بخشی از مقاله
چکیده
بیماری روانی معمولا با انگ اجتماعی همراه است. اهمیت انگ در آنجاست که نه تنها در زندگی فردی و اجتماعی فرد بلکه در بهبود و درمان بیمار نیز تاثیرگذار است. در جوامع غربی پژوهش های زیادی به بررسی این موضوع پرداختهاند اما برخلاف آن در کشورهای در حال توسعه سهم کمی به این موضوع اختصاص داده شده است. در این مقاله سعی میکنیم مروری بر ادبیات فرهنگ انگ زنی در جوامع غیرغربی و بهخصوص مسلمان داشته باشیم.
جستجو در سرویس پژوهشگر گوگل با تمرکز بر ادبیات موضوع انگلیسی و جستجو در پایگاه بانک اطلاعات علمی ایران و نور مگز با تمرکز بر ادبیات موضوع فارسی.
مطالعات بر روی این جوامع نشان میدهد که فرهنگ جمع گرای جوامع اسلامی و اهمیت نهادهای دینی در سلامت روان و موضوع خصوصی بودن مسایل خانواده در این فرهنگ ها، نقش بهسزایی در مواجهه افراد این جوامع با بیماران روانی دارد. مطالعات انگ در ایران نیز بسیار مقطعی، پراکنده و با تاکید بر اختلالاتی خاص، مثل اسکیزوفرنیا و افسردگی بوده است و جای خالی یک مطالعه ی جامع برای بررسی مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری انگ زدن و ترسیم مدلی براساس فرهنگ ایران بسیار محسوس است.
همین مطالعات اندک نشان میدهند که فرهنگ انگ زنی در ایران نیز مانند کشورهای مسلمان و در حال توسعهای که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، وابسته به فرهنگ جمعگرای جامعه ایرانی است و همچنین نقش مذهب و اهمیت نهادهای دینی در مواجهه با انگ بسیار پر رنگ است
مقدمه
بیماری روانی معمولا با انگ1 اجتماعی همراه است. نگرش منفی یا انگ نسبت به فرد دچار اختلال روانی نه تنها بر رفتارهای ، دسترسی به درخواست کمک برای درمان زود هنگام و بازیابی توانایی، بلکه در ازدواج، روابط خانوادگی، حمایت اجتماعی، فرصت های شغلی و دیگر زمینههای مهم زندگی در اجتماع بیرونی بیمار نیز تاثیرگذار است. - . - Couture, 2003 مولفه های اساسی که باعث انگ زدن به بیماران روانی میشود، شامل متفاوت رفتار کردن، به عنوان فردی عجیب و غریب در نظر گرفته شدن، غیر قابل پیش بینی بودن، و یا حتی فردی خطرناک یا خشن در نظر گرفته شدن است. بر همین اساس عمومیترین کلیشههای اجتماعی نسبت به افراد دچار اختلالات روانی شامل خطرناک، خشن و غیر قابل پیش بینی بودن، است
جامعه، معمولا مشکل این بیماران را به نداشتن مهارت های فردی در مقابله با مشکلات و یا غیر اخلاقی عمل کردن یا بی مسئولیتی نسبت میدهد. این باور موجب انواعی از واکنشها از جمله اجتناب، سرزنش، اجبار، احساس ترس از خشونت بالقوه و در بعضی مواقع خودداری از کمک خواهد شد. این نگاه منفی میتواند موجب شود بیمار به عنوان فردی با توانایی کنترل رفتار خود و کسی که عمدا فریب میدهد، نگاه شود
همچنین برخی تحقیقات نشان میدهند که توانایی فرد در کنترل بیماریش در اختلالات رفتاری/ذهنی، نسبت به اختلالات جسمی، بیشتر در نظر گرفته می شود و در نتیجه این افراد بیشتر انگ میخوردند. در این نگاه، فرد دچار بیماری روانی مسئول دانسته می شود و نتیجه مسئول دانستن بیماران روانی موجب احساس تنفر و خشم نسبت به این افراد است. احتمالا ارتباط بین فردی با افراد دچار بیماری روانی شدید، و تماس نزدیک با آنها، افسانهی مسئول دانستن آنها نسبت به موقعیتشان را کم ارزش کند و منجر به تغییر نگرش از قابل کنترل به غیر قابل کنترل، و در نتیحه تغییر در احساس از خشم به همدردی شود و بنابراین رفتارهای یاری دهنده را تقویت کند
امروزه جنبه های عمومی و جهان شمول اختلالات روانی در میان فرهنگها به خوبی شناخته شده است. زمینههای فرهنگی اختلالات روانی را از نظر مفهوم، ادراک، تجربه علایم، تشخیص و برچسب زدن، طبقه بندی اختلالات روانی و همچنین درمان را تحت تاثیر قرار می دهد. با این حال مستقل از زمینههای فرهنگی افراد با اختلالات روانی، اغلب پاسخهای منفی را فراخوانی می کنند. انگ علاوه بر بیماران، برای خانواده های آنها و همچنین تحقیقات، حمایت ها و سیاست گذاری های بهداشت و درمان هم اهمیت دارد.
طرح های زیادی برای مبارزه با انگ و تبعیض راه اندازی شده است، به عنوان مثال انجمن جهانی روانپزشکی2 و کالج روانپزشکان سلطنتی بریتانیا.3 در میان این فعالیت ها با گسترش ادبیات موضوع، منابع نیز دردسترس قرار گرفتند. علاوه بر این کنفرانس های ملی و بین المللی برای برخورد با انگ و تبعیض برگزار شدند. این تلاش ها تمرکز اصلیشان روی کشورهای غربی بود به خصوص اروپا و آمریکای شمالی، در صورتی که کاهش انگ به عنوان یک اولویت جهانی برای همه مردم، برای بهبود سلامت روان اذعان شده است - سازمان بهداشت جهانی؛ - 2001 البته این موضوع در رابطه با مطالعات مرتبط با نگرش عمومی و متخصصان سلامت روان و دیگر گروه ها نیز صدق میکند.
همچنان که گفته شد، انگ نه تنها در زندگی فردی و اجتماعی فرد بلکه در بهبود و درمان بیمار نیز تاثیرگذار است. در جوامع غربی پژوهش های زیادی به بررسی این موضوع پرداخته است اما برخلاف آن در کشورهای در حال توسعه سهم، توجه کمی به این موضوع اختصاص داده شده است.