بخشی از مقاله

خلاصه

هدف از اجرا تحقیق بررسی ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی، سررسید بدهی و کارآیی سرمایهگذاری در بین شرکتهای بورسی - مطالعه موردی: صنعت شیمیایی و دارویی - میباشد. روش پژوهش این تحقیق از نظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است. در این تحقیق اطلاعات مالی 36 شرکت پذیرفته شده در صنعت شیمیایی و دارویی بورس اوراق بهادار تهران به روش حذف سیستماتیک به عنوان نمونه آماری تحقیق استخراج، در طی دوره 1384 تا 1393 بررسی شده است.

برای آزمون فرضیههای تحقیق از دادههای ترکیبی و رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. شواهد تجربی بدست آمده از آزمون فرضیات حاکی از این است که شرکتهای با کیفیت گزارشات مالی بالاتر و استفاده بیشتر از بدهیهای سررسید کمتر، کارآیی سرمایهگذاری بالاتری را دارند.

همچنین بررسی ها نشان میدهد کیفیت گزارشات مالی بالا و استفاده بیشتر از بدهیهای دارای سررسید کمتر، سرمایهگذاری در پروژههایی که خالص ارزش فعلی مثبت شرکتها را کاهش داده و منجر به افزایش کارایی سرمایهگذاری آنها میشود ولی این موضوع اثری بر سرمایهگذاری در پروژههایی که خالص ارزش فعلی منفی شرکتها ندارد. علاوه بر این یافته ها گویای آن است که سررسید کوتاهتر بدهیها اثر معنی داری بر رابطه میان کیفیت گزارشات مالی و کارآیی سرمایهگذاری شرکتها ندارند.

مقدمه

تحقیقات حسابداری نشان میدهد که، گزارشهای مالی سالانه شرکتها از منابع مهم اطلاعاتی مورد استفادهی سهامداران و اعتباردهندگان، به عنوان دو گروه اصلی سرمایهگذاران در شرکتها، تلقی میشوند. سهامداران در پی کسب منافع حاصل از افزایش قیمت سهام و یا سود حاصل از فعالیتهای شرکت و اعتباردهندگان به دنبال کسب اصل و بهره وامهای اعطایی، به عنوان کارآیی مورد انتظارشان، خواهان اطلاعات مربوط و قابل اتکا در گزارشهای مالی سالانه شرکتها هستند.

بیدل و همکاران - 2009 - 1 در تحقیقات خود نشان دادند، کیفیت بالاتر گزارشگری مالی، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینههای نمایندگی و به دنبال آن افزایش کارایی سرمایهگذاری را در پی خواه داشت. همچنین محققین در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که، نسبت بدهی اعمال شده در سرمایهگذاریهای جدید میتواند موجب بهبود ببخشیدن به انگیزه سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالا و دارای اطلاعات نامتقارن شود. نتایج نشان داد که شرکتهایی که دارای بدهیهای با ریسک بالا هستند زمانیکه فرصتهای سرمایهگذاری بر مبنای نسبت بدهی اندازه گیری میشوند، نمیتوانند سرمایهگذاری سودآوری داشته باشند.

از طرفی نشان دادند که نسبت بدهی میتواند با وجود بدهیهای پر ریسک و اطلاعات نامتقارن راه حلی برای حل مشکلات کمسرمایهگذاری داشته باشد. بر همین اساس این سوال قابل طرح است که نسبت بدهی یک شرکت چه تاثیری میتواند بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و کارائی سرمایهگذاری داشته باشد؟ اگر چه در سایر کشورها با بازارهای توسعه یافته تا حدودی به این سوال پاسخ داده شده ولی، به دلیل فقدان چنین تحقیقاتی در بازار نوظهور سرمایه ایران این پژوهش درصدد است تا به بررسی این موضوع در بازار سرمایه ایران بپردازد.

