بخشی از مقاله

چکیده

نارسایی های موجود در مدیریت شهری منفک و ناهماهنگ سنتی، رویکردهای را در جهت ایجاد همافزایی به عنوان یک مؤلفه راهبردی مهم در مدیریت شهری مطرح نمود، که "مدیریت واحد شهری" یکی از آن رهیافت هاست. یکی از ابزارهای لازم جهت تحقق مدیریت واحد شهری، وجود زیر ساختی است که تجمیع کننده و دربردارنده اطلاعات و داده های شهری مجموعه نهادهای موثر در شکل دهی فضاهای شهری باشد، تا مدیریت شهری با بهره مندی از داده های جامع این سامانه، ضمن اتخاذ و اجرای تصمیمات صحیح در جهت کاهش هزینه ها و افزایش مطلوبیت و کیفیت فضاهای شهری به بررسی و پایش تغییرات شهری بپردازد.

زیر ساخت اطلاعات مکانی محلی بستری است جهت تجمیع و تبادل دادهها و منابع بین سازمانهای دخیل در امر توسعه شهری و در واقع رکن اصلی هماهنگ کننده ی، تولید و توزیع اطلاعات مکانی در شهر می باشد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا با بررسی توانمندیهای زیرساخت اطلاعات مکانی به بیان نقش این زیرساخت در تسهیل مدیریت واحد شهری بپردازد.

بر این اساس با طرح و تحلیل مباحثی چون قابلیت های زیرساخت اطلاعات مکانی محلی و چگونگی بهره مندی و ارتباط مدیریت شهری با این سامانه، بواسطه افزایش منافع اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهر و اشراف مدیریت شهری نسبت به وضعیت موجود و نیازمندیهای عمومی شهر با پیاده ساز ی این سامانه، لزوم بهره گیری از این قابلیت را به عنوان پیش نیازی در دستیابی به مدیریت واحد شهری نتیجه می گیرد.

مقدمه:

در سال های اخیر پیچیدگی های شهرنشینی در ایران و طرح مباحثی چون توسعه پایدار شهری، توسعه انسانی، تقویت اقتصاد شهر، تاکید بر عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست و ... مقوله مدیریت شهری را بیش از پیش با مباحث پیچیده و نظام مند مواجه نموده است.[1] جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه شهر و بهبود سکونتگاه های شهری نقشی بسیار مهم و تعیین کننده دارد، نحوه مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری، می تواند در بهبود سکونتگاه های انسانی و پایداری توسعه شهری مهمترین نقش را ایفا نماید

مدیریت شهری عبارت است از یک سازمان گسترده متشکل از عناصر و اجزای رسمی و غیر رسمی موثر و ذیربط در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهری با هدف اداره، هدایت و کنترل توسعه همه جانبه و پایدار شهر 

مسئولیت های مختلف برای اداره کردن امور شهر توسط ادارات تابعه وزارت خانه ها، شرکت ها و سایر نهادها صورت می گیرد که هر کدام دیدگاه خاص خودشان را در مورد امور مختلف شهر دارند و با توجه به اهداف و اولویت هاشان، وظایف را نیز متفاوت می بینند .[4] هدف تئوریک سیستم مدیریت شهری تقویت فرایند توسعه شهری است به نحوی که در سطح متعارف جامعه، زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارآمد شهروندان، به تناسب ویژگی های اجتماعی و اقتصادی فراهم شود. در قالب این اهداف کلان می توان سه هدف خرد فراگیر برای تمام سیستم های مدیریت شهری به شرح زیر تعیین کرد:

·    حفاظت از محیط فیزیکی
·    تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار
·    ارتقاء شرایط کار و زندگی کلیه شهروندان با توجه ویژه به افراد و گروه های کم درآمد

بر این اساس هدف نهایی مجموعه ی مدیریت شهری، افزایش کیفیت محیط زندگی شهرنیشنان به بالاترین سطح ممکن بواسطه تهیه و اجرای برنامه های لازمه در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری می باشد. یکی از اصلیترین موانع فراروی توسعه پایدار و مطلوب شهری، چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیمسازی، برنامهریزی، هدایت و نظارت است. در واقع اگر شهر را به مثابه سیستمی یکپارچه بپذیریم باید قبول کنیم که مدیریت آن نیز باید یکپارچه باشد

از این منظر ضرورت اصلاح و ارائه راهکاری برای اصلاح ساختار مدیریت شهری کاملا مشهود است.

شهرها از آن رو به مدیریت واحد نیازمندند که خود هویت اقتصادی- اجتماعی و کالبدی یکپارچه ای دارند و ای ن بزرگترین توجیه برای استقرار مدیریت یکپارچه شهری است که بتواند محیط زیستی با زندگی سطح بالا را در کل گستره شهر تضمین کند.

شمول مدیریت شهری بر برنامه ریزی شهری: مطابق با اصول علمی مدیریت و برنامه ریزی شهری جزو وظایف و عناصر اصلی سیستم مدیریت شهری محسوب می شود. بر این اساس برنامه ریزی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی برای یک شهر، تحت نظارت و هدایت سیستم مذکور انجام می گیرد

وظایف مدیریت شهری را می توان در چارچوب مفاهیمی همچون برنامه ریزی شهری، وظایف عمرانی، وظایف خدماتی، تامین بهداشت شهری، خدمات اجتماعی، وظایف ایمنی، وظایف فرهنگی، ارتقای محیط زیست شهری و وظایف نظارتی بیان کرد. امروزه نیز چهار نوع وظیفه را برای مدیریت شهری بهینه در نظر می گیرند:

-1 مدیریت و بهبود سرمایه گذاری های زیر بنایی - 2 ارائه و توزیع خدمات اجتماعی -3 ارتقای رشد- اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم -4 برنامه ریزی استراتژیک 

بیان مسئله

مدیریت واحد شهری با رویکرد سیاستگذاری، در پی بسترسازی و رفع موانع موجود بر سر راه اجرای برنامههای شهری و تحقق اهداف توسعه شهری است و با استفاده از ساز و کارهایی چون سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی در پی ایجاد هماهنگی بین برنامههای بخشهای مختلف دخیل در توسعه شهری برای تحقق اهداف کلان و عملیاتی توسعه شهر گام بر می دارد.

بدین ترتیب مدیریت واحد شهری با وحدتبخشی برنامهای و سیاستی به عناصر و اجزای مختلف و نیز واحدهای حکومتی مختلف درگیر در توسعه شهری با چارچوب سیاستی که از پیش برای شهر تدوین شده است، امکانپذیر میگردد. در این دیدگاه مدیریت شهر با یکپارچه سازی و تجهیز منابع و امکانات تمام بخشهای فعال و درگیر در توسعه شهر به سوی تحقق اهداف کلانی که برای کل شهر تدوین کرده است،گام برمیدارد

در این یکپارچه سازی مدیریت شهری، نباید از تعبیر " مدیریت واحد" به معنای ایجاد فراشهرداری ابرقدرتی صحبت نمود که می خواهد تمامی عرصه های شهر و شهروندی را قبضه کند. بلکه می بایست در یکپارچگی مدیریت شهر نظامی هماهنگ کننده از سطح خرد - اجتماعات محلی و شورایاری ها - تا سطح میانه - مناطق، شهرداری و شورای اسلامی شهر - و سپس تا سطح کلان - مجموعه کلانشهر و شورای اسلامی شهرستان - به وجود آورد که از ی ک سو اصل مسئولیت و اجرای امور در پایین ترین مقیاس عملی رعایت شود و از سوی دیگر، اصل همبستگی و همیاری داوطلبانه اجتماعات محلی و مناطق در مجموعه شهر مد نظر باشد

اگر وظایف در شهر بخشی باشد و هر سازمانی در شهر بخواهد تنها هدف خود را ببیند، با این که همه با هدف آسایش و رفاه مردم کار می کنند، ولی این امر موجب تضاد منافع و اهداف می شو د و رسیدن به هدف اصلی را غیر ممکن می کند. تفسیر پذیری قوانین موجود و خلاء های آن امکان تک رو ی های منجر به تفرق عملکردی، برنامه ای و قلمرویی را برای نهادهای ذیربط دولتی مدیریت شهری فراهم کرده است

اگر همه دستگاه های دخیل در امر مدیریت شهری توجیه شوند که هدفی واحد دارند و تحت مدیریت واحد عمل کنند، مطمئنا به هدف اصلی که رفاه عمومی و رضایت شهروندان است، نائل خواهیم شد

از آنجا که هدف مشترک مدیریت واحد شهری و مجموعه ی نهادهای دخیل در امر مدیریت شهری، دستیابی به شهری برخوردار از زیر ساخت ها ی مناسب و کارا، به همراه ارتقاء امنیت و آسایش شهروندان و همچنین وجود تناسب بین کارکردهای شهری با حفظ و افزایش کیفیت و مطلوبیت فضاهای شهری و برخوردار از سیمایی مطلوب و به بیان مختصر، شهری با بیشترین مطابقت با خصایص "مدینه فاضله و آرمانشهر" می باشد. لذا در جهت نیل به مدیریت واحد توسعه کالبدی و در پی آن مدیریت واحد شهری رعایت الزاماتی ضروری می باشد.

یکی از این الزامات، وجود بستری مناسب برای تجمیع، ذخیره سازی و مدیریت داده های نهادهای دست اندرکار توسعه کالبدی شهر می باشد، تا مدیریت شهری ضمن بهره مندی از این بانک اطلاعاتی جامع شهری، بهترین تصمیمات را در راستای دستیابی به توسعه ی پایدار شهری اتخاذ نمایند. بنابراین نیاز است که این سازمان ها، مجموعه ای استاندارد از داده های مکانی خود را در یک شبکه جامع و هماهنگ به اشتراک بگذارند. زیر ساخت داده های مکانی با ایجاد زمینه های لازم برای هماهنگی سازمان های فوق در به اشتراک گذاری اطلاعات مکانی، سبب می شود که هر سازمان ضمن در اختیار داشتن اطلاعات خود، به اطلاعات صحیح و بروز شده سازمان های دیگر نیز دسترسی داشته باشد.

معرفی زیرساخت اطلاعات مکانی

مفهوم SDI اولین بار در اواسط 1980، پیرامون نیاز برای همکاری و به اشتراک گذاری اطلاعات وابسته به مکان در کشورها پدیدار گشت .[14] زیرساختار اطلاعات مکانی یک طبقه بندی سلسله مراتبی از زیرساختارهای اطلاعات مکانی در سطوح مختلف سازمانی، محلی، استانی/ ایالتی، ملی و منطقه ای و جهانی برمبنای همکاری و مشارکت تعریف شده است. که این ساختار باعث صرفه جویی در زمان، هزینه و نیروی انسانی در جمع آوری داده ها، نگهداری و تلیفق آنها با سایر داده ها می باشد

زیرساخت داده های مکانی، مجموعه ای از سیاست ها، استانداردها، شبکه های دسترسی، فناوریها، داده های مکانی، سازمانها و نیروهای انسانی می باشد که امور مختلف دسترسی و استفاده بهینه از داده های مکانی را تسهیل و هماهنگ می سازد

زیرساخت اطلاعات مکانی استانداردها، منابع انسانی و سیاست هایی است که نیازمند گردآوری، مدیریت و بکارگیری موثر اطلاعات جغرافیایی است. SDI، مفهومی است که به تسهیل و فراهم آوردن زمینه مشارکت و همکاری برای تولید، تبادل و به اشتراک گذاری داده های مکانی می پردازد

زیر ساخت اطلاعات مکانی - Spatial Data Infrastructure -

که به آن SDI نیز گفته می شود، بسترساز دولت مجهز به اطلاعات مکانی است. که این خود بستری برای سایر رویکردها، از جمله دولت الکترونیک می باشد

زیرساخت های اطلاعات مکانی SDIاساساً، مفهومی درباره تسهیل و هماهنگی در جهت تبادل و به اشتراک گذاری داده های مکانی و منابع محاسباتی مرتبط با آنها در بین سازمان ها و در کلیه سطوح یک جامعه و بین متولیان اطلاعات است. اطلاعات مکانی به عنوان زیرساخت و بستر و ابزار توسعه پایدار ملی قلمداد می شود از این رو داده های اطلاعات مکانی پایه و اساس یک سیستم مدیریت و از جمله مدیریت شهری برای برنامه ریزی ، تصمیم گیری و پیمودن فرآیندهای مدیریتی در جهت تحقق توسعه پایدار است

زیرساخت اطلاعات مکانی ابتکاری است به قصد ایجاد محیطی که کلیه متولیان اطلاعات مکانی بتوانند با یکدیگر همکاری نموده و بوسیله فناوری تعامل نمایند، تا در سطوح مختلف مدیریتی سیاسی، بهتر به اهداف خود دست یابند. در حقیقت این سامانه مسیری در جهت پاسخگویی به نیاز موجود در زمینه همکاری بین تولید کنندگان و استفاده کننده گان داده های مکانی در جهت ایجاد ابزار و محیط اشتراک و توسعه داده های مکانی گشوده است

معرفی زیرساخت اطلاعات مکانی محلی

SDI در سطح محلی یا همان Local SDI به عنوان بستر تبادل و به اشتراک گذاری اطلاعات مکانی، این امکان را پدید می آورد تا کلیه سازمان های متولی اطلاعات مکانی شهر ی همچون شهرداری، آب و فاضلاب، برق، گاز، ثبت، پست و ... از اطلاعات موجود مطلع شده و در دسترسی آنان به این اطلاعات تسهیل ایجاد گردد. این امر موجب می شود تا از تکرار در تولید اطلاعات، به دلیل عدم اطلاع از وجود آن ها جلوگیری به عمل آید

لزوم ایجاد SDI شهری که بتوان براساس آن درک بهتری از مشکلات و نیازهای شهروندان داشت تا به شکل موثری جهت ارائه سرویس های مناسب به آنان برنامه ریزی کرد، امری واضح و ضروری به نظر می رسد. در واقع داده باید در همان سطحی جمع آوری و نگهداری شود که بیشترین تاثیر را داشته باشد و SDI شهری یک منبع ارزشمند مکانی دقیق است که نه فقط در سطح محلی بلکه به طور فزاینده در سایر سطوح نیز قابل استفاده خواهد بود 

طرح بحث

شهر یک مفهوم یکپارچه و نظام پیچیده ای است از خرده نظام هایی که در ارتباط مستقیم با یکدیگرند .[23] در سیستم فعلی - سنتی - ، مدیریت شهری بصورت ناهماهنگ و منفک می باشد. در سطح محلی علاوه بر شهرداری که عمده ترین نقش را در مدیریت شهری بر عهده دارد، سازمان ها و گروه های دیگر اعم از رسمی و غیر رسمی نیز در اداره شهر سهیم اند.

در حقیقت در کنار شهرداری، ادارات آب و فاضلاب، برق، گاز، مخابرات و ... به عنوان نهادهای رسمی، هر یک به نوعی در توسعه کالبدی شهر دخیل بوده و مجموعاً مدیریت شهری را بر عهده دارند. فعالیت های عمرانی، داده ها و اطلاعات آن، در این ادارات به صورت درون سازمانی بوده و براساس اولویت ها و برنامه های بخشی خود و به صورت پراکنده و ناهماهنگ با دیگر نهادهای دست اندرکار توسعه شهر می باشد و می توان گفت: هنوز بخش حاکمیتی، ماهیت واحدی را در اداره امور شهر ندارد.

لذا در جهت بهبود کیفیت، تصحیح و تسریع فرایند توسعه کالبدی شهر و در نهایت دستیابی به توسعه پایدار و مطلوب شهری، گذار از مدیریت منفک فعلی به مدیریت واحد شهری ضرورتی اجتناب ناپذیر است. دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری بدون بهره مندی از بستری جامع از اطلاعات و داده های کالبدی و زیرساخت های شهری امکانپذیر نیست.

زیر ساخت اطلاعات مکانی - محلی - همان بستر مناسب جهت تجمیع، بروز رسانی و طبقه بندی داده های شهر می باشد و با راه اندازی این سامانه بخش زیادی از نواقص فعلی در زمینه پردازش - چگونگی ایجاد، نگهداری و بروز رسانی و طبقه بندی و دسترسی - داده ها و اطلاعات شهری مرتفع می گردد. نواقصی که با وجود آنکه بخش اعظمی از منابع مالی و انسانی شهر صرف گردآوری و نگهداری داده ها و اطلاعات می گردد، موجب گردیده تا این داده ها کمترین کارایی را داشته باشد.

عمده ترین معایبی را که می توان در خصوص چگونگی گردآوری، نگهدار ی، بروز رسانی و جایگاه اطلاعات و داده ها در سیستم مدیریت شهری کنونی - سنتی - اشاره داشت عبارتند از:

-    وجود بانک های اطلاعاتی مختلف با مقیاس های گوناگون

-    پراکندگی، گستردگی و حجم عظیم داده ها و اطلاعات در هر یک از این نهادها

-    غیر رقومی بودن بسیاری از اطلاعات مکانی موجود

-    اختصاص حجم عظیمی از ظرفیت ها و منابع جهت ایجاد و نگهداری از این داده ها

-    موازی کاری و دوباره کاری - همپوشانی - نهادها در جریان داده سازی

-    نبود استانداردهای فنی مناسب و مشترک جهت تولید، نگهداری و بروز رسانی داده ها در نهاد های متولی

-    عدم وجود فرهنگ به اشتراک گذاری داده های مکانی در میان متولیان این اطلاعات

-    نبود بستر مناسب جهت تبادل اطلاعات مکانی

-    جریان تبادل اطلاعات بین نهادها در شرایط فعلی - از طریق استعلام و با استفاده از کروکی و نقشه های غیر رقومی - که اتلاف زمان و هزینه زیادی را در پی دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید