمترکردن و قطع کنترل شده دقیق کمتر از هزینه صرف شده برای تقویت شبکه است. اصل اتصال به ازای سری غیر قطعی درU.K عملی شده که امروزه یک مرتبه از قطع اتصالLIFO می باشد. این نیازمند تعداد بیشتری از واحدهای تولید پراکندهمتصل شده برای کاهش خروجی آن در ابتدا در حین وجود موقعیت اضطراری شبکه برای رفع محدودیت و برگشت شبکه به حالت عملیاتی نرمال می باشد.
که این کار برای رفع چنین مشکلی کافی نبوده و واحدهایتولید پراکنده متصل شده اخیر بعدی می توانند به رفع این مانع کمک کنند که این کار تا زمانی که لیست قطع به اتمام برسدتکرار میگردد. با وجود افزایش تعداد و ظرفیت واحدهای تولید پراکنده متصل شده روش دستیابیLIFO ممکن است مانع بسیاری از سرمایه گذاری ها درتولید پراکنده شود. چنانچه واحدهایتولید پراکنده جدید متصل شده ممکن است، با دستیابی ضعیف در کلیه قطعی های مکرر مواجه شوند،لازم به ذکر است که آرایه بندی هایLIFO دارای نقش مهم و مثبتی در اولین مرحله سرمایه گذاری های تولید پراکنده البته همراه با نیاز رو به توسعه برای افزایش سهم برق تولیدی توسط فن آوری های کم کربن تجدیدپذیرمی باشند.
-2 شاخصهای انعطاف پذیری زنجیره تامین
شفافیت: شفافیت یک سیستم - T - با درجه دانش عناصر آن سیستم سنجیده می شود. درجه بالای ابهام سبب مختل شدن SCF می شود. بنابراین، برای حصول درجه بالایی از شفافیت و SCF بالاتر، مهمترین نکته این است که صاحبان پروسه دانش یکسانی از عناصر SC داشته باشند. تعیین پارامتر شفافیت، با مقایسه عناصر شناخته شده سیستم و کل عناصر آن تعریف می شود.
- ×100 مجموع عناصر /SCمجموع عناصر شناخته شده T= - SC اگر میزان دانش در مورد یکی از این مقوله ها محدود باشد، ابهام در کل سیستم افزایش می یابد. بنابراین یک دانش متعادل از تمامی مقولات بهترین نتایج را در زمینه شفافیت و SCF خواهد داد.
سادگی: سادگی - S - متضاد پیچیدگی است. پیچیدگی از تعدّد عناصر و عملکردهایشان در یک سیستم خاص ناشی می شود. در سیستمی با عناصر کمتر و عملکردهای قابل ردیابی، سادگی زیاد و پیچیدگی کم خواهد بود. یک شبکه پیچیده به دلیل تغییرات محیطی احتمالی، مانع از هم ترازی سریع عناصر وارد شده می شود. جهت بهبود SCF کم کردن عناصر وابسته در یک شبکه راهبردی زنجیره تولید مفید می باشد.
حساسیت: پارامتر حساسیت/زیرکی - RA - استنباطی از توانایی شبکه راهبردی زنجیره تولید را در تنظیم بازدهی خود جهت پاسخ به نیازهای متغیر بازار ممکن می سازد . پیش نیاز یک RA زیاد در شبکه راهبردی زنجیره تولید، استانداردسازی عناصر شبکه و تعریف دقیق آنهاست. بنابراین، RA به مقایسه عناصر تعریف شده نسبت به کل عناصر بر می گردد.