مبانی نظری تحقیق سرمایهگذاری در امور مختلف توسط شرکتها، همواره به عنوان یکی از راههای مهم توسعه شرکتها جلوگیری از رکود و عقب-ماندگی، مورد توجه بوده است. در این میان، محدودیت در منابع موجب شده است که علاوه بر توسعه سرمایهگذاری، افزایش کارآیی سرمایهگذاری، از اهمیت فراوانی برخوردار گردد

به صورت مفهومی، کارآیی سرمایهگذاری، شناسایی، تأمین مالی و اجرای پروژههای با ارزش فعلی خالص مثبت در نظر گرفته شده است و ناکارآیی سرمایهگذاری نیز نادیده گرفتن فرصتهای سرمایهگذاری با خالص ارزش فعلی مثبت - سرمایهگذاری کمتر ازحد - و یا انتخاب پروژههای با خالص ارزش فعلی منفی - سرمایهگذاری بیش ازحد - تعریف شده است

در بازارهای ناکارا تصمیمات سرمایهگذاری و تأمین مالی جدا از هم نیستند - مایرز و مجلوف3، . - 1984 در حقیقت ناکارآیی بازار سرمایه ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی و هزینههای نمایندگی، میتوانند باعث رد پروژههای با خالص ارزش فعلی مثبت و سرمایهگذرای در پروژههای ارزش فعلی منفی شود.

در تعیین کارآیی سرمایهگذاری، حداقل دو معیار نظری وجود دارد: معیار اول بیان میکند که به منظور تأمین مالی فرصتهای سرمایهگذاری، نیاز به جمع آوری منابع وجود دارد. در یک بازار کارا، همه پروژههای با خالص ارزش فعلی مثبت، باید تأمین مالی شوند. اگرچه تعداد زیادی از تحقیقات موجود در حوزه مالی نشان داده است که محدودیتهای مالی، توانایی مدیران در تأمین مالی را محدود میسازد

یکی از مواردی که میتوان از این موضوع استنباط نمود آن است که شرکتهای مواجه با محدودیت تأمین مالی، ممکن است به دلیل هزینههای زیاد تأمین مالی، از قبول و انجام پروژههایی با ارزش فعلی خالص مثبت، صرف نظر نمایند که این امر، به کم سرمایهگذاری منجر میشود.

معیار دوم نیز بیان می کند که اگر شرکت تصمیم به تأمین مالی بگیرد، هیچ تضمینی وجود ندارد که سرمایهگذاری صحیحی با آن انجام شود. برای مثال، مدیران ممکن است با انتخاب پروژههای نامناسب در جهت منافع خویش و یا حتی سوء استفاده از منابع موجود، اقدام به سرمایهگذاری ناکارا نمایند. بیشتر مقالات موجود در این حوزه پیشبینی میکنند که انتخاب پروژههای ضعیف موجب بیشسرمایهگذاری میشود

در تحقیقات مختلفی از جمله کاتیلاس کوماریس و سانچز بالستا - 2014 - 3 به منبع تأمین مالی شرکتها به عنوان عاملی موثر بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و کارآیی سرمایهگذاری پرداخته شده است. کیفیت بالاتر گزارشگری مالی میتواند کارایی سرمایهگذاری را از دو طریق بهبود بخشد.

اول از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران و در نتیجه کاهش هزینههای تأمین مالی؛ چرا که اطلاعات حسابداری بهتر به سرمایهگذاران کمک میکند. کیفیت پروژههای سرمایهگذاری و خوب و بد بودن آنها را تشخیص دهند. دوم تسهیل فرآیند نظارت سهامداران بر عملکرد مدیران. گزارشگری مالی باکیفیت بالاتر منبع مهمی در مورد اطلاعات خاص شرکتی و عملکرد مدیران برای سرمایهگذاران به وجود خواهد آورد و بخشی از مشکلات ناشی از تضادهای نمایندگی را بهبود خواهد بخشید.

با توجه به مباحث فوق سوالهای اصلی تحقیق به شرح زیر قابل تبیین میباشند:

✓    ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و کارآیی سرمایهگذاری چگونه است؟

✓    سررسید بدهی - بدهیهای کوتاه مدت - بر ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و کارآیی سرمایهگذاری چه تأثیری دارد؟

پیشینه تحقیق پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور

چن و همکاران - 2011 - 4، در تحقیقی به این نتیجه دست یافتند که شرکتهای خصوصی کیفیت گزارشگری مالی پایینی دارند، به عبارتی شرکتهایی که از سرمایهگذاران کمتری برخوردارند و یا سرمایهگذاری بصورت خصوصیتر است، کیفیت گزارشگری مالی پایینتری نیز دارند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید